در چند صده پیش که غرب از ظلمت رهاشده بود و به خاطر رفتار بد روحانیت مسیحی که در فرمانروایی کلیسا مردم را از هرچه دین است گریزان کرده بود. متفکران غربی که از یوغ کلیسا رها شده بودن، از وحی گریزان و به دامان نفس سرکش که دلباخته سود و لذت است گرفتار شدند. بعد از انقلاب صنعتی که غرب در حال چپاول ثروت ملل مشعول بودند، ارزش های انسانی را در راه تولید بیشتر برای ثروت بیشتر ذبح نمودند. با همین تفکر بود که در سال 1948 در پاریش سران کشورهای غربی قانونی به نام حقوق بشر نوشتند که فقط مردم کشورهای غربی انسان هستند و بقیه ملل باید تعظیم کننده آنها باشند و نگاه چپ به آنها نکنند وگرنه گرفتار قوانین حقوق بشر خواهند شد.
طبق روال هر ساله گروهک منافقین که از آستین آنها خون های به ناحق ریخته بیش از هفده هزار انسان بیگناه مسلمان ایرانی، بر روی قوانین حقوق بشری غری می چکد، برای خوش خدمتی به اربابان خود و برای اینکه به اربابان خود بگوید بیکار ننشسته اند و به کمکهای انها نیاز دارند. یک گرد همآیی تشکیل داده است و چیدمان دور میز این گردهم آیی، گرگ هایی است که مثل سران همین گروهک، دستشان به خون انسانهای بیگناه آغشته به خون است.
در جهانی که تروریست ها سال هاست ما را احاطه کرده اند و با خشونت شان، بی گناهان زیادی را در سراسر جهان قربانی اهداف سیاسی و ایدئولوژیک خود کرده اند، تأمین مالی نقش کلیدی و اساسی در ادامه حیات آنها ایفا می کند. تروریست ها روش های متعددی برای تأمین مالی خود دارند. قاچاق انسان و اعضای بدن، مواد مخدر، آثار باستانی و قاچاق سوخت و سلاح، از جمله روش هایی است که به طور مشترک توسط بسیاری از گروه های تروریستی مورد بهره برداری قرار می گیرد. در کنار این ها، حمایت مالی توسط برخی سرویس های اطلاعاتی نیز همواره یکی از رایج ترین راه های دسترسی به پول و امکانات توسط این گروه ها بوده است که یکی ازدلایل عمده آن دریافت خدمات مورد نظر آن سرویس ها می باشد.
جای بسی تعجب است که بعضی دولت مردان غربی که خود تامین کننده مالی منافقین هستند در نقشه آنان حضور دارند. این جریان نشان می دهد که جمهوری اسلامی چقدر دشمنان بدنام و پلید دارد. برای حقانیت ایران اسلامی همین کافی است. ( جنگ احزاب در مقابل اسلام صف آرایی نکرده است) بلکه کشورهایی بر علیه اسلام ایران صف آرایی نموده اند، که جمهوری اسلامی دم خروس حقوق بشری آنها را در لای عباشان به تمام مردم دنیا نشان داده است.
برای دیدن و شنیدن جنایات این کشورها، به زحمت زیادی نیاز نیست.
اگر به تاریخ بنگری که دولت همین آقایان (گرگ ها) دور میز نشسته منافقین چه بلاهایی بر بشریت در اقسا نقاط جهان که نیاورده اند.
صفحات تاریخ جهان مملو از جنایتهایی است که سه کشور امریکا، انگلیس و فرانسه مرتکب آن شدهاند. این کشورها در پوشش حقوق بشر، آزادی، امنیت انسانی و با شعارهای دموکراسی و آزادی با لعاب انساندوستانه، جنایتهای فجیع را در تاریخ کشورهای جهان ثبت کردهاند. به عنوان مثال، نسلکشی ۱۰۰ میلیون سرخ پوست آمریکایی، جنایت درسدن، فاجعه هیروشیما و ناکازاکی، قتلعام ۳ میلیون ویتنامی و کشتار مردم در افغانستان، عراق و ایران از جمله جنایتهایی است که در کارنامه امریکا ثبت شده است. انگلیس نیز جنایتهایی در افغانستان، هند، ایران، عراق، آفریقای جنوبی و یمن انجام داده است که در تاریخ جهان در نوع خود بینظیر است. فرانسه هم به عنوان همدست امریکا و انگلیس عامل دهها جنایت بزرگ در طول جنگ دوم جهانی و نیز در کشورهایی چون لیبی و الجزایر بوده است. علاوه بر این، براساس اطلاعاتی که در سال ۱۹۹۰ منتشر شد، فرانسه یکی از تأمین کنندگان زنجیره تولید بمبهای شیمایی برای رژیم بعث عراق در دوران جنگ تحمیلی رژیم بعث علیه ایران بوده است.
- در سال 1955 تا سال 1975 چه بلایی بر سر مردم ویتنام شمالی نیاوردند، قانون بشری آمریکایی ها همانند قانونی است که وقتی یک ویت کنگی را دستگیر و دست بسته نزد ژنرال نگوگ لوآن آوردند. وی نیز همانجا بدون تفهیم گناهش اسلحه را به سمت سر او نشانه رفته و با شلیک گلولهای وی را کشت.
و یا آنروزی که یک گروهان ارتش آمریکا رفته بودند دنبال ویتنامیهایی که با آنان میجنگیدند یا همان «ویتکُنگ»ها و رسیدند به روستای «میلای» و هیچ ویتکنگی در آنجا نیافتند. اما به جای اینکه راهشان را بکشند و بروند افتادند به جان ساکنان روستا. چه کردند؟ ۵۰۴ نفر را کشتند و این کشتار بیدلیل با شکنجه، قطع عضو، تجاوز جنسی و قطعهقطعهکردن اجساد همراه بود. مورخان این ماجرا را با عباراتی نظیر سلاخی، بریدن گلوها و کشتن مردم با گلوله و نارنجک یاد میکنند.
«سیمور هِرش» خبرنگاری که ماجرا را افشا کرد دربارهاش چنین نوشته است:«بسیاری به گروههای کوچک تقسیم شده و به ضرب گلوله به قتل رسیدند. دیگران... به آب انداخته شده و با شلیک گلوله به قتل رسیدند و بسیاری دیگر در گوشهای یا در نزدیکی خانههایشان کشته شدند. به برخی از زنان جوانتر و دختران تجاوز جنسی شد و سپس آنها به قتل رسیدند». و البته یادآور شده است:«نام میلای فراموش نمیشود چون مردم این قریه بدون هیچ دلیلی و بهطور تصادفی هدف نیروهای آمریکایی قرار گرفتند... بیشتر قتل عامهای وحشتناک در جنگ رخ میدهند. این کشتار حتی در نزدیکی میدان جنگ هم رخ نداد بلکه قتلعامی بیدلیل در یک قریه بود.»
یک عکس قابلانتشار از کشتار »میلای». اغلب تصاویر باقیمانده از آن واقعه بهدلیل دلخراشبودن در رسانههای عمومی قابل انتشار نیستند.
