انقلاب اسلامی ایران و جهانی شدن شعار مرگ بر آمریکا
منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
لینک دوستان
سرور مجازی ایران" >سرور مجازی ایران

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان گپ دوستانه و آدرس rahjooyan.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آخرین مطالب
دیگر موارد

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:







آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 626
:: کل نظرات : 11

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 23
:: باردید دیروز : 2
:: بازدید هفته : 89
:: بازدید ماه : 2681
:: بازدید سال : 8909
:: بازدید کلی : 364039
نویسنده : عبدالرضا جودکی
جمعه 5 شهريور 1395

چکیده:

ایران اسلامی در شرق خاور میانه قرار دارد و این منطقه بیش از هفتاد درصد از ذخائر نفت و گاز دنیا را در خود جای دارد. به همین دلیل همواره چشم طمع کشورهای مستکبر غربی را به خود جلب کرده است. آمریکا قبل از انقلاب اسلامی، ایران را به عنوان ژاندارم این منطقه مهم استراتژیکی انتخاب کرده بود. بعد از سقوط امپراتوری عثمانی و به خاطر بی لیاقتی حاکمان کشورهای مسلمان منطقه، خاور میانه جولانگاه چکمه پوشان انگلیس و طناب بدستان آمریکایی شد. ظهور انقلاب اسلامی، چون نوری تمام بی عدالتی ها، زورگویی ها، نسل کشی ها، و... غربیان مخصوصا آمریکا و انگلیس را در منطقه برملا کرد. معمار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام(ره) لقب شیطان بزرگ را برای آمریکا انتخاب نمود و شعار مرگ بر آمریکا از مرزهای ایران به گوش تمام ملل مستضعف رسید. بیداری اسلامی در منطقه خواب خوش را که برای خاور میانه دیده بودند، گرفت. رهبر فرزانه انقلاب، رهنمودهایی را در پیام نوروزی سال نود و پنج در حرم رضوی برای مقابله با غرب مخصوصا آمریکا برای مردم و مسئولین بیان فرمودند. که با اقدام و عمل اقتصاد مقاومتی و رفع چالش های داخلی می توان بر دشمن دیرینه انقلاب اسلامی یعنی آمریکا پیروز شد. پیروزی بر دشمن توانمند نیاز به ابزار توانمند دارد. مسئولین و مدیران ارشد انقلاب اسلامی با تلاش شبانه روزی باید به آن توانمندی ها بیافزایند.

مقدمه:

منطقه خاور میانه و به ویژه ایران به خاطر موقعیت ژئواکونومیک خود کانون توجهات بوده اند. بزرگترین حوادث تاریخ وظهور ایدئولوژی ها و مکاتب الهی نیز در این منطقه بوده است. خاور میانه با اینکه بخش کوچکی از قاره آسیا محسوب می شود، تقریبا بیش از نیمی از  اخبار رسانه ها ی جهان را به خود اختصاص می دهد. در این میان غرب به ویژه آمریکا به خاطر موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک منطقه، برای حفظ حاکمیت و هژمونی خود برنامه هایی در پیش گرفته است. ایالات متحده آمریکا تصور می کند که خاور میانه یکی از ایالات آمریکاست که برای آن عناوینی همچون خاور میانه بزرگ و یا خاور میانه جدید و "تغییر جغرافیای خاورمیانه"برای آن انتخاب می کند. سرسپردگی اکثر حاکمان منطقه به غرب به ویژه آمریکا، بیداری ملت ها را با کندی همراه کرده بود. در این میان تلاش مجاهدینی همچون سید جمالدین اسدآبادی برای بیداری و همچنین اتحاد ملت ها ستودنی است.ظهور انقلاب اسلامی ایران با رهبری الهی، با عمری سی و هفت ساله خواب رسیدن ایالات متحده آمریکا به آرزوهایش را ربوده است. این مولود مبارک انقلاب اسلامی توانست آنچه که غرب در خاور میانه کاشته بود، پایمال نماید و جوانه های امید را در دل مسلمانان بکارد.   آمریکا برای اینکه بتواند انقلاب اسلامی را از سر راه خود بردارد، سی و هفت سال است که نقشه می کشد، همه راههایی که فکر می کرد می تواند جلوی انقلاب اسلامی ایران را بگیرد، مانند: مداخله نظامی، کودتا، کمک و تحریک گروهکها، تحرکات قومی، جنگ تحمیلی، هجمه های فرهنگی و تحریم به کار بست. در اجرای تمام آنها سیلی خورد و به ناکامی خود اعتراف نموده است. بعد از ناکامی و شکست در برنامه های ضد انقلابی خود به" نقشه ی راه نظامی"روی آورد. در این نقشه برعکس عملیات نظامی قبلی که مستقیما خود مداخله می کرد، از حاکمان مرتجع منطقه استفاده کرد. با تبلیغات ایران هراسی، از ضعف ایدئولوژی وهابی سوء استفاده نمود و مثلث شوم، آمریکا، اسرائیل، عربستان شکل گرفت. طراح"نقشه راه نظامی" آمریکا اسرائیل،و پشتوانه مادی و جذب نیرو عربستان شد. عربستان که  سالهای گذشته به ترویج وهابیت و تشکیل کلاسهای درس وهابیون در کشورهای فقیر آفریقایی و آسیایی پرداخته  بود. پس از سالها تلاش توانست چندین هزار جوان با مغزهای شستشو شده را همراه اورکت آمریکایی با قاشق و چنگال در جیب آماده جهاد سبک وهابی نمایند. اولین اقدام نقشه راه نظامی آمریکا کلیک خورد و پدیده ای به نام داعش را مجری سیاستهای خود در خاور میانه جدید بوجود آورد. از آنجایی که به قدرت انقلاب اسلامی واقف بود، نقشه نظامی خود را از کشورهای خط مقدم مقاومت شروع نمود تا بتواند به مرزهای ایران برسد. بعد از چندین سال توسط نمایندگان نظامی خود،(داعش،النصره، طالبان) منطقه را ناآرام و آبستن حوادث کرد. رهبر فرزانه انقلاب اسلامی ایران در هر اقدامی که آمریکاییان داشتند، دولت و مردم ایران و جهان را به نقشه های آنها آگاه نمودند. انقلاب اسلامی از نظر ایدئولوژیکی در سطح جهان در برابر مکتب لیبرالیسم برتری دارد و روشنفکران لیبرالیسم بارها به آن اعتراف نموده اند. در این حوزه آنها حالت دفاعی دارند. در حوزه های دیگر مانند اقتصاد، و هجمه های فرهنگی، ایران حالت تدافعی دارد. در تبیین شعار امسال حضرت آقا، برای رسیدن به اقصادی پویا و رفع چالشهای موجود که بتواند انقلاب را بیمه نماید، راهکارهایی را برای مسئولین ترسیم فرمودند. مقام معظم رهبری، از بین رفتن هیبت آمریکا در منطقه، و فریاد "شعار مرگ برآمریکا" در میان ملتهای مظلوم جهان را از دست آورد انقلاب اسلامی دانست. در این مقاله سعی شده است شناسایی مختصری از تفکر لیبرالیسم دموکراسی ارائه شود. برای اینکه انقلاب اسلامی بتواند در دو جبهه خارجی و داخلی موفق شود، و "شعار مرگ بر آمریکا" در جهان پایدار بماند، باید به باورهای خود در داخل اعتماد داشته باشند. در رهنمودهای رهبر فرزانه به شناخت عواملی که باعث می شوند به اهداف استراتژیک انقلاب اسلامی صدمه وارد نماید، اشاره شده است. چون جهان اسلام به انقلاب اسلامی به عنوان یک الگو نگاه می کنند. نیاز است، مردم و مخصوصا مدیران ارشد نظام با همدلی و  هم زبانی و به دور از هیاهوی ژورنالیستی در اصلاح ساختار جامعه، همت مضاعف داشته باشند.

