خیانت امنیتی‌های اخراجی به امنیت ملی!
منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
لینک دوستان
سرور مجازی ایران" >سرور مجازی ایران

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان گپ دوستانه و آدرس rahjooyan.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آخرین مطالب
دیگر موارد

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:







آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 626
:: کل نظرات : 11

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 26
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 90
:: بازدید ماه : 2682
:: بازدید سال : 8910
:: بازدید کلی : 364040
نویسنده : عبدالرضا جودکی
سه شنبه 7 ارديبهشت 1400

روزنامه جوان نوشت: حضور برخی چهره‌های امنیتی سابق و محکومان امنیتی در انتشار هدفمند و مغرضانه فایل صوتی محرمانه ظریف که قرار بوده به عنوان آرشیو دولتی بماند و در آن همزمان با ذکر مطالب «اختلافی»، به برخی مطالب «خلاف» نیز پرداخته می‌شود، یک پروژه ضد امنیت ملی و یک کار سخیف و دون شأن ملت مسلمان و علیه ایران مقتدر بود که فقط می‌توان آن را از بازنده‌های تحقیرشده به دست ملت و از سوی «نامردهای میدان» و برای انحراف افکار عمومی از ناکارآمدی‌ها انتظار کشید. باید دستگاه قضایی و نهادهای امنیتی سریعاً برای افشای چهره این خائنان به ملت وارد عمل شوند

انتشار فایل صوتی محمد جواد ظریف، وزیر امورخارجه دولت بی تدبیر و امید روحانی، در یکی از شبکه‌های معاند و نشانه‌دار ضد انقلاب، بازتاب گسترده‌ای در محافل خبری و رسانه‌ای داخل و خارج از کشور داشته است.

در این فایل صوتی سه ساعت و ۱۰ دقیقه‌ای که ادعا شده در قالب برنامه‌ای با عنوان «تاریخ شفاهی دولت تدبیر و امید» زیر نظر مرکز بررسی‌های استراتژیک به ریاست حسام الدین آشنا مشاور فرهنگی و رسانه‌ای رئیس‌جمهور ضبط شده است، ظریف با کلید واژه «میدان» برخلاف آنچه تاکنون در مواضع رسمی و علنی خود به عنوان وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران بیان کرده است، از ادبیاتی بهره گرفته است که حتی تعجب و تأمل دوستان خود را نیز برانگیخته است.

فایل مورد اشاره، ششم اسفند ۹۹ ضبط شده و روز یک‌شنبه برای نخستین بار از شبکه سعودی «اینترنشنال» سر درآورده! ظریف با طرح ادعای حاکمیت میدان (نظامیان) در جمهوری اسلامی، دخالت‌های سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، فرمانده سابق نیروی قدس در سیاست خارجی را مورد اشاره قرار داده و مدعی شده دیپلماسی به دلیل فشارهای او فدای میدان جنگ و نظامی شد!

سردار سرافراز جبهه مقاومت اگر ۱۳ دیماه ۹۸ با دستور شقی‌ترین موجود عالم یعنی رئیس‌جمهور امریکا ترور فیزیکی شد، این بار، اما وزیر امورخارجه کشورمان با طرح ادعاهایی که دلایل آن روشن نیست، او را ترور شخصیتی کرد، تا برخلاف آنچه از خود نشان داده روی دیگر «ظریف» را به نمایش بگذارد. درباره انگیزه طرح این سخنان و انتشار آن در یک شبکه ضد انقلابی که به گفته سخنگوی وزارت خارجه دارای طبقه بندی بالا بوده، قضاوت دقیقی وجود ندارد و معلوم نیست که انتشار آن با هماهنگی ظریف بوده یا دور خورده است، اما با هر انگیزه‌ای که دست به انتشار آن زده باشند، ظریف در پازلی تعریف شده که به عنوان یک عنصر دست به اقدام انتحاری زده. انتحاری که به اعتقاد دوستان ظریف، در هر صورت گرچه ممکن است اهداف طراحان را تأمین کند، لیکن وزیر خارجه را به کام مرگ سیاسی برد. چنانکه عطاء‌الله مهاجرانی در واکنش به این فایل صوتی توئیت کرده است: «بدیهی است که آقای ظریف اگر امکان و اقبال برای شرکت در انتخابات داشت، مطلقاَ تمام شد.»