-شلیک موشک به سوی هواپیمای مسافربری ایرانی از ناو آمریکایی
جنایت همین آمریکایی های دور میز منافقین در حمله به هواپیمای مسافربری ایران ایر پرواز ٦٥٥ از تهران به مقصد دوبی با شلیك موشك هدایت شونده از ناو وینسنس آمریكا بر فراز خلیج فارس و سرنگونی این هواپیما منجر به قربانی شدن 290 سرنشین آن شامل مسافران غیر ایرانی و كودكان و زنان شد. 66 كودك زیر 12 سال و 52 زن در میان قربانیان بودند. که با افتخار از چنین عمل ضد حقوق بشری ویل راجرز فرمانده ناو وینسنس مدال لژیون لیاقت را از دستان جورج بوش، رئیس جمهوری وقت آمریكا دریافت کرد. مدال لژیون لیاقت اغلب به افسران عالیرتبهای داده میشود كه بتوانند مأموریتهایشان (به ویژه مأموریتهای دشوار) را با موفقیت بگذرانند. موفقیتی از این بالاتر که توانسته بود، یک هواپیمای مسافربری را هدف قرار بدهد.
- حمله به افغانستان تحت لوای حقوق بشری غربی،نمونه دیگری از جنایات همین آقایان است، آمریکاییان با شعار دموکراسی و حقوق بشر وارد افغانستان شدند، مدارک و شواهد نشان می دهد که امريکا اواخر سال ۲۰۰۱ از مقادير زيادي مهمات ساختهشده از اورانيوم ضعيفشده در افغانستان استفاده کرده است که نظاميان امريکايي هنوز هم از اين مهمات استفاده ميکنند. آمریکاییها به فکر لشکر کشی و غارت افغانستان هستند و به یقین برایشان اهمیتی ندارد که این مواد با آینده این مردم چه خواهد کرد؟ آنها می خواهند به اهداف خود برسند، حال اگر چند ده هزار نفر هم در این میان قربانی شدند، بهایی است که باید ملت افغانستان به جان بخرند تا کشورشان توسط آمریکاییها آباد شود!
نمونه هایی از جنایات غربی ها زیر چتر حقوق بشر غربی
۱. کشتار و نسلکشی ۱۰۰ میلیون سرخ پوست آمریکایی
کشتار سرخپوستان جنایت پردامنه و طولانیمدتی بود که به دنبال کشف قاره آمریکا توسط دریانوردان اسپانیایی در قرن شانزدهم آغاز شد. این کشتارها عمدتاً توسط کشورهای استعمارگر اروپایی خصوصاً اسپانیا، پرتغال، فرانسه و انگلستان به منظور سلطه بر مناطق مختلف قاره آمریکا و با هدف دستیابی اموال و املاک سرخپوستان صورت میگرفت. بعدها و به خصوص در نیمه دوم قرن نوزدهم، آمریکاییان با کوچ دادن اجباری و جنگهایی که به دنبال آن صورت میگرفت نقش پررنگی در کشتار سرخپوستان آمریکای شمالی ایفا کردند.
جنگهای آمریکا با اولین حمله به سرخپوستان در شهر جیمزتاون در سال ۱۶۶۲ میلادی آغاز شد که به دنبال آن جنگ با سرخپوستان آلگوکین طی سالهای ۱۶۳۵ و ۱۶۳۶ و جنگ سالهای ۱۶۷۵ و ۱۶۷۶ که منجر به ویرانی نیمی از شهرهای ماساچوست شد را در پی داشت. دیگر جنگها و حملات امریکا به سرخپوستان تا سال ۱۹۰۰ ادامه داشت. در مجموع آمریکاییها حدود ۱۰۰ میلیون سرخ پوست را به قتل رساندند.
۲. جنایت جنگی امریکا در «درسدن»
با توجه به اینکه متفقین در جنگ جهانی دوم پیروز شده بودند، هیچ کدام از جنایات جنگی ایالات متحده در جنگ جهانی توسط دادگاهی بررسی نشد. اما این به معنای آن نبود که این جنایتها در تاریخ جهان ثبت نشود.
نیروهای آمریکایی در آلمان به طور مستقیم یا غیر مستقیم باعث شدند غذای کافی به اسرای جنگی آلمانی و همچنین غیر نظامیان حاضر در منطقه تحت تسلط خود نرسد که این باعث کشته شدن هزاران آلمانی بر اثر گرسنگی شد.
نیروهای آمریکایی تمام آلمانیهای عضو وافن اساس را که در داخائو در سال ۱۹۴۵ به اسارت گرفته بودند تیرباران کردند. نیروهای لشکر ۴۵ پیاده نیروی زمینی ارتش آمریکا همچنین ۷۵ اسیر جنگی ایتالیایی را در منطقه بیسکاری قتل عام کردند.
در بمباران درسدن در جنگ جهانی دوم بمبافکنهای نیروی هوایی ارتش آمریکا و متحدانش ۳۹۰۰ تن بمب انفجاری قوی و بمبهای آتشزا را طی ۴ یورش، در کمتر از ۱۵ ساعت بر روی درسدن ریختند و ۳۴ کیلومتر مربع از شهر را کاملا ویران کردند. در آتشسوزی بزرگی که در نتیجه بمباران رخ داد بقایای شهر نیز نابود شد.
به ادعای ارتش آمریکا درسدن یک مرکز مهم نظامی بود که ۱۱۰ کارخانه و ۵۰۰۰۰ شاغل در آن در حمایت از دولت نازی مشغول به فعالیت بودند. این در حالی بود که صرفاً زیرساختهای مخابراتی، پلها و مناطق وسیع صنعتی خارج از شهر بمباران شدند و حملات بمباران مناطق، بدون هیچ فرقی بین نظامی بودن یا نبودن آنها و بی هیچ تناسبی با اهداف نظامی بود.
در تعداد کشته شدگان حاصل از این بمباران اختلاف نظر است و تعداد کشتهها از ۳۴۰۰۰ نفر تا تعداد بسیار بالایی ذکر شده است که اکثر قریب به اتفاق غیر نظامی بودند.
بنابر گفته "ارهارد موندرا"، عضو کمیته باتزن (مؤسسه زندانیان سیاسی سابق در جمهوری دموکرتیک آلمان)، در روزنامه "دیولت": «براساس اظهارات سرهنگ دوم دی ماتس افسر سابق ستاد مشترک ارتش آلمان در منطقه نظامی درسدن، ۳۵۰۰۰ نفر از قربانیان کاملا شناسایی شدند، هویت ۵۰۰۰۰ نفر تا حدودی آشکار شد، اما در حدود ۱۶۸۰۰۰ نفر به هیچ وجه قابل شناسایی نبودند.»
۳. فاجعه هیروشیما و ناکازاکی
بمباران اتمی هیروشیما و ناگازاکی دو عملیات اتمی بود که در زمان جنگ جهانی دوم به دستور هری ترومن، رئیسجمهور وقت آمریکا، علیه امپراتوری ژاپن انجام شد. در این دو عملیات، دو بمب اتمی به فاصله ۳ روز بر روی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی انداخته شد که باعث ویرانی و کشتار گسترده شهروندان این دو شهر شد.
