«سعید حجاریان» از افراطیون اصلاح طلب و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ – مهرماه ۹۸- در مصاحبه با روزنامه شرق گفت: «من گفتم اتم و مشتقاتش به کار ما نمیآید و حتی استفاده صلحآمیزش برای ما پرمخاطره و پرهزینه است؛ چه یک گرم، چه صد کیلو؛ چه غنای یک درصد، چه ۲۰ درصد. البته من منکر تحقیقات و کارهای دانشگاهی نیستم اما در چارچوب پادمانهای بینالمللی. این تقسیمبندی بهگمان من همچنان معتبر است».
«مصطفی تاجزاده» از اعضای تندرو طیف اصلاح طلب و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ نیز – بهمن ۹۲- در سایت ضدانقلاب کلمه در مطلبی با عنوان «یا نان یا انرژی هسته ای» نوشته بود: «سلسله کیم ایل سونگ، بمب هسته ای را به قیمت فلاکت ملت خویش برگزیده و کره شمالی را به یکی از فقیرترین و منزوی ترین کشورهای جهان تبدیل کرده است. بمب اتم و موشک بالستیک دارد، اما نان ندارد. به همین دلیل اولین خواسته آن دولت در هر توافقی با غرب، دریافت چند هزار تن گندم بیشتر است تا اندکی از درد گرسنگی مردمش بکاهد».
همچنین «احمد شیرزاد» از نمایندگان تندرو مجلس ششم- آذر ۹۳- در میزگردی در دانشگاه تهران گفت: «هیچکس در ایران نمیداند که ما به چه دلیلی به مسیر هستهای شدن پا گذاشتهایم و این امر دقیقاً به مانند ادامه جنگ بعد از آزادسازی خرمشهر بود در حالیکه برخی افراد شعارهایی مانند راه قدس از کربلا میگذرد را بیان میکردند... از این چاه (صنعت هستهای) آبی در نمیآید، مگر اینکه برای برخی افراد نانی درآید. از سال ۸۲ تاکنون دریغ از یک لیوان آب برای کشور».
«صادق زیباکلام» از فعالین اصلاح طلب نیز در همین میزگرد گفت: «فعالیتهای هستهای دست کم از سال ۸۲ به این سو خیلی شیره گلوسوزی برای مملکت نبوده است، نه از نظر پیشرفت علمی خیلی خبری بوده و نه از لحاظ اقتصادی و چه بسا با مطالبی که مطرح شد به ضرر ما بوده است...من معتقدم آنقدر که هستهای به ما ضرر زده است جنگ نزده است».
این افراد با هجمه به صنعت هسته ای، آن را صرفا یک فناوری هزینه بر و بی فایده جلوه داده و اینگونه القاء کردند که اگر روزی صنعت هسته ای نیز تعطیل شد، مردم ایران متضرر نخواهند شد.
رهبر معظم انقلاب- ۲۰ فروردین ۱۳۹۴- فرمودند: «مسئولین بدانند دستاورد کنونی هستهای ما چیز باارزشی است؛ این را بدانند؛ به چشم کمارزش و چیز سبک به آن نگاه نکنند. صنعت هستهای برای یک کشور، یک ضرورت است. اینکه بعضی از روشنفکرنماها قلم بردارند و قلم بزنند که «آقا ما صنعت هستهای را میخواهیم چهکار کنیم» این فریب است؛ این شبیه همان حرفی است که زمان قاجارها وقتی نفت کشف شده بود و انگلیسها آمده بودند میخواستند نفت را ببرند، اینجا دولتمرد قاجاری میگفت ما این مادّهی بدبوی عَفِن را میخواهیم چهکار کنیم، بگذارید بردارند ببرند! این شبیه آن است. صنعت هستهای برای یک کشور یک ضرورت است؛ هم برای انرژی، هم برای داروهای هستهای که بسیار مهم است، هم برای تبدیل آب دریا به آب شیرین، و هم برای بسیاری از نیازهای دیگر در زمینهی کشاورزی و غیر کشاورزی. صنعت هستهای در دنیا، یک صنعت پیشرفته است، یک صنعت مهم است».
مقام معظم رهبری در بیانات مذکور تاکید کردند که «صنعت هسته ای برای کشور یک ضرورت است»؛ ایشان تبدیل آب دریا به آب شیرین را یکی از فواید و نتایج بکارگیری صنعت هسته ای برشمردند.
در حال حاضر کمبود آب و آلودگی منابع آبی به یکی از بزرگترین مشکلات جوامع شهری و به خصوص کلانشهرها در اقصی نقاط جهان بدل شده است. به طور کلی کمبود آب یک مشکل بزرگ جهانی است و هر ساله شاهد آن هستیم که کشورهای جدیدی به جمع کشورهای کمآب جهان اضافه میشوند. با توجه به اقلیم گرم و خشک ایران، کشور ما نیز با مشکل کم آبی مواجه است.