ظریف در جای جای سخنانش ضمن تکرار فدا شدن «دیپلماسی» به پای «میدان» از دوستی و رفاقت خود با سردار سلیمانی می‌گوید که به صورت هفتگی با ایشان جلسه داشته و با هم هماهنگ بوده اند، لیکن وانمود می‌کند که این دیپلماسی بوده که همواره در خدمت میدان قرار گرفته است. او که این جملات را به صورت معترضه بیان می‌کند البته توضیح نمی‌دهد که چرا طی هشت سال گذشته در مقام وزیر امورخارجه به روندی تن داده است که با آن موافق نبوده است. اینکه سردار سلیمانی توانسته است به اذعان ظریف دیپلماسی را به میدان پیوند بزند، ناشی از توانایی او بوده که اهداف نظام اسلامی را در محور مقاومت با دوبال دیپلماسی و میدان پیش ببرد، حال ظریف اگر نتوانسته و یا دیپلماسی او همسو با جبهه میدانی نبوده باید آن را در ناتوانی و ناکارآمدی خود جست‌وجو کند نه چیز دیگر.

علاوه بر این اگر بپذیریم که کشورهای جبهه مقاومت در حوزه عمل «میدان» تعریف شده و دستگاه دیپلماسی به زعم ظریف کمتر در این کشورها ایفای نقش می‌کرده، جناب وزیر خوب است توضیح دهد دستاورد او در بقیه بیش از ۱۵۰ و اندی کشور دیگر که در حوزه عمل او قرار دارند، چه دستاوردی داشته است؟ ادعاهای وزیر امورخارجه البته همگی واجد پاسخگویی مستدل و متقن است که به زمان دیگری واگذار می‌کنیم، اما آنچه در این فایل صوتی عنوان شده بیشتر به فرافکنی برای توجیه شکست‌ها شبیه است تا طرح موانع ادعایی. این در حالی است که به اذعان دوست و دشمن آنکه توانست امریکا و عوامل تروریستی‌اش را در منطقه زمین‌گیر کند مجاهدت بی‌مزد و منت سردار مقاومت در میدان بود و همین پیروزی‌ها و اقتدار توانست به عنوان پشتوانه دستگاه دیپلماسی در مداکرات دست برتر جمهوری اسلامی باشد و استراتژی امریکا را شکست دهد.

دوستان ظریف چه گفتند و نوشتند

فارغ از ذوق‌زدگی رسانه‌های فارسی زبان خارج از کشور که با استقبال زاید الوصفی به تحلیل و تبیین مواضع ظریف و چرایی طرح این سخنان در شرایط کنونی پرداخته اند، اشخاص و روزنامه‌های اصلاح طلب و نزدیک به دولت کوشیده‌اند با احتیاط بیشتری با این موضوع برخورد کنند. روزنامه شرق نوشته: «در صحبت‌های منتشرشده ظریف، مواضعی بی‌سابقه از او درباره عملکرد سردار سلیمانی، سپاه پاسداران و نیز عملکرد روسیه در صحنه سیاست خارجی ایران نقل می‌شود». اعتماد هم کوشیده است بدون هیچ تحلیلی بخشی از این ماجرا را روایت کند و به نقل از سخنگوی دستگاه دیپلماسی نوشته است: فایل صوتی منتشر شده تقطیع شده و گزینشی است. محمد علی ابطحی فعال سیاسی اصلاح طلب هم در توئیتی جنبه امنیتی چگونگی انتشار فایل ظریف را مورد توجه قرار داده و نوشته اشت: «انتشار فایل صحبت خصوصی ظریف کاری مثل دزدیدن اسناد هسته‌ای توسط اسرائیل است.»

ترورسیاسی حاج قاسم

این سو، اما منوچهر متکی، وزیر اسبق امور خارجه که نام او چندبار در سخنان ظریف تکرار شده، معتقد است: مصاحبه ظریف کاری مطالعه شده، طراحی شده و از پیش تعیین شده جریان اصلاحات بود که در آن از آقای ظریف استفاده ابزاری شد.