انفجار اتمی در دو شهر هیروشیما و ناکازاکی را شاید بتوان یکی از بزرگترین جنایت های تاریخی آمریکا قلمداد کرد که به مرگ آنی ۲۲۰ هزار تن منجر شد وصدها هزار تن نیز طی سالهای پس از آن بر اثر تاثیرات آن فاجعه دچار بیماریهای حاد شدند.
۴. کشتار ۳ میلیون ویتنامی با مشارکت آمریکا
جنگ ویتنام نام مجموعه عملیات و درگیریهای نظامیای است که از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۷۵ بین نیروهای ویتنام شمالی و جبهه ملی آزادیبخش ویتنام جنوبی معروف به "ویتکنگ" از یک سو، و نیروهای ویتنام جنوبی و متحدانش به ویژه ایالات متحده آمریکا از سوی دیگر رخ داد.
جنگ آمریکا علیه ویتنام در زمان ریاست جمهوری لیندون جانسون آغاز شد و بر اساس آمار در طی ۱۶ سال جنگ، حدود ۳ میلیون ویتنامی کشته شدند.
"کشتار می لای" به مثابه یکی از جنایتهای جنگی آمریکا، واقعهای در روز ۱۶ مارس ۱۹۶۸ میلادی است که در جریان جنگ ویتنام بود و طی آن ۳۴۷ تا ۵۰۴ شهروند غیرنظامی جمهوری ویتنام جنوبی توسط سربازان واحد گردان سوم تجسسی ارتش آمریکا به قتل رسیدند. اکثر قربانیان غیرنظامیان زن و کودک بودند. قبل از قتل، برخی از قربانیان مورد شکنجه و قطع اندام نیز قرار گرفته بودند. برخی از اجساد نیز در جریان کشتار توسط سربازان قطعهقطعه شده بودند. علاوه بر کشتار دهکدههای می لای، جنایتهایی در می خه و سون می در جریان جنگ ویتنام رخ داد که افراد زیادی در آن کشته شدند.
از جمله مهمترین جنایات آمریکا در جنگ ویتنام، سم پاشی مناطق ویت کنگها با ماده شیمیایی بود. عنصر نارنجی که توسط هواپیماهای آمریکایی بر این مناطق بارید با ماده دی اکسین، سالهای سال منجر به بیماریهایی چون سرطان و معلولیت ذهنی در این منطقه شده است.
آمریکاییان سالانه ۵۰۰ هزار تن بمب به این سرزمین ریختند، جنگلها را با ناپالم سوزاندند و انسانها را زنده زنده بریان کردند.
از سال ۱۹۶۵ کشورهای هممرز ویتنام، کامبوج و لائوس نیز به دلیل کمک سربازان این دو کشور به ویتکنگها هدف حملات هوایی آمریکا قرار گرفتند. تجاوز به زنان، شکنجه دادن آنها و کشتن مردم عادی توسط نیروهای آمریکایی از ۱۹۶۷ به بعد شدت یافت و جنایت بزرگی در تاریخ جهان ثبت کرد.
۵. کشتار مردم کره توسط آمریکا در سال ۱۹۵۰
جنگ کره جنگی میان جمهوری کره (کره جنوبی) با پشتیبانی نیروهای سازمان ملل متحد به رهبری ایالات متحده و جمهوری دمکراتیک خلق کره (کره شمالی) با پشتیبانی چین و کمک نظامی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بود که در ۲۵ ژوئن ۱۹۵۰ با ورود نیروهای تحت فرمان حکومت کمونیستی کیم ایل سونگ به بخش جنوبی آغاز شد.
کشتار غیرنظامیان از جنایتهای آمریکا در این جنگ بود که حدود ۳۰۰ شهروند کرهای توسط نیروهای ارتش آمریکا و بین ۲۶ تا ۲۹ ژوئیه ۱۹۵۰ در روستای نو گون ری کشته شدند. این کشتار توسط واحدهای لشکر یک مکانیزه آمریکا و در زیر پل آن روستا انجام شد. این واقعه را دومین واقعه تلخ بعد از کشتار می لای میدانند.
۶. جنایت آمریکا در افغانستان
جنگ آمریکا در افغانستان از ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۴، دورهای از جنگ است که به بهانه آمریکا مبنی بر حمله القاعده به نیویورک و واشنگتن در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ آغاز شد.
این جنگ دهها هزار تلفات مستقیم غیرنظامی برجا گذاشت. بیش از ۴۰۰۰ سرباز آیساف و پیمانکاران غیرنظامی، ۱۵۰۰۰ نیروهای امنیت ملی افغانستان و همچنین بیش از ۲۰هزار غیرنظامی کشتهشدند. در حال حاضر آمار دقیقی از تعداد کل کشته شدگان این جنگ در دست نیست، اما طبق مطالعات پروفسور "مارک هرولد" که در روزنامه گاردین منتشر شد، فقط در سه ماه اول جنگ بیش از ۴۰۰۰ تن کشته شدهاند. تنها در سال ۲۰۰۹ بمبهای دست ساز و مینهای کنارجادهای ۱۰۵۴ نفر قربانی گرفتهاند. در عین حال، دهها هزار غیرنظامی از زمان آغاز حملات هوایی آمریکا در سال ۲۰۰۱ تا زمان حاضر در افغانستان جان باختهاند.
ارتش آمریکا ۷ اکتبر ۲۰۰۱ برای نخستین بار اهدافی را در ولایتهای کابل، قندهار، ننگرهار، قندوز، جوزجان، لوگر، تخار، نیمروز، فراه و غزنی با جنگندههای B-۵۲ و موشکهای کروز مورد حمله قرار دادند. در سه هفته اول این حملات بیش از هزار نفر در این مناطق کشته شدند.
در ۱۷ اکتبر ۲۰۰۱ حداقل ۲۹ غیرنظامی در روستایی در نزدیکی قندهار در حمله یک جنگنده آمریکا کشته شدند. به گزارش روزنامه «گاردین»، کاروانی متشکل از ۱۲ خودروی حامل نمایندگان قبایل ولایت شرقی که به دعوت حکومت موقت کابل به منظور شرکت در مراسمی در حال حرکت به سوی پایتخت بودند توسط هواپیمای AC-۱۳۰ ارتش آمریکا هدف قرار گرفته و ۶۵ نفر کشته شدند. همچنین سازمان ملل متحد در ۲۱ دسامبر همان سال اعلام کرد که در ۲۹ دسامبر ۲۰۰۱ جنگندههای ارتش آمریکا یک روستا در نزدیکی شهر گردیز مرکز ولایت پکتیا را بمباران کردهاند. در این حمله حداقل ۵۲ غیرنظامی افغان از جمله تعدادی زیادی زن و کودک کشته شدند. سخنگوی پنتاگون در آن زمان مدعی شد که انبار مهمات طالبان در روستای مذکور منهدم شده است. شمار تلفات غیرنظامیان افغان در سال ۲۰۰۱-۲۰۰۲ از مرز تعداد قربانیان ۱۱ سپتامبر گذشت.
