آیا می توان مملکت اسلامی را با کارگزار ناخالص اداره کرد؟
منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
لینک دوستان
سرور مجازی ایران" >سرور مجازی ایران

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان گپ دوستانه و آدرس rahjooyan.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آخرین مطالب
دیگر موارد

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:







آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 626
:: کل نظرات : 11

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 2
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 66
:: بازدید ماه : 2658
:: بازدید سال : 8886
:: بازدید کلی : 364016
نویسنده : عبدالرضا جودکی
پنج شنبه 26 مرداد 1402

داود مهدوی زادگان در یادداشتی نوشت: درباره دلایل نظری ضرورت خالص سازی حکمرانی سخن بسیار است. اما برای بیشتر مردم دلایل عینی آن فهم پذیر تر است. مشاهده عینی مردم از گفتار و رفتار ناخالص کارگزاری آنان را به ضرورت سیاست خالص سازی مدیریت کشور متقاعد می کند. 

متأسفانه مملکت بعد از جنگ تحمیلی از مدیریت ناخالص رنج ها برده است. تشخیص چنین مدیریتی در دو سال اخیر که سیاست خالص سازی بر امورات حاکم شده برای مردم  قدری آسان تر شده است. بی جهت نیست که فقط کارگزار ناخالص با این سیاست مخالف است. 

 گاهی اوقات با مشاهده سادگی، خوش‌خیالی و تناقض گویی و خودخواهی های مفرط در بعضی از سیاسیون به شدت شگفت زده و رنجیده خاطر می شویم. این اوصاف همگی نشانه ای از مدیر و کارگزار نا خالص است. به خیال او اگر رئیس جمهور ایران با رئیس جمهور آمریکا آن هم از نوع ترامپی دست می داد تمام مشکلات حل می شد! در عین حال می گوید هیچ تضمینی برای قرار دادها نیست! شاه ایران که دست نشانده خودشان بود، از دست دادن با رئیس جمهور آمریکا هیچ خیری غیر از نکبت و بدبختی برای ملت به ارمغان نیاورد تا چه رسد به مدیر کدخدا پرست. 

می گوید ما در حل مشکلات اختیار نداریم ولی قدرت شان را در تصاحب اتاق بازرگانی که مهم ترین نهاد اقتصادی کشور است، به رخ ملت می کشد. اعتراف به بلوغ سیاسی و رشد عقل سیاسی می کند ولی همچنان سیطره استبداد بین المللی را می پذیرد و از نظام اسلامی می خواهد که برابر آن تمکین کند. 

مدت مدیریت کارگزارانی خود در این مملکت را به اندازه عمر یک جوان سی چهل ساله می داند ولی حاضر به پذیرش سهم خود در اوضاع نا بسامان موجود نیست و به دیگران نسبت می دهد. 

بی محابا نسبت های ناروا و غیر کارشناسی شده به دیگران می دهد. ولی از دیگری چنین انتظاری با او ندارد. می گوید اختیار نیست ولی همچنان تمنای تصاحب قدرت را دارد. هر آنچه را دیگری می گوید قبول ندارد ولی از دیگری می خواهد که گفته های او را قبول کند. در نهایت هم آن کس که استبداد می ورزد همان دیگری است و نه او! آن کس که مردمی است، او است و نه دیگری. 

اما تاسف‌بار ترین بخش گفتگو اینجاست که اعتراض می کند که چرا امام جمعه شهر مردم را قبل از برگزاری نماز علیه رئیس جمهور می شوراند. شوراندنی که توسط امام جمعه تکذیب شد. ولی همین کارگزار معترض برابر چند ماه شورش اغتشاش گران در فتنه 401 نه فقط سکوت می کند بلکه رسانه اش را به حمایت رسانه ای از آنها گسیل می دارد!

آیا نظام اسلامی برابر چنین دورویی و ساده اندیشی و خودخواهی و تناقض گویی های برخی از کارگزارانش حق ندارد سیاست خالص سازی را در پیش گیرد؟ اخلاص از نفاق و خودخواهی و تناقض گویی و ساده اندیشی از شرایط لازم حکمرانی و جامعه خوب است. 

مملکت را بیش از این نمی توان با کارگزار ناخالص اداره کرد. همان مدیریت ناخالص سی و اندی ساله ما را بس. بگذاریم و بگذارید مردم قدری هم خدمت کارگزار خالص انقلابی را تجربه کنند. انشالله




:: بازدید از این مطلب : 224
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مطالب مرتبط با این پست

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
به وبلاگ من خوش آمدید
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب پربازدید