متکی در گفتگو با مهر درباره صوت منتشر شده از ظریف و اظهارات او گفته: «این کلام آقای ظریف که گفته هیچ‌وقت میدان فدای دیپلماسی نشده و این دیپلماسی است که فدای میدان شده نشان می‌دهد که ایشان نه از میدان برداشت و تعریف درستی دارد و نه از دیپلماسی. کافی است ایشان به امریکا نظری بیندازد و ببیند که میدان و دیپلماسی در آن چگونه با یک خط مشی و رویکرد شانه به شانه تکمیل‌کننده هم هستند. مشکل آقای ظریف این است که فکر می‌کند حوزه نظامی در این کشور یک مقوله و حوزه دیپلماسی مقوله دیگری است. آنچه مطرح است این نیست که یکی از این دو فدای دیگری شود، بلکه آنچه مدنظر است این است که آیا این دو حوزه در راستای هم در مسیر سیاست‌های کلی نظام و آنچه حکم جلودار است و رهبر تعیین می‌کند حرکت می‌کند یا خیر.»

متکی تصریح کرد: «تا امروز حوزه میدانی و نظامی نشان داده که به حکم جلودار و آرمان‌های انقلاب وفادار است؛ اما در حوزه دیپلماسی در موارد متعددی خلاف این موضوع ثابت شده است؛ بنابراین آنجا که دیپلماسی در مسیر خود حرکت می‌کند نباید با داستان سرایی مسائل دیگری را مطرح کند.» متکی در پایان تأکید کرد: «گفت‌وگوی حاج قاسم با پوتین و دعوت او به منازعه سوریه، تیر خلاصی بود برای اینکه روسیه را متقاعد کند به این میدان وارد شود. بسیار متأسفم که این مصاحبه برای کسی که امریکا او را ترور نظامی کرد، یک ترور سیاسی ناجوانمردانه بود. «آنچه البته نباید از نظر دور داشت، این است که مواضع اختلافی ظریف که نشان داده با یک مویز گرمش می‌شود و با یک غوره سرد، نسبت به جهت‌گیری کلان انقلاب پوشیده نبود که البته با این صوت دقیق‌تر شد. اما هدف منتشرکنندگان این فایل صوتی را باید از ثمره نهایی آن تحلیل کرد. اینترنشنال پس از انتشار بخش‌هایی از این فایل صوتی در سلسله گفتگوها و گزارش هایی، به بازنمایی این فایل صوتی پرداخته است. «کشور توسط رئیس‌جمهور اداره نمی‌شود.» این همان خطی است که چند ماه است بخش رادیکال و نزدیک به براندازان داخلی آن را پی‌گیری می‌کند.

شبکه نفوذ در امنیتی‌ترین نقطه ریاست جمهوری!

نکته دیگری که باید به این گزارش اضافه کرد، خطر نفوذی است که تا بیخ گوش نهاد ریاست جمهوری پیش رفته و لانه کرده است. ظریف و مقامات وزارت خارجه و همچنین حسام الدین آشنا پیش از این نسبت به پخش سریال گاندو - با موضوع نفوذ- واکنش‌های بسیار تند و توهین آمیزی نشان دادند. اما حالا یک فایل صوتی از وزارت خارجه و مرکز بررسی‌های استراتژیک به استودیوی شبکه سعودی اینترنشنال می‌رود!

گفته می‌شود برای پیش بردن این پروژه (تاریخ‌نگاری شفاهی دولت تدبیرو امید) رقمی در حدود ۳ میلیارد تومان به مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری تحت مدیریت حسام الدین آشنا تخصیص داده شده است، فارغ از اینکه به عقیده ناظران سیاسی ظریف در این گفتگو سخنان راست و دروغی را به هم آمیخته، او در مقام رئیس دستگاه دیپلماسی چگونه به این تیم مقاطعه‌کار اعتماد کرده و بسیاری از مسائل امنیت ملی را با آن‌ها در میان گذاشته است. جایگاه دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در پروسه این تصمیم‌گیری کجا تعریف شده است؟ بدیهی است که با توجه با این فضاحت، مجلس شورای اسلامی و دستگاه قضائی و امنیتی نیز می‌بایست تحقیق و تفحص از این ساختار را در دستور کار خود قرار دهند. دولت مستعجل روحانی کمتر از ۱۰۰ روز دیگر به نقطه پایان می‌رسد و به تاریخ خواهد پیوست، لیکن چنان عملکرد غیر قابل دفاعی از خود به جای گذاشته است که کمتر کسی حاضر خواهد شد، بعدها به این خاطره‌گویی‌های ساختگی اقبال نشان دهد.