پروفسور مارک هیرالد تاکید میکند که ۳۸۰۰ افغان از ۷ اکتبر الی ۷ دسامبر ۲۰۰۱ توسط امریکا به قتل رسیدهاند. خبرگزاری آسوشیتیدپرس طی گزارشی در ۳ دسامبر ۲۰۰۱، تحت عنوان «بمب ایالات متحده روستای زراعی را با خاک یکسان کرد» از کشته شدن ۱۵۵ تا ۳۰۰ تن از ساکنان روستای کامه ادو در ننگرهار خبر داد. روزنامه دیلیگراف نیز به تاریخ ۲۰ دسامبر ۲۰۰۱ در گزارشی تحت عنوان «غیرنظامیان بهای بمبهای منحرف شده آمریکا را میپردازند» اعلام کرده که دهها تن کشته شدهاند. خبرگزاری پژواک و رسانههای بینالمللی دیگر نیز در ۲۵ اکتبر ۲۰۰۶ از کشته شدن حدود ۹۰ غیرنظامی در روستای پنجوایی قندهار خبر دادند. نیروهای آمریکایی با بمباران این روستا فاجعه بزرگی آفریدند، اما هرگز از این قتلعامها عذرخواهی نکردند.
براساس گزارش دولت افغانستان در ماه مه ۲۰۰۷ طی دو روز بمباران جنگندههای آمریکایی به روستایی در نزدیکی هرات، دستکم ۴۲ نفر، از جمله تعدادی زن و کودک قتلعام شدند. در این بمباران ۱۰۰ خانه ویران و حدود ۱۶۰۰ نفر بیخانمان شدند. در پی حمله هوایی روز ۲۲ اوت ۲۰۰۸ به روستای عزیزآباد در ولایت هرات، نیز ۹۰ غیرنظامی کشته شدند. مقامات امنیتی افغانستان ۴ مه ۲۰۰۹ اعلام کردند که حملات هوایی ناتو به رهبری آمریکا در منطقه گرانای ولایت فراه باعث کشته شدن ۱۴۵ غیرنظامی از جمله ۹۲ کودک و ۲۲ زن شد. حملات هوایی آمریکا در ۲۳ ژوئیه ۲۰۱۰ به منطقه سنگین ولایت ننگرهار باعث کشته شدن بیش از ۵۲ زن و کودک بیگناه شد. بیش از ۴۰۰ نفر در خیابانهای کابل به تظاهرات پرداخته و این حمله را محکوم کردند. هیئتی از کابل برای تحقیق به منطقه اعزام شدند. براساس بررسیهای هیئت، تمامی کشته شدگان زنان و کودکان بودند. نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا در ۳ اکتبر ۲۰۱۵، با جنگنده لاکهید AC-۱۳۰U بیمارستان قندوز در شمال افغانستان را هدف حمله قرار داد. در این حمله دستکم ۴۲ غیرنظامی کشته و ۳۰ نفر مجروح شدند. سازمان پزشکان بدون مرز پس از این فاجعه اعلام کرد که پیشتر کلیه هشدارها راجع به موقعیت مکانی بیمارستان به نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا داده شده بود و این حمله عمدی صورت گرفته است. این سازمان در ادامه حمله به بیمارستان را نقض حقوق بینالملل عنوان کرد و تمامی کارمندان خود را از این شهر خارج کرد.
۷. همدستی با رژیم بعث عراق در هشت سال جنگ تحمیلی علیه ایران
جنگ رژیم بعث عراق با ایران، طولانیترین جنگ متعارف در قرن بیستم میلادی و دومین جنگ طولانی این قرن پس از جنگ ویتنام بود که نزدیک به هشت سال به طول انجامید. جنگ به صورت رسمی در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ برابر ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ آغاز شد. در این روز درگیریهای پراکنده مرزی دو کشور با یورش همزمان نیروی هوایی عراق به ده فرودگاه نظامی و غیرنظامی ایران و تهاجم نیروی زمینی این کشور در تمام مرزها به یک جنگ تمام عیار تبدیل شد. در طی این جنگ نابرابر که همه قدرتهای جهانی بخصوص آمریکا از صدام حمایت می کردند، ۱۶ هزار نفر در جریان بمباران مناطق مسکونی به شهادت رسیدند و بقیه در جبهههای نبرد شهید شدند. شهدای بسیجی ۸۵ هزار و ارتشی ۴۸ هزار نفر بودند. بیش از ۳۳ هزار دانشآموز و بیش از ۳۵۰۰ دانشجو هم طی این هشت سال به شهادت رسیدند. روحانیت نیز ۳۳۱۷ شهید داشتند. در این دوران شهت ساله نیز ۸۸ مسیحی، ۱۸ کلیمی و ۹ زرتشتی در دفاع از خاک میهن شهید شدند و ۲ هزار تبعه غیرایرانی نیز با حضور در جبههها به شهادت رسیدند.
در پشت صحنه این جنایتهای جنگی وحشیانه، آمریکا قرار داشت که تلاش داشت از اهرمهای منطقهای برای مهار ایران و قدرت روزافزون انقلاب اسلامی جلوگیری کند. تحریم اقتصادی آمریکا علیه ایران، عراق را بیش از گذشته با انگیزهتر کرد. ماهوارههای آمریکا تصاویر نبرد و اطلاعات استراتژیک نظامی را ساعت به ساعت به ایستگاههای آمریکا منعکس میکردند و ایستگاههای ردیابی، کلیه مکالمات نیروهای مسلح ایران را ثبت کرده و در اختیار ارتش صدام حسین میگذاشتند. تشکیل شورای همکاری خلیج فارس و ایجاد یک نیروی نظامی امنیتی در خلیج فارس با نظارت و رهبری آمریکا، در واقع حضور نظامی آمریکا در منطقه را مشروعیت بخشید تا در صورت تضعیف عراق و برتری ایران، آمریکا مستقیما کفه ترازو را به نفع عراق سنگینتر کند.
رژیم بعث عراق همچنین جنگ از راه دور (جنگ نفتکشها، جنگ شهرها و حملات موشکی بر علیه مراکز اقتصادی) را در رئوس اهداف نظامی خود قرار داد و آمریکا در راس کشورهایی بود که امکانات نظامی وسیعی را در این زمینه در اختیار دولت بعثی عراق قرار دادند.
۸. جنایت آمریکا در عراق
جنگ عراق یک عملیات نظامی است که در ۲۰ مارس ۲۰۰۳ با حمله یک ائتلاف بینالمللی به رهبری ایالات متحده به عراق آغاز شد. این جنگ با خروج آخرین تیپ رزمی آمریکایی در ۱۹ اوت ۲۰۱۰ بهطور رسمی خاتمه یافت. هر چند بعد از آن هم حدود ۵۰ هزار نیروی آمریکایی عمدتاً به بهانه آموزش سربازان عراقی در این کشور باقی ماندند.