در حال حاضر علاوه بر کاهش بارش نزولات آسمانی، ضعف مدیریت منابع و الگوی نادرست مصرف نیز در تشدید کم آبی موثر بوده است. یکی از روش های مقابله با مسئله کم آبی، استفاده از آب دریا به عنوان منبع مصرفی آب است؛ روشی که اکنون در برخی کشورهای جهان در حال اجرا می باشد.
یکی از کاربردهای صنعت هسته ای، تبدیل آب دریا به آب شیرین است. در حقیقت از گرمای رآکتور هستهای یا برق تولیدشده از آنها در روند شیرین کردن آب استفاده می شود. این تأسیسات میتوانند هم به طور اختصاصی برای شیرین کردن آب ساخته شوند و هم شیرین کردن آب به عنوان کاربرد دوم آنها در کنار تولید برق محسوب شود.
در روزهای گذشته افراطیون اصلاح طلب با پاک کردن صورت مسئله، خود را حامی اصلی کشاورزان اصفهانی جا زدند. این در حالی است که این طیف با هجمه به صنعت هسته ای و محروم کردن کشور در بهره مندی از فواید صنعت هسته ای، موجب ظلم به مردم و از جمله کشاورزان عزیز کشورمان شده است.
طیف تندرو اصلاح طلب در تیرماه سالجاری نیز با هجمه به حاکمیت، در مسئله قطعی سراسری برق، خود را شاکی جا زده و فریاد وامصیبتا سر داد.
این در حالی است که بیبرقیهایی که در بهار و تابستان سالجاری دامن مردم ایران را گرفت، زندهکننده همین مرثیه بزرگ در اذهان عمومی است. مرثیهای به نام «مخالفت با انرژی هستهای» و محرومسازی کشور از صنعتی پیشرو که نهتنها میتوانست روشنایی چراغ خانههای ایرانی را تا همیشه تضمین کند، بلکه میتوانست موتور محرکه بسیاری از صنایع دیگر شده و رشد اقتصادی چشمگیری را برای کشور به ارمغان بیاورد.
رهبر معظم انقلاب- ۱۳ دی ۸۶- حدود ۱۴ سال قبل در دیدار دانشجویان دانشگاه های استان یزد فرمودند: « در داخل کشور خودمان جنجال راه انداختند که آقا انرژی هستهای هزینهی بدون سود است؛ چرا دارید این کار را میکنید؟ ...اول گفتند نمیشود، نمیتوانیم؛ بعد که دیدند توانستیم، گفتند آقا این هزینهای است که سود ندارد، فایدهای ندارد».
ایشان در ادامه تاکید کردند: «چطور فایدهای ندارد؟ ما برای بیست سال دیگر حداقل بایستی بیست هزار مگاوات برق از انرژی هستهای به دست بیاوریم. برآوردی که برای مصرف انرژی در کشور و تولید برقِ مورد نیاز کردهاند، حداقل بیست هزار مگاوات باید از طریق انرژی هستهای باشد؛ والّا ما باید برق را از دیگران گدائی کنیم؛ یا اگر نتوانستیم گدائی کنیم، یا ننگمان آمد، یا به ما ندادند، از خیر چیزهائی که با نیروی برق میچرخد، باید بگذریم؛ از کارخانه، از تولید، از بسیاری از ابزارهای پیشرفت. خب، ما کِی شروع کنیم تا بتوانیم بیست هزار مگاوات را بیست سال دیگر به دست بیاوریم؟ الان اگر دیر هم نشده باشد، قطعاً زود نیست».
روزنامه آرمان- ۶ آذر ۱۴۰۰- در مطلبی با عنوان «آب خوردن هم به احیای برجام گره خورده» به قلم «عبدالرضا فرجی راد» فعال اصلاح طلب و دیپلمات سابق نوشت: «حل مشکلات آبی به پول و بودجه کافی نیاز دارد. این بودجه و پول از کجا میآید از فروش آزادانه نفت و صادرات دیگر تولیدات داخلی کشور به واسطه احیای برجام، لغو تحریمها و نیز بازگشت منابع درآمدی در سایه روابط آزاد بانکی و مالی. بنابراین مذاکرات ما با۱+۴و آمریکا در وین باید به احیای برجام و لغو تحریم ها منجر شود و از طرف دیگر باید اختلافات مان را با FATF حل کنیم تا دوباره دست دولت برای حل مشکلات کشور به خصوص در حوزه آبی باز شود».
همان جریانی که دیروز ساخت پالایشگاه را بی فایده و واردات بنزین را امری اجتناب ناپذیر قلمداد می کرد، حالا مدعی است که قطعی برق به دلیل تحریم هاست و آب خوردن مردم نیز در گرو احیای برجام است.
دیروز جوانان نخبه، مومن و انقلابی در اقدامی جهادی با ساخت پالایشگاه ستاره خلیج فارس، ایران را در تولید بنزین خودکفا کرده و امروز هم همان جوانان عزیز می توانند تبعات معضل کم آبی را به حداقل ممکن برسانند. شرط تحقق این مسئله آن است که طرفداران «تز آبگوشت بزباش» و مدافعان شعار «ما نمی توانیم» کمی هم به فکر مردم باشند و منافع ملی و عزت مردم ایران برای آنها دغدغه باشد و آن را لگدمال نکنند.
