عذرخواهی پیشکش! دشمن را تبرئه نکنید
منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
لینک دوستان
سرور مجازی ایران" >سرور مجازی ایران

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان گپ دوستانه و آدرس rahjooyan.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آخرین مطالب
دیگر موارد

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:







آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 626
:: کل نظرات : 11

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 74
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 138
:: بازدید ماه : 2730
:: بازدید سال : 8958
:: بازدید کلی : 364088
نویسنده : عبدالرضا جودکی
دو شنبه 28 تير 1400
نوکری ارباب بخشی از وظایف غرب‌زده‌ها و خودباختگان است. ضمن اینکه برخی روشنفکران غربی و نظریه‌پردازان دنیای استکباری و امپریالیستی هم سعی می‌کنند نیت آنها را با ظاهری آراسته دنبال کنند. 
غرب‌زده‌ها همواره سر بزنگاه‌های مختلف و هنگامی که جمهوری اسلامی در پیچ‌های تاریخی قرار دارد پیدا می‌شوند و سعی می‌کنند به افکار عمومی و اذهان مردم خط و ربط داده و جهت‌دهی کنند که البته این کار آنها برگرفته از نفاق‌شان است، چراکه آنها منافع دنیای استکبار و غرب را بر منافع کشورشان ترجیح می‌دهند. 
 

                          ****                                    **** 

 دکتر یدالله جوانی در یادداشتی تحت عنوان

«عذرخواهی پیشکش! دشمن را تبرئه نکنید»

نوشت: در جملات و عبارت‌های زیر با دقت تأمل کنید؛ چرا که امام علی(ع) فرمودند: «فانما البصیر من سمع فتفکر»؛ انسان با بصیرت هر آنچه را که می‌شنود، مورد تفکر و تأمل قرار می‌دهد.

۱ـ رئیس‌جمهور در جلسه هیئت دولت در روز چهارشنبه هفته گذشته گفت: «اگر اصل ۶۰ قانون اساسی مورد احترام بود و در اوایل آذر لطمه نمی‌خورد و اگر ۱۱ آذر را نداشتیم، در اسفند ماه تحریم برداشته شده بود و امروز مردم می‌دیدند چه شرایطی بر کشور حاکم بود و فروردین و اردیبهشت و خرداد و تیر دیگری را می‌دیدیم.»

۲ـ حسینعلی امیری، معاون پارلمانی رئیس‌جمهور بعد از اظهارات آقای روحانی درباره اصل ۶۰ قانون اساسی گفت: «اگر اصل ۶۰ قانون اساسی تمام و کمال اجرا می‌شد و امور اجرایی کاملا به رئیس‌جمهور و وزرا واگذار می‌شد، ‌برجام به نتیجه رسیده بود و تحریم برداشته می‌شد و امروز شاهد این مسائل و مشکلاتی که در ارتباط با برجام با آن مواجه هستیم، ‌نبودیم.»

در روزهای پایانی دولت دوازدهم، این نوع سخنان از سوی دولتمردان برای افکار عمومی نسبت به یکی از مهم‌ترین موضوعات سیاست خارجی کشور، ‌از اهمیت بالایی برخوردار است. ایجاد گشایش‌های اقتصادی با رفع تمامی تحریم‌ها، ‌ایجاد رفاه، ‌شغل و رشد اقتصادی هشت درصدی، از وعده‌های قطعی به مردم در سال‌های ۱۳۹۲، ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴ از طریق مذاکره مستقیم با آمریکا به عنوان کدخدای جهان بود. پس از انعقاد برجام در تیر ماه ۱۳۹۴، توصیف‌های عجیب و غریبی از آن شد که گویا بزرگ‌ترین فتح تاریخ بشر رقم خورده است!

اما امروز، در حالی دولت آقای روحانی به پایان خود نزدیک می‌شود که با بدعهدی قابل پیش‌بینی غربی‌ها و در رأس آنها آمریکایی‌ها، ‌برجام در کما به سر می‌برد و از یک‌سو با چند برابر شدن تحریم‌ها به جای مرتفع شدن آنها،‌ و از سوی دیگر با سوءمدیریت‌ها در داخل کشور،‌ مردم در سخت‌ترین شرایط اقتصادی و معیشتی به سر می‌برند. ای کاش بانیان وضع امروز کشور و مردم،‌ صادقانه با مردم سخن می‌گفتند و با تحلیل درست مسائل و موضوعات و ریشه‌یابی صحیح از علل ناکامی‌ها، ‌مسیر تجربه‌آموزی و عبرت‌گیری از قصه پرغصه برجام را هموار می‌کردند.