دو توجیه عمده برای آغاز این جنگ توسط جرج بوش رئیسجمهور وقت آمریکا مطرح شد که یکی از آنها رابطه صدام حسین با القاعده و دیگری نابود کردن سلاحهای کشتار جمعی عراق بنابر توافقنامه ۱۹۹۱ بود. تجاوز به زنان و کودکان، بهره گیری از سلاح شیمیایی، کشتار جوانان و مخالفان حمله نظامی آمریکا، تخریب نهادهای آموزشی و بهداشتی، غارت اموال مردم، کشتار بی دلیل بی گناهان، آزار و اذیت کودکان، کشتار دسته جمعی اهالی روستاهای عراق، زنده به گور کردن مخالفان، به آتش کشیدن روستاهای مخالف حضور نظامی آمریکا در عراق و... برخی از جنایتهای آمریکا در کشور عراق است.
شمار نظامیان آمریکایی که در جنگ آمریکا در عراق کشته شدند به ۴ هزار و ۷۹۵ نفر رسید و هزینه جنگ در عراق ۷۸۰ میلیارد دلار برآورد شده است.
براساس این جنگ افروزی آمریکا، در عراق تا سال ۲۰۰۷ سوءتغذیه کودکان به ۲۸٪ رسید و گزارشها حاکی از آن بود که حدود ۶۰ تا ۷۰٪ از کودکان عراقی دچار مشکلات روانی شدهاند. بیشترِ عراقیها به آب آشامیدنی سالم دسترسی نداشتند. به نظر میرسید شیوع وبا در شمال عراق به سبب کیفیت پایین آب بوده باشد. بیش از نیمی از پزشکان عراقی بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶ این کشور را ترک کردند. گفته میشود که کاربرد اورانیوم ضعیفشده و فسفر سفید در سلاحهای آمریکایی باعث نارساییهای نوزادان و سرطان گسترده در فلوجه شده است.
بنابر آمارهای کمیساریای عالی سازمان ملل برای پناهندگان، ۴/۴ میلیون عراقی تا پایان ۲۰۱۵ آواره شدهاند. در طول جنگ جمعیت مسیحیان عراقی به شدت کاهش پیدا کرد به طوری که از ۱/ ۵ میلیون نفر در ۲۰۰۳ به ۵۰۰۰۰۰ نفر در ۲۰۱۵ رسید.
طبق آمار ویکیلیکس پیرامون گزارشهای روزانه طبقهبندیشده جنگ عراق، از ژانویه ۲۰۰۴ تا دسامبر ۲۰۰۹ نیز ۶۶۰۸۱ غیرنظامی کشته شدند. این در حالی است که براساس پژوهش مؤسسه نظرسنجی ORB که در تاریخ اوت ۲۰۰۷ منتشر شده است، ۱۰۳۳۰۰۰ مرگ خشونتبار ناشی از جنگ در کشور عراق اتفادق افتاده است.
«جنایتهای انگلستان»
۱. جنایت انگلیس در افغانستان
جنگ اول افغانستان و انگلیس (۱۸۳۹ – ۱۸۴۲) در بخش جنوبی دره هلمند روی داد. این جنگ، یکی از اولین لشکرکشیهای بزرگ قرن نوزدهم در جریان رقابتها بر سر تصاحب قدرت و نفوذ در منطقه آسیای مرکزی بود که با عنوان بازی بزرگ امپراتوری بریتانیا شناخته میشود. در این جنگ تعداد زیادی از مردم حوالی هلمند به قتل رسیدند و ترس و وحشت در افغانستان به وجود آمد. در عین حال، آبادانی و توسعه افغانستان متوقف شد و قتل و غارت در این کشور فزونی یافت و تعدادی از غیرنظامیان در این لشکرکشی کشته شدند.
۲. اشغال هند و قحطیهای کشنده
طی اشغال هند توسط نیروهای بریتانیا، بر اساس منابع مختلف تاریخی، در دهه ۱۷۷۰ میلادی بیش از ۱۰ میلیون هندی تنها در ایالت بنگال این کشور، بر اثر قحطی و گرسنگی، بیماری، بدرفتاری و شکنجه به دست نظامیان انگلیس و یا بر اثر فشار کار اجباری جان خود را از دست دادند. از سال ۱۹۴۲ نیز قحطی دیگری به دلیل تصمیم استعماری دولت بریتانیا و شخص چرچیل در هندوستان به وقوع پیوست که در حدود ۵ میلیون هندی دیگر را به کام مرگ کشاند. طی سالهای ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۴ بین ۳ /۵ تا ۵ میلیون هندی بر اثر قحطی جان باختند. به دستور چرچیل در این سالها، تمامی کشتیهایی که برای انتقال مواد غذایی به هند مورد استفاده قرار میگرفت، به انتقال تجهیزات و آذوقه برای نیروهای نظامی انگلستان در شمال آفریقا به کار گرفته شدند و بدین ترتیب قحطی بزرگی این بار نیز در ایالت بنگال هند جان میلیونها هندی را گرفت.
کشتار آمریت سر در پنجاب هندوستان به تاریخ ۱۹۱۹ یکی دیگر از فجایع جنگی انگلیس در هندوستان است. در طی این کشتار، معترضین به شکل مسالمتآمیز در مکانی جمع شدند تا به حکومتداری امپراتوری بریتانیا و شرایط اقتصادی اعتراض کنند. نیروهای انگلیسی بهجای شنیدن صدای معترضین تمام خروجیها را بستند و همه را به رگبار بستند. در عرض ۱۰ دقیقه حدود ۱۰۰۰ نفر کشته و همین میزان بهشدت زخمی شدند. پارلمان انگلستان سرتیپ ریجینالد دایر فرمانده نیروها که دستور شلیک را صادر کرده بود را احضار کرد ولی به وی مدال شجاعت داد و با پاداشی ۹۰۰ هزار دلاری وی را ناجی هندوستان نامید.
۳. جنگ بوئر در آفریقای جنوبی
انگلستان در طول جنگهای بوئر (۱۹۰۰ تا ۱۹۰۲) چندین هزار انسان بیگناه را فقط برای جلوگیری از خطرات احتمالی شورش داخلی، در اردوگاههای کار اجباری زندانی کرد. در عرض یک سال ۱۰ درصد از مردم بوئر در مریضی و گرسنگی این اردوگاهها مردند تا دولت بریتانیا به اهداف استعماری و اقتصادی خود در آفریقا برسد. سیاستهای انگلیس برای کنترل مردم آفریقای جنوبی حدود ۴۸ هزار کشته غیرنظامی، شامل زنان و کودکان برجای گذاشت. این آمار جدای از ۳۰ هزار کشتهشده جنگ بوئر است.
۴. نسل کشی ایرانیان در سالهای ۱۹۱۷ تا ۱۹۱۹
در طول تاریخ، انگلیس جنایات متعددی را درایران مرتکب شده است. یکی از آن جنایات کشتار تقریبا ۴۰% از جمعیت ایران درطول سالهای ۱۹۱۷ تا ۱۹۱۹ میلادی بوده است. به دیگر سخن انگلیس تقریبا ۹ تا ۱۰ میلیون نفر از جمعیت ایران را در طول این سالها قتل عام کرد.