اعلام همبستگی چپ های ستادی با اغتشاش گران
جبهه اصلاحات یا همان بانی وضع موجود در یک اطلاعیه با عوامل ایجاد اغتشاش در اصفهان اعلام همبستگی کرد. در بیانیه جبهه اصلاحات بدون آنکه به سیاستهای دولت روحانی در ایجاد بحران آب، خاموشیهای مکرر و کمبود منابع اشاره شود؛ تنها اقدامات تعدادی اوباش خیابانی برجسته سازی شده است.
جبهه اصلاحات در بیانیه بلند و بالای خود به سوء عملکرد دولت منتخب اصلاح طلبان(دولت روحانی) در کوچک کردن سفره مردم به ویژه اقشار زحمت کشی چون کشاورزان هیچ اشاره ای نشده و به جای مطالبه محوری و ارائه پیشنهادات کاربردی هم صدا با ضد انقلاب اقدامات مقتدارنه پلیس در برخورد با قانون شکنان را ترویج خشونت نامیده است.
دربیانیه چپهای ستادی آمده است: متاسفانه ایران در اجلاس جهانی و با اهمیتِ کاپ۲۶ در گلاسکو دربارهٔ تغییرات اقلیمی نقش موثری ایفا نکرد و مطالبهکردنی است که مجموعهٔ حکمرانان ایران به ضرورتِ پایداری و توازن فرآیندهای توسعه در عمل توجه موثر بیشتری نشان دهند و دولت ایران نیز در ساختن تعهدات جهانی برای پیشگیری از تشدید تغییرات اقلیمی نقش فعالتری ایفا کند و دیپلماسی محیط زیستی را جدیتر بگیرد. اشاره اصلاح طلبان به اجلاس پر اهمیت در گلاسکو همان گردهمایی است که ماه قبل در آن تنها به کلی گویی بسنده شده و حتی آلوک شارما، رئیس انگلیسی آن بر بی اثری آن اعتراف کرده است.
جالب آنکه هسته سخت اصلاحات در بیانیهاش به بی کفایتیهای صورت گرفته در هشت سال گذشته در حوزه آبخیزداری نپرداخته است. دولت روحانی به عنوان مجری قانون برنامه پنجساله ششم موظف بود بخش قابل توجهی از اراضی کشور را تحت عملیات آبخیزداری و آبخوانداری ببرد تا هم مانع اتلاف آب شود و هم مشکلات توزیع اب میان استانی بر طرف گردد. رضا اردکانیان، وزیر نیروی دولت دوازدهم خیال میکرد، بعد از دوره حضور در خارج از کشور مانع اجرای پروژههای مخرب محیط زیست خواهد شد، اما در عمل همان روند دوران هاشمی رفسنجانی و خاتمی را تکرار کرد.
در دوره چهارساله رضا اردکانیان، کشور شاهد دو سال بسیار خشک و دو سال نسبتاً پر باران بود، اما نحوه مدیریت منابع در دوران تر سالی نشان داد که ساختار دولت ناتوان از مدیریت سیلاب و خشکسالی است. همچنین، عدم اجرای پروژههای مدیریت فاضلاب در بسیاری از مناطق کشور از جمله خوزستان، نشانی از مدیرت فشل و ناتوان در آن دوران است. وضعیت دولت روحانی به قدری وخیم بود که سعید لیلاز عضو سابق حزب کارگزاران در شرح آن گفته است که حتی اگر یک چوب خشک را جای روحانی می گذاشتیم، مملکت را بهتر مدیریت می کرد.
در حالی که دولت سیزدهم دست یاری به سوی کشاورزان دراز کرده و مرکز پژوهش های مجلس طرح دو ساله برای زاینده رود ارائه داده و رسانه ملی به پوشش مطالبات مردم پرداخت، عده ای اوباش شناسنامهدار با آتش زدن چادر کشاورزان جرقه آشوبسازی در اصفهان را زدند. هدف ضد انقلاب از این اقدام آن بود که با بحران سازی داخلی زمینه برای تحریم خارجی فراهم شود
چپها که حیات خود را در هیجان سیاسی میبینند؛ در نقشه دشمن در آشوب سازی اصفهان بازی کرده و یارگیری میکنند، اما این اقدام را باید از سر ناآگاهی آنها از اهداف سرویسهای امنیتی غربی دانست؛ یا آنکه برخی از درون اصلاحات برای آمریکاییها پالس می فرستند؟
گروهی که باید امروز پاسخگوی کارنامه هشت ساله گذشته خود در ویرانی اقتصاد کشور باشد؛ نمیتواند نقش مدعی را بازی کند. در جنگ روایتهای منحرف مردم به خوبی میزان کارآمدی دولتهای مختلف را تشخیص می دهند، در این آب گل آلود ماهی بزرگی نصیب اصلاح طلبان نمیشود!