در حالی که تمامی اسناد، مدارک و شواهد،‌ دلالت آشکار بر شکست برجام به دلیل بدعهدی طرف‌های غربی و خصوصاً آمریکا دارد؛ این چه منطقی است که دولتمردان ما، ‌برای نپذیرفتن اشتباه خود در انتخاب راه حل مسائل و مشکلات کشور با اعتماد به آمریکا، ‌به جای مذمت دشمن به دلیل نقض پیمان، ‌به تبرئه او همت گماشته و خودی‌ها را مقصر تمامی مشکلات مردم و کشور معرفی می‌کنند؟

آیا جوهره و چکیده آنچه رئیس‌جمهور در هیئت دولت در خصوص اصل ۶۰ و ماجرای روز ۱۱ آذر و معاون پارلمانی‌اش جناب آقای امیری می‌گویند، ‌غیر از این است؟ حاصل کلام رئیس‌جمهور و معاون پارلمانی‌اش این است که، ‌مجلس برخلاف اصل ۶۰ قانون اساسی،‌ با ورود به موضوع برجام و تصویب قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها»،‌ هم خلاق قانون اساسی عمل کرد، ‌و هم مانع برداشتن تحریم‌ها شد! آیا این قضاوت و دلیل،‌از نظر حقوقی و از نظر واقعیات صحنه عمل درست است؟

از نظر حقوقی، ‌دیگر اصول قانون اساسی، به نمایندگان مجلس شورای اسلامی اجازه ورود و قانون‌گذاری در این موضوع را می‌دهد که البته محل بحث آن در این یادداشت نیست؛ اما آنچه حائز اهمیت است، ‌تبرئه دشمنان و خصوصا آمریکایی‌ها در ناکام کردن برجام و مقصر نمایی از خودی‌ها در این موضوع است. چرا آقایان به زیاده‌خواهی غربی‌ها و آمریکایی‌ها به عنوان عامل اصلی شکست برجام اشاره نمی‌کنند؟ مگر آقای اوباما نگفت،‌ تا ایرانی‌ها به روح برجام عمل نکنند، از منافع اقتصادی آن برخوردار نخواهند شد!‌ مگر ترامپ با هدف بازنگری در برجام و تحمیل برجام‌های دیگر در موضوعاتی چون موشکی و مسائل منطقه آمریکا را از برجام خارج نکرد؟ مگر آقای بایدن با همراهی اروپایی‌ها هم اکنون ‌خواستار مذاکره در موضوعات موشکی و دیگر مسائل و موضوعات مغایر با منافع ملی ما نیستند؟

آیا آمریکایی‌ها در مذاکرات وین، نگفتند برخی از تحریم‌ها غیر قابل مذاکره هستند؟ اگر اینگونه است که هست، پس چرا واقعیت را به مردم نمی‌گویید؟ چرا ماهیت شیطان بزرگ و عهدشکنی آن را برملا نمی‌کنید؟ چرا غیرقابل اعتماد بودن آمریکا را پس از یک دوره ‌تجربه‌ هشت سال فریاد نمی‌کنید؟

آقایان! این آمریکا، همان آمریکایی است که حضرت امام(ره) در مورد فرمودند: مراقب باشید اگر یک لحظه غفلت بکنید، ‌شما را نابود می‌کند، ‌حال به خاطر اشتباه در اعتماد به آمریکا و فرصت‌سوزی‌ها در این سال‌ها، اگر نمی‌خواهید از ساحت ملت بزرگ ایران عذرخواهی کنید، نکنید، این عذرخواهی پیشکش، اما دشمن و آمریکا را هم تبرئه نکنید!

 

محمد ایمانی در کانال تلگرامی خود نوشت:

 آقای روحانی و جو بایدن، یک تفاوت باهم دارند و یک اشتراک و توافق!

فرق شان در این است که دولت بایدن، کنگره را پشتوانه چانه زنی و زیاده خواهی خود می بیند. وقتی طرف ایرانی می گوید باید تضمین بدهید که دوباره توافق را زیر پا نمی گذارید"،

مقامات آمریکایی می گویند نمی توانیم، چون کنگره چنین اجازه ای نمی دهد(!)

هیچ بد و بیراهی هم علیه کنگره نمی گویند؛ چرا که نوع قوانین تحریمی شدید علیه ایران، با همراهی نمایندگان و سناتور های دموکرات به دست آمده است.