* سیدمحمد مرندی کارشناس مسائل بین‌الملل و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، با‌اشاره به فایل صوتی منتشر شده از محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه و برخی اظهارات وی درباره نقش نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در منطقه اظهار داشت: آنچه که مسلم است این است که تا قدرت و جایگاه مستحکم و امنیت نداشته باشیم، دیپلماسی فایده‌ای ندارد چون باید دستمان پر باشد تا شرایطی فراهم کنیم تا اصلا به ما اعتنا کنند.
مرندی تاکید کرد: اتفاقا نظام خیلی از میدان‌ها را هزینه دیپلماسی کرد و در خود برجام، نظام بخش عمده‌ای از صنعت هسته‌ای را برای دیپلماسی قربانی کرد و این بخشی از میدان است.
وی ضمن بیان اینکه اگر در سوریه داعش و القاعده دست بالا را می‌داشتند در حوزه دیپلماسی حرفی برای گفتن نداشتیم، تصریح کرد: اگر در عراق، داعش دست بالا را پیدا می‌کرد، دیپلمات‌های ما می‌خواستند در مورد چه چیزی صحبت کنند؟ بنابراین واقعیت‌های میدانی و داخلی و ظرفیت‌ها و توانمندی‌های کشور در داخل و منطقه مجموعا شرایطی را فراهم می‌کنند تا دیپلمات‌ها بتوانند با دیگران صحبت کرده و منافع کشور را با مذاکره دنبال کنند.
این کارشناس مسائل بین‌الملل ضمن تاکید بر اینکه کاری که حاج قاسم با نجات عراق و سوریه انجام داد قدرت ما را افزایش داد و باعث شد در میز مذاکره توانمندی ده‌ها برابری داشته باشیم، اظهار داشت: قدرتمندی متحدین ایران در منطقه باعث می‌شود که آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها ما را به عنوان یک طرف بسیار قدرتمند ببینند و اگر این قدرت‌ها را از دست می‌دادیم انگیزه اروپا و آمریکا برای مذاکره با ما چه بود.

 

عبدالله عبداللهی روزنامه‌نگار در یادداشتی به تشریح ۵ نکته در خصوص فایل صوتی محمدجواد ظریف که اخیراً منتشر شده است، پرداخت.

 عبدالله عبداللهی در رابطه با فایل صوتی که از سخنان ظریف وزیر امور خارجه‌مان در یکی از شبکه‌های فارسی‌زبان منتشر شد، نوشت:

یکم: آشنا و دولت و ظریف مجرم درجه‌اوّل انتشار فایل صوتی‌ اخیرند و این مسئله نباید ذیل تحلیل و گمانه‌زنی‌هایی که از ماجرا داریم پنهان و‌ پوشیده بماند یا راجع به آن تعارفی شود. این‌که ظریف در حین مسئولیت دولتی چنین اظهارات کج‌، غلط و بعضاً سرشار از دروغ و ضدامنیت و منافع ملی را مطرح می‌کند، قابل چشم‌پوشی نیست، چنین دیدگاهی توسط ظریف البته با این خسارت هشت‌ساله وحشتناکی که به کشور وارد آمده است کاملاً همخوانی دارد.

این‌که حسام‌الدین آشنا که این مصاحبه ذیل پروژه تاریخ شفاهی دولت روحانی توسط او انجام شده و مسئول حفظ فایل بوده است ولی فایل سر از رسانه بن‌سلمان درآورده است، مسئول این فاجعه است، قابل اغماض نیست. و این‌که شاید فایل از وزارت خارجه به بیرون درز کرده است هم اگرچه به جرم ظریف اضافه می‌کند اما از افتضاح آشنا کم نمی‌کند، لذا این بدیهیات، سوای از تحلیلی است که از «علّت» و «کیفیت» انتشار فایل داریم.