درآن دوران انگلیس نه تنها از پرداخت پول درآمدهای نفتی ایران امتناع میکرد بلکه غلات ایران را غارت کرده و نیز اجازه نمیداد تا غلات و مواد غذایی از کشورهای دیگر، نظیر آمریکا، هند و ... وارد ایران شود و این امر باعث شده بود تا قیمت مواد خوراکی و غلات در ایران به شدت افزایش یابد و قحطی ایران را فرا بگیرد و در اثر گرسنگی و سوء تغذیه بین ۹ تا ۱۰ میلیون نفر از ایرانیان طی دو سال جان خود را از دست بدهند.
براساس اسناد وزارت امور خارجه آمریکا، جمعیت ایران در سال ۱۹۱۴ میلادی ۲۰ میلیون نفر بوده است. این جمعیت در ۵ سال بعد، یعنی در سال ۱۹۱۹ به ۱۱ میلیون نفر تقلیل یافته است و علت آن سیاست نسلکشی انگلیس در ایران بوده است.
۵. بمباران شیمایی عراق توسط انگلیس
بمباران شیمیایی عراق به دستور چرچیل یکی از فجایع انسانی در طول تاریخ است. انگلیسیها سلاحهای شیمیایی خود را درعراق آزمایش کردهاند که مقدمات اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ را فراهم کرد.
درسال ۱۹۱۹ سرهنگ آرتور هریس ملقب به هریس بمب افکن گفت: اعراب و کردها اکنون میفهمند که معنی واقعی بمباران چیست زیرا ظرف ۴۵ دقیقه میتوانیم روستاها و یک سوم ساکنان آن را نابود کنیم.
در آن زمان فرماندهی نیروی هوایی انگلیس در آسیای غربی، آزمایش سلاح شیمیایی بر اعرابی که سرسختانه مقاومت میکردند را تقاضا کرد. وینستون چرچیل وزیر جنگ وقت حمایت گسترده خود را از بکارگیری گازهای سمی برضد عشایر عراق اعلام کرد. استفاده از گازهای کشنده در سال ۱۹۲۰ نیز ادامه یافت. نیروی هوایی انگلیس بار دیگر درسال ۱۹۲۵ از این سلاحها برای سرکوب اهالی سلیمانیه عراق استفاده کرد. انگلیسیها پاسخ ناآرامیهای داخل عراق را با حملات شیمیایی ارتش در جنوب، و بمباران جنگندههای نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا در شمال و جنوب دادند. بمبگذاری، بمباران شبانه، بمبافکنهای سنگین، بمبهای تأخیری (که به خصوص جان کودکان را تهدید میکند) همه و همه در طول حملات بر روستاهای کاهگلی و سنگی توسط انگلیس در کشور عراق رخ داد.
نیروی هوایی سلطنتی در آغاز به منظور سرکوب شورش اعراب و کردها و محافظت از ذخایر نفتی تازه اکتشافشده و محافظت از شهرکنشینان یهودی در فلسطین و دور نگاه داشتن ترکیه به عراق اعزام شد. چرچیل به خصوص بر استفاده از سلاحهای شیمیایی مصّر بود و میگفت این سلاحها باید علیه "اعراب سرکش" به طور آزمایشی به کار روند. در این راستا حملات به روستاها آغاز شد.
یکی دیگر از روشهای انگلیسیها در برخورد با عراقیان به رگبار بستن اهالی قبایل در حال فرار از آلودگی شیمیایی بود. با این روش چندین هزار عراقی دیگر نیز کشته شدند.
۶. قتل عام مردم آلمان توسط انگلیس در جنگ دوم جهانی
انگلستان و فرانسه در ۳ سپتامبر ۱۹۳۹ علیه آلمان رایش اعلان جنگ دادند. دو روز بعد از این واقعه انگلستان بمباران شهرها و جمعیت غیرنظامی آلمان را آغاز کرد. در ۵ سپتامبر ۱۹۳۹ اولین حملات هوایی علیه شهرهای کوکسهاون و ویلهلمشاون انجام گرفت؛ در ۱۲ ژانویه ۱۹۴۰ شهر وسترلند بمباران شد. در ۲۰ مارس، ۱۱۰ بمب انفجاری و آتشزا بر فراز شهرهای کیل و هرنوم رها شدند. در این حمله یک بیمارستان به کلی تخریب شد. در آوریل ۱۹۴۰، بمبافکنهای ارتش بریتانیا حملاتی فزاینده علیه شهرهایی انجام دادند که دارای هیچ نوع تأسیسات و اهمیت نظامی نبودند. وینستون چرچیل در ۱۱ می ۱۹۴۰، و درست یک روز بعد از انتصاب به عنوان نخستوزیر و وزیر جنگ تصمیم گرفت دستوری مبنی بر انجام حملات هوایی وسیع علیه مردم غیرنظامی آلمان صادر کند. با این حال وی مردم انگلستان را از اتخاذ این تصمیم مطلع نکرد. قربانیان بمباران درسدن، تلفات و نحوه کشته شدن قربانیان، فجیعتر و فراتر از یک عملیات و بمباران ساده نظامی بود. هدف نیروهای متفقین نابود کردن مردم آلمان به ترسناکترین شکل ممکن بود. وی در صبح روز بعد از بمباران به هواپیماهای سبک دستور داد که بازماندگان بمبارانها را در ساحل رودخانه الب به رگبار ببندند.
۷. کشتار مردم ایرلند شمالی
در شمال ایرلند شواهد معتبری در رابطه با تعداد موارد کشتار شهروندان غیرنظامی از سوی سربازان انگلیسی موجود است. بین سالهای ۱۹۷۰ و ۲۰۰۰ پرسنل نظامی انگلیس بیش از ۳۰۰ شهروند مرد، زن و کودک را به قتل رساندهاند. تمامی قربانیان غیرمسلح بودند و هیچ یک خطر جانی برای سربازان انگلیسی به شمار نمیرفتند. در میان کشتهشدگان کشیشان کاتولیک، زنان مسن، کودکان و حتی دختران نوجوان به چشم میخورند. اسنادی از دولت انگلیس منتشر شده است که در سال ۱۹۷۲ به تمامی سربازان انگلیسی متهم به کشتار شهروندان غیرنظامی در شمال ایرلند بخشودگی تعلق گرفت.
۸. کشتار مردم یمن
شکنجهگاههای عدن در یمن طی سالهای ۱۹۶۳-۱۹۶۶ یکی دیگر از جنایتهای انگلستان است. در دهه ۱۹۶۰ یمنیها برای در دست گرفتن بندرگاه یمن دست به کار شدند. انگلیسیها بهترین راه سرکوب مخالفان را در ایجاد شکنجهگاههای مخوف دیدند. نگهداری مخالفان در سلولهای یخچالی با تن کاملاً برهنه موجب شد بسیاری از آنها ذاتالریه بگیرند و از بین بروند. سوزاندن بدنها با سیگار، نشاندن زندانیان برهنه روی نیزه و تجاوز جنسی از دیگر شکنجههای این مراکز بود.