آنها در هر چه با جمهوری خواهان اختلاف داشته باشند، در دشمنی علیه ایران اتفاق نظر دارند.

متاسفانه در این طرف، آقای روحانی اصرار مشکوکی دارد بر این که نقش مشابهی برای پارلمان قائل نباشد و از ایستادگی مجلس بر حداقل حقوق ملت ایران به عنوان ابزار مقاومت و چانه زنی استفاده نشود. بر عکس، سعی می کند ناکامی حاصل از اعتماد به دشمن را گردن مجلس بیندازد!

اما اشتراک! چنان که از ادبیات مقامات آمریکایی و روحانی در چند هفته اخیر بر می آید، گویا توافق حاصل شده؛ ولی نه توافق برای احقاق حق ایران، که آمریکا نمی پذیرد؛ توافق بر سر این که هر دو، مجلس و سایر مراجع قانون ایرانی را عامل نرسیدن به توافق در وین معرفی کنند و آمریکای خبیث و عهدشکن تبرئه شود!

یعنی دولت آمریکا می تواند برای تبرئه خود از همه خیانت ها، در شورای امنیت یا دیوان لاهه، صرفا به خلاف گویی های آقای روحانی استناد کند!

مقامات دولت بایدن برای کتمان مخالفت خود با لغو همه تحریم های پسا برجامی (به شکل قابل راستی آزمایی) و ارائه تضمین روشن، ادعا می کنند توپ در زمین ایران است و رهبری ایران باید تصمیم بگیرد(!)

این دروغ در حالی است که رهبر انقلاب، موضوع را به شورای عالی امنیت ملی سپرده اند و قانون بازدارنده مجلس (با وجود دو سال تاخیر و پنج ماه تعلل دولت روحانی) تحت نظارت  و هدایت همین شورای عالی، به تصویب رسیده است.

متاسفانه آقای روحانی و مدیرانش، به جای تمکین از قانون و تصمیمات اجماعی "شورا"، هر چند وقت یک بار، مجلس یا شورای عالی امنیت ملی، شورای نگهبان، و مجمع تشخیص مصلحت را مانع توافق معرفی می کنند؛ و حال آن که جنازه برجام سه سال است روی زمین مانده.

دولت بایدن حاضر نیست به همان توافق اوباما برگردد. بلینکن، نام برجام  را "توافق سابق"! گذاشته است. آمریکایی ها در حالی که از همان سال 94 علیه لغو تحریم ها کارشکنی کرده اند، می گویند بندهای رو به پایان تعهدات ایران باید تمدید شود و تعهدات برجامی افزایش یابد!

همچنین می گویند ایران باید مذاکره برای کاهش توانمندی های دفاعی و منطقه ای خود را بپذیرد؛ بی آن که توقع ارائه تضمین از سوی آمریکا داشته باشد!

تحریم های پسا برجامی را هم چند دسته تقسیم کرده اند و نیمی از آن را همچنان اعمال خواهند کرد!

انتظار این بود که آقای روحانی اگر در انعقاد برجام، هشدار های دلسوزانه صاحب نظران را نشنید، لااقل در هفته های آخر دولتش، بهانه دست دشمن ندهد و بر خطوط قرمز برآمده از عبرت های برجام متعهد بماند.

او اما گویا با دادن آدرس های خلاف واقع و غبار آلود کردن فضا، مصمم است ثابت کند آنچه در این هفت هشت سال در زمینه بزک کردن دشمن و نشاندن جبهه خودی به جای متهم انجام شده، فراتر از خطا، و یک خط بوده است.

روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت:

وبسایت الف با «بیش فعال» توصیف کردن دولت در روزهای پایانی می‌نویسد: یکی از انتقادات جدی که به دولت یازدهم و دوازدهم توسط منتقدان طی هشت سال گذشته وارد شد، کم‌تحرکی و فعال نبودن در راستای رفع یا کاهش مشکلات بوده است. به همین دلیل اوصاف مختلفی مبتنی بر این برداشت و باور به دولت داده می‌شد که از جمله آن‌ها می‌توان به دولت بی‌تحرک، مسن و... اشاره کرد. البته نسبت دادن این صفات و ویژگی‌ها به دولت صرفاً مختص به منتقدان و مخالفان دولت نبوده بلکه حامیان دولت «تدبیر و امید» یعنی اصلاح طلبان نیز در مقاطع زمانی مختلف به آن معترف بودند. حالا دولتی که معمولاً با این ویژگی‌ها و مختصات در اذهان مردم، منتقدان و حامیان آن مشهور شده، در هفته‌های پایانی در زمینه‌های مختلف به شدت فعال شده تا جایی که اسباب تعجب را به وجود آورده است.