دوم: یک گمانه این است که تیمی در دولت آقای روحانی برای از میدان به‌در کردن ظریف (و نه تفکر ظریف) در سیاست داخلی معطوف به انتخابات دست به چنین کاری زده باشد. این گمانه را می‌توان در نظر گرفت و جدی به آن فکر کرد، ولی این مسئله هم نه‌تنها باری از غم بند یک کم نمی‌کند که اوضاع را بدتر هم می‌کند.

سوم: گمانه دیگر‌ این است که خود جریان ظریف که احتمالاً می‌خواسته در انتخابات هم حاضر شود این فایل را به بیرون درز داده است؛ آن هم با دو نیّت؛ نخست اینکه دوقطبی میدان ـ دیپلماسی رقبای اصلی جریان ظریف را از دور خارج و بستر گفتمانی را برای پیروزی جریان خود فراهم کند، ضمن آنکه اگر ظریف یا جریان موافق او در مناظره‌ها و کمپین‌ها با نقدهای بنیادی روبه‌رو شد و نتوانست پاسخ را آنجا و رسماً ارائه کند، پاسخ‌ها را پیشتر و رادیکال‌تر داده باشد!

چهارم: امّا اضافه کردن این فاکتور که تلویزیون ایران اینترنشنال وابسته به بن‌سلمان محور اصلی انتشار این فایل است، یک گمانه مهمتر را پیش می‌کشد و آن تحلیل ماجرا از نقطه‌ای فراتر از دولت و ظریف است.

ایران اینترنشنال و جریان اپوزیسیون همسو با او مشخصاً طرفدار تحریم انتخاباتند؛ به‌گمانم تصور آنها این است که با انتشار این فایل یک بازی چند سر برد را برای خودشان می‌سازند که قلّۀ آن خالی‌شدن «میدان» انتخابات از مشارکت است.

بدین نحو که به‌واسطه این فایل هم دیپلماسی ایران را به‌خصوص با کشورهایی مانند روسیه و حتی چین دچار بحران می‌کنند، هم یک نزاع داخلی بزرگ آن هم حول اسطوره‌ای مانند شهید سلیمانی شکل می‌دهند، هم مردم را نسبت به تأثیر نهادهای انتخاباتی در سرنوشتشان دچار یأس می‌کنند و هم آنکه حتی اگر نهایتاً تحریم هم جدی نشد، دوقطبی انتخابات را بر سر موضوعی مانند سیاست خارجی می‌سازند که هم برای امنیت ملی بسیار خطرناک است و هم اینکه بهترین فضا برای غرب‌گرایانی است که هوای منافع سعودی را هم دارند! به‌نظر می‌رسد با حفظ موضع بند یک، این گمانه چهارم قوی‌تر است و باید برای رفع این فضا فکری کرد.

پنجم: نکته نهایی و آخر و به‌ویژه با عنایت به بند چهارم اینکه: سخنان جناب ظریف در این فایل سه‌ساعته مشحون و مملو از ضربات سنگین به مؤلفه‌های قدرت ملی و به‌سود آمریکا و پدران داعش در میدان و مشخصاً سعودی‌هاست؛ اما چه فایل با یک‌محاسبه متوهمانه و با رضایت ظریف منتشر شده باشد و چه بدون رضایت او، باید دید که همین سعودی‌ها برای بازی برد ـ برد خود ظریف را هم به جهنم بزرگ در سیاست می‌برند، و همین مسئله برای رد همۀ شطح و طامات ظریف در این فایل و اثبات عقلانیت حاج قاسم کافی است. عقلانیت معیوب نگاه ظریف خود او را هم نابود می‌کند چه رسد به ملتی که چشم به دیپلماسی او دوخته‌اند!