«جنایتهای فرانسه»
۱. جنگ الجزایر
در ۱۸ مه ۱۸۳۰ فرانسه به بهانه آن که فرمانروای الجزایر، سه سال پیش از آن، برای وصول هفت میلیون فرانک طلب این کشور از فرانسه، پاریس را تهدید کرده بود، دستور حمله به الجزایر را صادر کرد. اما بر خلاف تصور دولتمردان فرانسه، مردم الجزایر در مقابل حمله به کشورشان به شدت مقاومت کردند و حتی پس از اشغال این کشور توسط سربازان فرانسوی، امیر عبدالقادر الجزایری، سالها با آنها مبارزه کرد. با این وصف، به دلیل برتری تجهیزات فرانسویان، آنان پس از کشتار و شکنجه مردم و تجاوز به عنف در این کشور و سرکوب مقاومت آزادیخواهان مسلمان الجزایری، بر این کشور مسلط شدند.
سرانجام در سال ۱۹۶۲، پس از یک جنگ استقلالطلبانه خونین که طی آن بین ۵۰۰۰۰۰ تا ۱۵۰۰۰۰۰ نفر به دست ارتش فرانسه و جبهه ملی آزادی کشته شدند، کشور الجزایر به پایتختی الجزیره اعلام استقلال کرد. بهانه حمله به الجزایر ادب کردن پادشاه آن کشور خوانده شد اما نتیجه آن تخریب آبادی الجزایر و آوارگی ملت آن و شکنجه و کشتن هزاران الجزایری و تجاوز وحشیانه به نوامیس آنان بود. از جمله جنایتهای تاریخی این اشغال جدا کردن سر مسلمانان توسط نیروهای فرانسوی در الجزایر بود.
۲. جنایات فرانسه در جنگ جهانی دوم
کشتار آندلوت یکی از فجایع جنگی فرانسویها در ۱۲ سپتامبر ۱۹۴۴ است. در این تاریخ نیروهای فرانسوی حدود ۵۰۰ اسیر آلمانی را در انباری جمع کردند و به دستور فرمانده با تانک به جمعیت شلیک کردند. دست و پای قربانیان به همه سو پراکنده میشد و آنهایی که هنوز نفس میکشیدند را با مسلسل تیرباران کردند.
در دوران جنگ جهانی دوم، در آوریل ۱۹۴۵ شهر فرودنشتات در جنوب غربی آلمان مورد هجوم نیروهای فرانسوی قرار گرفت. فرانسویها این شهر را که مردم غیرنظامی در آن سکونت داشتند به مدت ۱۶ ساعت زیر توپ گرفتند. حدود ۶۰۰ ساختمان، یعنی ۹۵ درصد از کل شهر در این چند ساعت نابود و ۱۴۰۰ خانوار آواره شدند. فرانسویها طی حملات بعدیشان از هر گونه خشونت و تجاوزی استفاده کردند. سربازان فرانسوی سربازان آلمانی را آغشته به گازوئیل میکردند و به آتش میکشیدند و سوختنشان را تماشا میکردند. صدها اسیر آلمانی در فرودگاه لو بورژه در نزدیکی پاریس کشته شدند و بسیاری از اسرا زیر چرخهای تانک توسط فرانسویها از بین رفتند.
۳. کمکهای فرانسه به رژیم بعث در جنگ تحمیلی علیه ایران
مجموعه کمکهای نظامی و اطلاعاتی فرانسه از قبل از جنگ ایران و عراق یعنی سال ۱۹۷۳ شروع شد و با شروع جنگ ۸ ساله نیز این کمکها شدت گرفت. حجم کمکهای نظامی و فروش تجهیزات فرانسه به عراق در طول جنگ تا حدی بود که این کشور در رده دوم فروشندگان تسلیحات به عراق قرار گرفت. با توجه به سند شماره ۲۰۹۹/۴/۵۳/د مورخ ۲ آوریل ۱۹۸۷ وزارت دفاع عراق، فیلیپ روندو، از نقش خود در ارسال هواپیماهای میراژ و موشکهای رولاند خطاب به عدنان خیرالله سخن میگوید. وی همچنین خبر از بحث در هیئت دولت فرانسه بر سر امکان دستیابی محدود عراق به سلاح هستهای در جنگ میدهد.
دکترین نیروی هوایی عراق بیش از شوروی به فرانسه نزدیک بود. رژیم بعث از بهترین خلبانان خود بجای هواپیماهای شوروی، بر روی هواپیماهای فرانسوی استفاده میکرد. فرانسه قرار داد فروش ۱۳۳ فروند داسو میراژ اف۱ را بین سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۷ با عراق امضا کرد. فرانسه ۵ فروند سوپر اتاندارد در اختیار عراق قرار داد که به موشک اگزوست مجهز شده و در جنگ نفتکشها توسط عراق بکار گرفته شد. در همین راستا، فرانسه هلیکوپترهای آئروسپاسیال آلوئت ۴ پوما (بالگرد) سوپر فرلون را در اختیار عراق قرار داد.
اطلاعاتی که در سال ۱۹۹۰ منتشر شد نشان میداد که فرانسه از تأمین کنندگان زنجیره تولید بمبهای شیمایی برای عراق علیه ایران بودهاست. دهها هزار ایرانی که بخش عمدهای از آنان را غیر نظامیان تشکیل میدادند از جمله دهها هزار کرد عراقی با بمبهای شیمایی صدام قتلعام یا مجروح شدند و پس از تحمل سالها درد و رنج از دنیا رفتند.
۴. عملیات هوایی، نظامی و اطلاعاتی فرانسه علیه لیبی
فرانسه در سال ۲۰۱۱ میلادی نقش مهمی در حملات هوایی ناتو به لیبی داشته است. پاریس همچنین تایید کرده است که یک پایگاه نظامی پیشرفته را در شمال نیجر در مرز لیبی احداث کرده است. حمله هوایی علیه ارتش لیبی اولین بار توسط نیروی هوایی فرانسه انجام شد و طی اقدامات نیروهای فرانسوی، بسیاری از غیرنظامیان کشته شدند.
5-
رسانه های فرانسوی، از وجود بیش از 18 هزار جمجمه پرده برداشتند که در "موزۀ انسان" در پایتخت فرانسه نگهداری می شوند. این جمجمه ها متعلق به شهروندان الجزایری است که سرهایشان توسط استعمارگران فرانسوی قطع شد. این موضوعی است که مقامات فرانسه، ده ها سال است حاضر به اعتراف به آن نیستند.
رسانه های فرانسوی به ویژه شبکه "فرانس 24" می گویند: از میان این جمجمه ها، صاحبان 500 جمجمه شناسی شده اند. از این تعداد، 36 جمجمه، متعلق به سران مقاومت الجزایر است که در قرن نوزدهم توسط استعمارگران فرانسوی کشته شدند و سرشان بریده شد؛ آن گاه به دلایل سیاسی و آنتروپولوژیک، به پایتخت فرانسه منتقل شد.
شناسایی این جمجمه ها و محل نگهداری آن ها، به سال 2011 بازمی گردد. تلاش های گسترده و پژوهش های متوالی مورخی الجزایری به نام فرید بلقاضی، به کشف این جمجمه ها منجر شد. بلقاضی ثابت کرد که در حال حاضر، جمجمۀ 36 تن از رهبران مقاومت الجزایر طی سال های 1830 تا 1870، در موزۀ انسان در پاریس نگهداری می شود.