در دولت دوازدهم در روزهای پایانی اقداماتی در جریان است که منجر به منتفع شدن عده قلیلی از اطرافیان و حامیان آن‌ها خواهد شد.

به عنوان مثال چند روز قبل مالک شریعتی، نماینده مردم تهران در تذکری در جلسه علنی مجلس عنوان داشت: «در شرایطی که ما برای بودجه‌های پژوهشی، علمی و آموزشی مشکل داریم وزارت نفت،‌ پارک فناوری و نوآوری نفت را تأسیس کرده که خلاف رویه تأسیس این مراکز درباره آن عمل شده و مبالغ زیاد و امکانات زیادی به آن اختصاص یافته است. در واقع در حال درست کردن حیاط خلوتی برای نورچشمی‌ها هستند.

وی یادآور شد: یکی از اقدامات دیگر تعیین سفرا و افرادی به عنوان مسئولین سفارتخانه‌هاست که نوعی تقسیم غنائم است ما نسبت به این موضوع هشدار می‌دهیم و قطعاً با آن برخورد جدی خواهد شد.

شریعتی تصریح می‌کند: «به آقای رئیسی پیشنهاد می‌کنم اقدامات چند ماه پایانی دولت شامل: انتصاب و ارتقای مدیران، تبدیل وضعیت استخدامی، اعزام به مأموریت، تأسیس مؤسسات، واگذاری پروژه، جذب هیئت علمی، افزایش پایه حقوق، اعطای مجوز و... را بررسی، موارد خارج از ضابطه را در نخستین جلسه هیئت دولت خود باطل اعلام و بازگرداند.»

یکی از مواردی که در روزهای اخیر جنجال بسیاری را موجب شد موضوع واگذاری حدود شش هزار معدن بود که منتقدان بیان می‌داشتند چرا دولت در چهار هفته پایانی مبادرت به چنین کاری کرده است؟ چرا فرایند واگذاری شفاف و از طریق مزایده نیست؟ اهلیت و صلاحیت فنی و مالی افراد چگونه قرار است سنجیده و ارزیابی شود؟ و...

بعد از شدت گرفتن انتقادات بود که سعید عمرانی، معاون قضایی دادستان کل از صدور بخشنامه‌ای به دادستان‌های سراسر کشور مبنی بر به تعویق افتادن همه مزایده‌ها و مناقصه‌ها تا استقرار دولت جدید خبر داد. یکی دیگر از اقدامات دولت که موجب حرف و حدیث‌های فراوانی شد حذف سقف افزایش حقوق‌ها بود که منجر به افزایش فاصله میزان دریافتی‌ها به ویژه از سوی برخی مدیران خواهد شد. به همین دلیل بود که رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس با ارسال نامه‌ای به رئیس مجلس و معاون قوانین مجلس از مصوبه اخیر دولت انتقاد کرد و آن را ابهام‌آلود و دارای نقض غرض قانون‌گذار جهت عدالت در پرداختی‌ها دانست. این مسائل نشان می‌دهد که ضرورت دارد نهادهای نظارتی در روزهای آخر به شدت به چنین اقداماتی حساسیت داشته باشند و فعالیت دولت‌ها را در این زمینه رصد کنند. *  *  *

 حسن روحانی وقتی هشت‌سال پیش قصد قوه مجریه کرد، شعار روی شعار گذاشت و وعده از پی وعده نهاد. شعارهای رأی آفرین بود؛ چه کسی نمی‌خواست هم چرخ‌های اقتصاد کشورش بچرخد و هم دوران سانتریفیوژها پابرجا بماند؛ چه کسی تعامل با دنیا را بد می‌دانست و چه کسی می‌خواست سر جنگ با دنیا داشته باشد اما آنچه در عمل حسن روحانی و یارانش برای مردم به ارمغان آوردند، نه این شد و نه آن؛ شد آنچه شد؛ ملغمه‌ای از بی‌کفایتی، ناراستی و ناکارآمدی.


 




:: بازدید از این مطلب : 650
|
امتیاز مطلب : 29
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
مطالب مرتبط با این پست

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
به وبلاگ من خوش آمدید
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب پربازدید