 

*بازوی قوی دیپلماسی، وضعیت خوب میدانی است.
اگر کسی از دیپلماسی هیچگونه اطلاعی نداشته باشد حداقل به این نکته واقف است که به هیچ عنوان نمی توان گوسفند را با گرگ سر یک میز روبروی هم نشاند، زوردار در مقابل بی زور به گفتگو نیاز ندارد بو با زور به هدفش بهتر می رسد و هیچ هزینه ای برایش ندارد. مذاکره از راه دیپلماسی زمانی اتفاق می افتد که طرف مقابل به قدرت حریف واقف است و می داند با زور نمی تواند او را شکست دهد، پناه به گفتگو می اورد، تعجب از این است که اقای ظریف به این حداقل اعتقادی ندارد!خدمات دیپلماسی و میدان در شکل صحیح و اصولی آن به شکل یک چرخه است که افزایش قدرت در میدان به افزایش قدرت در دیپلماسی منجر می‌شود. دیپلماسی نیز می‌تواند با بهره‌گیری از ظرفیت‌های این عرصه قدرت جمهوری اسلامی را افزایش دهد. 
این مساله چنان واضح است که عباس عراقچی، معاون ظریف در یادداشتی درباره تاثیر مثبت مقاومت بر دیپلماسی نوشته بود: «اینطور نیست که مذاکره از «هیچ» برای کشور منافع تولید کند، بلکه این توانمندی‌های ملی است که منافع ملی را تولید، تکثیر و محافظت می‌کند؛ توانمندی‌هایی که در هر کشوری ممکن است متفاوت باشد. یک کشور توانمندی نظامی دارد، دیگری از توان ‌اقتصادی برخوردار است، آن یکی توان فرهنگی یا رسانه‌ای خوبی دارد و یکی هم ممکن است دارای توان بالای گفتمانی باشد. دارایی برخی کشورها مزیت‌های طبیعی و مواهب خدادادی آنهاست، مثل مطلوبیت جغرافیایی، دسترسی‌های ترانزیتی، منابع زیر‌زمینی و... . کشورهایی هم هستند که ترکیبی از این توانایی‌ها را با هم دارند. پر واضح است که میزان قدرت مذاکره‌کننده در جریان داده/ ستانده خود را نشان خواهد داد. کنشگری که از قدرت بیشتری برخوردار باشد، داده کمتر و ستانده بیشتری خواهد داشت. در برخی مواقع اگر یک واحد سیاسی از ضعف مطلق واحد سیاسی دیگر اطلاع‌ داشته باشد (یا چنین تصوری در او ایجاد شود) ممکن است تمایل به مذاکره را کنار گذاشته و تلاش کند اهداف خود را از طریق اعمال‌ قدرت محقق کند. اگر این تصور ایجاد شود که از طریق جنگ به دستاوردهای بیشتر و آسان‌تری از مذاکره می‌توان رسید، گزینه نظامی‌ جایگزین مذاکره شده و معادله برد و باخت (صفر و صد) به جای معادله برد- برد می‌نشیند».
عراقچی در بخش دیگری از یادداشت صراحتا تاکید می‌کند که وضعیت فعلی دستگاه دیپلماسی کشور متکی و وابسته به وجوه قدرتی است که توسط جریان مقاومت کسب شده و می‌شود. او این تاثیرگذاری را چنان پررنگ می‌داند که محور دیپلماسی کشور را مقاومت می‌خواند و در تعریف «دیپلماسی مقاومت‌محور» می‌گوید: «دیپلماسی مقاومت‌محور» مبنای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را تشکیل می‌دهد و «محور‌ مقاومت» تنها یکی از ابعاد آن است. این دیپلماسی متکی بر توانمندی‌های ملی و بومی است و مهم‌ترین شاخصه‌های آن عبارتند از: توان دفاعی موشک‌محور، حضور مقتدرانه در خلیج‌فارس، گفتمان‌سازی مقاومت در منطقه پیرامونی، خردورزی عزتمندانه در عرصه بین‌المللی و ایستادگی حکیمانه در برابر نظام سلطه؛ یاد و نام سردار سلیمانی پاینده است. 
هر چند ابزار دیپلماسی و اقدامات نظامی در تعامل با همدیگر ۲ ابزار اصلی مدیریت قدرت هستند و باید در کنار یکدیگر سبب تثبیت یا ارتقای قدرت شوند اما حداقل در 8 سال گذشته این تعامل برخلاف ادعای ظریف که مدعی است یک تعامل یک‌طرفه از سوی دیپلماسی بوده، یک تعامل یک‌سویه از جهت میدان به حساب می‌آمده است، چرا که طی سال‌های اخیر بویژه از زمان روی کار آمدن دولت روحانی و قرار گرفتن ظریف بر مسند وزارت امور خارجه، دیپلماسی هیچ‌گاه موفق به کسب یا ارتقای قدرت جمهوری اسلامی نشد اما در نتیجه مجاهدت‌های رزمندگان و در رأس آنان شهید سلیمانی ایران قدرت خود را افزایش داد و این قدرت در نهایت موضع دستگاه دیپلماسی کشور را در تعاملات بین‌المللی تقویت کرد، هر چند به دلیل رویکرد اشتباه ظریف و روحانی دیپلماسی دولت‌های یازدهم و دوازدهم، دیپلماسی پرهزینه، کم‌فایده و پرهیاهو بود. محصول عیان دستگاه دیپلماسی روحانی توافق برجام بود؛ توافقی که مولفه‌های قدرت در میدان هسته‌ای را نابود کرد و به گفته رئیس کل سابق بانک مرکزی «تقریبا هیچ» دستاوردی را برای ایران به ارمغان نیاورد. 