این موضوع سبب تلاش های گستردۀ مورخانی از فرانسه و الجزایر برای دامن زدن به این موضوع شد که از میان این مورخان می توان به ابراهیم السنوسی از الجزایر و پاسکال بلونشار از فرانسه اشاره کرد.
استعمار فرانسه، از 1830 تا 1926 بر الجزایر حاکم بود و مورخان و سازمان های متخصص تاکید می کنند که استعمارگران در این مدت، جنایت های متعددی مرتکب شده و صدها هزار تن از ساکنان این کشور را آواره کردند.
انجمن حقوق بشر الجزایر که سازمان حقوقی مستقلی است، می گوید: استعمار فرانسه، در مدت حضور خود در فرانسه، دستکم 10
مقامات الجزایر، خواستار اعتراف فرانسه به ارتکاب این جنایت ها و پرداخت غرامت و تاوان به بازماندگانِ کشته ها هستند؛ اما فرانسه بر این باور است که تاریخ مصرف این مبحث گذشته و این موضوع باید بایگانی شود و نگاه ها باید به آینده باشد!
«جنایات کانادا»
6- فاجعه کشف گورهای جمعی کودکان بومی کانادا
در بازه زمانی ۱۸۸۳ تا ۱۹۹۶، حدود ۱۵۰ هزار کودک بودمی کانادایی از خانوادههای خود به اجبار جدا شدند و به مدارس شبانهروزی فرستاده شدند که کلیسای کاتولیک آن را تأسیس کرده بود و هدف اصلی آن دور کردن این کودکان از جوامع بومی کانادا و جلوگیری از ترویج زبان و سنتهای مادری و تربیت آنها به شیوهای تحمیلی بود.
بسیاری از این کودکان بومی در مدارس شبانهروزی مورد آزار جسمی و جنسی قرار میگرفتند و به اعتقاد بسیاری این گونه مدارس زخمها و آسیبهای ماندگاری را برجای گذاشت که از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است.
روزنامه آمریکایی واشنگتن پست گزارش داده که کمیسیون حقیقت و آشتی کانادا در گزارش سال ۲۰۱۵ خود نتیجهگیری کرد که آن چه در مدارس شبانهروزی بومیهای کانادا رخ داده، «نسل کشی فرهنگی» بوده است.
تحقیقات و بررسیها نشان میدهد که دستکم سه هزار و ۲۰۰ دانشآموز بومی در بازه زمانی مذکور در مدارس شبانهروزی فوق جان خود را از دست دادند و حتی برخی گزارشها نشان میدهد که آمار واقعی دانشآموزان بومی که جان خود را در مدارس شبانه روزی از دست دادهاند بسیار بیشتر از رقمی است که رسماً اعلام شده و حتی در برخی موارد بیش از چهار هزار و ۱۰۰ دانشآموز اعلام شده است.
بر اساس این گزارش، دانشآموزان در مدارس شبانهروزی اغلب بر اثر ابتلا به بیماریهایی چون سل که به سرعت در مکانهای تنگ و فشرده و غیربهداشتی گسترش پیدا میکند، فوت کردهاند و این که اکثر این کودکان دچار سوء تغذیه بودهاند. همچنین طبق گزارشها، بسیاری از این کودکان بومی در مدارس شبانهروزی بر اثر خودکشی، آتشسوزی و حوادثی مرتبط با کارهای طولانی و سخت و طاقتفرسا یا یخزدگی در حین تلاش برای فرار از مدرسه جان خود را از دست دادهاند.
برخی مقامهایی که در تلاش هستند تا این گورهای جمعی را پیدا و فهرستی از کودکانی تهیه کنند که در این مدارس جان خود را از دست دادهاند، در سال ۲۰۱۸ به روزنامه آمریکایی واشنگتن پست گفتند که فقدان منابع و اسناد گم شده مانع از پیشرفت در این زمینه شده و ترس از تخریب و نابودی گورهای بینشان تا حد زیادی افزایش یافته است.
«جنایات هلند»
«سروی هولزکن» نظامی بازنشسته هلند به جنایات نظامیان این کشور در افغانستان اعتراف کرد که در سال ۲۰۰۷ میلادی در حالی که در ولایت ارزگان حضور داشت با توپخانه به سمت منازل غیرنظامیان شلیک کرده و امکان دارد که شماری را کشته باشد.
آلمان طرفدار رژیم صهیونیستی
«آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان نیز در تماس تلفنی با نتانیاهو بر حمایت دولت آلمان از اسرائیل در بحبوحه حملات این رژیم علیه مردم فلسطین تأکید کرد. سخنگوی مرکل درباره این تماس تلفنی گفت: «مرکل بار دیگر حملات راکتی از غزه به اسرائیل را شدیداً محکوم کرد و به نتانیاهو درخصوص همبستگی دولت آلمان تضمین داد.»
این در حالی است که بسیاری از مقامهای سیاسی و نهادهای حقوق بشری در روزهای گذشته اقدامات تجاوزکارانه صهیونیستها را در قدس اشغالی محکوم کردهاند.
دیدبان حقوق بشر در گزارشی اعلام کرده که مقامهای اسرائیلی مرتکب جنایاتی علیه بشریت و آزار و اذیت فلسطینیها شدهاند. این سازمان در گزارش ۲۱۳ صفحهای خود اعلام کرد: «سیاست کلی اسرائیل حفظ سلطه یهودیان بر فلسطینیها و سو استفاده علیه فلسطینیان ساکن در سرزمین اشغالی از جمله شرق قدس است.»
- سی سال هلند پذیرایی یک تروریست بود.
«علی معتمد» در روز سهشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۴ (۱۵ دسامبر ۲۰۱۵) در مقابل خانه خود در شهر آلمیره هلند به قتل رسید.
«علی معتمد» که دولت هلند سنگ او را به سینه میزند، همان «محمدرضا کلاهی صمدی» عامل انفجار تروریستی دفتر حزب جمهوری اسلامی در ۷ تیر ۱۳۶۰ و شهادت ۷۲ تن از مسئولان نظام ما بود.
این تروریست شناسنامهدار بینالمللی در همان تابستان سال ۶۰ از طریق گروهک تروریستی منافقین و چند تن از عناصر تروریستی عضو حزب دموکرات کردستان، از کشور فرار کرد و به قلب اروپا پناه برد.
به خاطر همایت از یک تروریست دولت هلند در روز دوشنبه ۱۷ دی ۹۷، (۷ ژانویه ۲۰۱۹) دو دیپلمات ایرانی را به سبب مشارکت در قتل فردی به نام «علی معتمد»، اخراج کرده است!
با این وجود دولت هلند، نه تنها اقدام به استرداد تروریستی به نام «محمدرضا کلاهی» به مراجع دیپلماتیک و قضایی ایران نکرد که حتی با جعل هویت برای «کلاهی»، او را «علی معتمد» نامید و حتی شرایط استخدام وی در شرکتی هلندی به نام «اِنکو» را فراهم آورد.