در مصاحبه افشا شده، ظریف برای آنکه شاهد مثالی از به خدمت گرفته شدن دیپلماسی در راستای میدان به میان آورد به مذاکرات خود و لاوروف درباره برخی مسائل منطقه‌ای از جمله مساله روسیه اشاره می‌کند، این در حالی است که ظریف اساسا به عنوان رئیس دستگاه دیپلماسی موفق نبوده است از ظرفیت‌های این عرصه در خدمت ارتقای قدرت منطقه‌ای ایران بهره ببرد و حتی در عرصه دیپلماسی حاج‌قاسم سلیمانی خود کم‌کاری و تنبلی وزارت امور خارجه را به دوش می‌کشید که نمونه بارز و مشهود آن سفر شهید سلیمانی به مسکو و دیدار با پوتین به منظور بهره‌گیری از ظرفیت‌های نظامی این کشور علیه جریان تکفیری بود. در واقع حاج‌قاسم سلیمانی زمانی که دید دستگاه دیپلماسی در تحقق اهداف لازم و ضروری برای تامین منافع ملی ناتوان است خود وارد عرصه شد و اتفاقا در این عرصه نیز موفق بود. 
هر چند ظریف نتوانست ظرفیت‌های دیپلماسی را در خدمت میدان قرار دهد اما از ظرفیت‌های میدان در جهت تقویت وجهه خود و پروژه مذاکراتی‌اش تمام و کمال استفاده کرد. پس از اظهارات ظریف به صورت عیان بر همگان مشخص شده است که ریشه درخواست ثابت و لایتغیر آمریکایی‌ها مبنی بر گفت‌وگو درباره قدرت منطقه‌ای و توان موشکی ایران در تمایلات و همراهی تیم مذاکره‌کننده ایرانی با این درخواست بوده است. 
اما نه‌تنها ظرفیت میدان در خدمت دیپلماسی قرار گرفت، بلکه مرد میدان نیز در نتیجه سیاست‌های منفعلانه دولت روحانی هدف حمله تروریست‌های آمریکایی قرار گرفت و به شهادت رسید. 
روحانی که از ابتدا با سیاست تساهل و تسامح با غرب روی کار آمد و بر این اساس وزارت امور خارجه دولتش را برعهده محمد‌جواد ظریف قرار داد، هرگونه اقدامی را که ممکن بود برای طرف غربی برداشتی از ایجاد تنش از سوی ایران تلقی شود کنار گذاشت. 
در نتیجه این سیاست منفعلانه، دولت روحانی و وزیر امور خارجه‌اش حتی به توقعات حداقلی از نتیجه دیپلماسی خود  با کشورهای غربی نیز دست نیافتند. نمونه بارز آن برجام است که در نتیجه اجرای این توافق، دولت روحانی تعهدات خود را از سال 94 تا چند ماه گذشته اجرایی کرد اما حاضر به این نشد در قبال بدعهدی طرف مقابل، تعهدات خود را کاهش دهد یا طرف مقابل را مجاب به پذیرش تعهداتش کند. 
در واقع تصویری که حسن روحانی و محمدجواد ظریف از دولت ایران ترسیم کردند تصویر یک دولت منفعل بود که توانایی یا اراده مقابله به مثل یا هزینه وارد آوردن به طرف مقابل را ندارد و همین سیاست منفعلانه سبب شد طی ۲ سال گذشته ضربه‌های بزرگ امنیتی به ایران وارد شود. 
بزرگ‌ترین ضربه‌ای که دشمن طی این مدت به ایران وارد آورد، ترور شهید حاج‌قاسم سلیمانی بود؛ فرمانده محور مقاومت که طی 20 سال تلاش و مجاهدت ایران را به قدرت اصلی منطقه تبدیل کرد. مدیریت و فرماندهی سردار سلیمانی در عرصه میدان جهاد و سیاست به گونه‌ای بود که از وی به عنوان قدرتمندترین فرد خاورمیانه نام می‌بردند اما سردمداران کاخ سفید بنا بر محاسبه خود از رفتار منفعلانه دولت روحانی در پرهیز از تنش، ترور حاج‌قاسم سلیمانی را در دستور کار قرار دادند و دی‌ماه سال 98 در حالی که سردار سلیمانی در راستای ماموریت خود وارد کشور عراق شده بود او را به شهادت رساندند. 
به بیان دیگر، دولت منفعل و دستگاه دیپلماسی ناکارآمد این دولت در طول فعالیت 8 ساله خود نه‌تنها نتوانستند نقش خود در جهت ارتقای قدرت جمهوری اسلامی را ایفا کنند، بلکه با سیاست مماشات و تساهل، دست دشمن را در ضربه زدن و حذف مؤلفه‌های قدرت جمهوری اسلامی از جمله فرمانده میدان مقاومت باز گذاشتند و اینگونه نه‌تنها ظرفیت‌های میدان، بلکه فرمانده میدان را نیز در راستای آنچه خود فرصت دیپلماسی می‌پنداشتند، هزینه کردند.
***
واکنش پمپئو  به نوار صوتی ظریف   
 مایک پمپئو، وزیر خارجه سابق آمریکا در توئیتی در واکنش به انتشار فایل صوتی اظهارات نسنجیده ظریف نوشت: حمله دقیق دولت ما به قاسم سلیمانی (ترور سردار شهید سلیمانی به دستور ترامپ) تأثیر گسترده‌ای بر ایران و خاورمیانه داشت. اگر حرف من را قبول ندارید از ظریف بپرسید.
 
** ذوق زدگی رسانه‌های غربی
رسانه‌های غربی با ذوق زدگی به بازتاب انتشار فایل صوتی ظریف پرداختند.
در همین رابطه گاردین نوشت: وزیر خارجه ایران در یک فایل صوتی از سلطه فرمانده ترور شده سپاه بر دیپلماسی کشور انتقاد و تصدیق کرد که نفوذ خود او بر سیاست خارجی ایران گاه به صفر رسیده است.
گاردین در ادامه نوشت: برخی می‌گویند انتشار این فایل صوتی بی‌اعتبار کردن ظریف در داخل کشور را هدف قرار می‌دهد و برخی دیگر مدعی‌اند که این مصاحبه تلاشی از سوی ظریف برای تبرئه خود از شکست‌های سیاست خارجی ایران است.
روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز نیز در بازتاب انتشار این فایل صوتی نوشت: وزیر خارجه ایران گفت سپاه سیاست‌های کشور را وضع می‌کند. وی در این گفت‌وگو رقابت با فرمانده قدرتمند سپاه را تشریح می‌کند.
این رسانه آمریکایی نوشت: ظریف در این فایل صوتی پشت پرده جنگ قدرت در بین مقام‌های ارشد ایرانی را نشان داد و بیان کرد که سپاه بر تصمیم گیری دولت سلطه دارد و به توصیه‌ها بی‌توجه است.
این رسانه به نقل از ظریف نوشت: «من دیپلماسی را فدای میدان نظامی کردم در حالی که باید در میدان دیپلماسی خدمت می‌کردم.»



:: بازدید از این مطلب : 1027
|
امتیاز مطلب : 25
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
مطالب مرتبط با این پست

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
به وبلاگ من خوش آمدید
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب پربازدید