 

شعار مرگ برآمریکا نشئت گرفته از ایدئولوژی وحیانی در مقابل ایدئولوژی اومانیستی

بدون شک ثبت و خلق شعار مرگ بر آمریکا ذهنها را به سمت مدیر و مدبر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی(ره)، ودر نهایت تولد جمهوری اسلامی ایران می کشاند.آن مرد صالح و عبد خدا با دلایل محکم و استدلالی قوی در چهارده آبان هزار و سیصد و پنجاه هفت بعد از تسخیر لانه جاسوسی آمریکافرمودند:آمریکا شیطان بزرگ است. واکاوی  شعار فوق نیاز به جواب دو سئوال در گیر این شعار مهم و استرتژیک دارد. 1 -  بدانیم چرا باید شعارمرگ برآمریکا جهانی شود؟ چرایی این سئوال به شناخت امریکا در حوزه های مختلف لازم و ضروری به نظر می رسد. 2 -  چه راهکارهایی لازم است، تا این شعار جهانی شود؟

بدون شک شعار مرگ بر آمریکا با اهداف انقلاب اسلامی رابطه دارد، آمریکا  پس از تغییر استراتژی استعمار پیر یعنی انگلستان و جایگزینی آمریکا در استعمارگری ، از کودتای 28مرداد هزار و سیصد وسی و دو تا کنون مردم ایران به انحاء مختلف شاهد، مداخله و کودتا در چندین مورد، تحریکات قومی، تحریم، قلدری نظامی گری، تحریک ایران هراسی بین کشورهای مرتجع منطقه، و... دراین شصت و سه سال گذشته، بوده است.

برای اینکه بهتر به قصد و غرض آمریکا نسبت به انقلاب اسلامی پی ببریم، بهترین راه شناخت آمریکا در ابعاد مختلف بهتر می تواند ما را به نیتمان برساند، عناصر شناخت:الف- ایدئولوژیک، لیبرالیسم دموکراسی ب- برتریطلبی و هژمونیک گرایی  ج-  سلطه گرایی یک جانبه. را از نظر عملی و نظری مورد بررسی قرارگیرد.

الف-لیبرالیسم (به انگلیسی: Liberalism) در معنای لغوی به معنی آزادی خواهی می‌باشد و به آرایه وسیعی از ایده‌ها و تئوری‌های مرتبط دولت اطلاق می‌شود که آزادی شخصی را مهم‌ترین هدف سیاسی می‌داند.لیبرالیسم یا آزادیخواهی، مجموعهءروشها و سیاستها و ایدئولوژیهایی که هدفشان فراهم کردن آزادی هرچه بیشتر برای فرد است. هواداران و پیروان چنین عقاید و سیاستهایی را معمولا آزادیخواه (لیبرال) می گویند [1] هر چند بعضی از اندیشمندان آمریکایی نه تنها لیبرالیسم را ایدئولوژی نمی دانند بلکه  آنرا ضد ایدئولوژی می دانند، نظام لیبرال دموکراسی غربی بر پایه انسان محوری، آزادی مفرط فرد، سود و لذت بنا نهاده شده است. منظور آزادی در لیبرالیسم دموکراسی چیست، به نظر نگارنده نتیجه تحجر دینی قرون وسطی در غرب،  عرصه را بر مردم توسط کلیسا تنگ می کردند، و هر حرکت علمی که خارج از تفکر آنها بود، مردود می شمردند و با آن به شدت بر خورد می کردند. با تفتیش عقاید اندیشمندان مهر خاموشی بر لب می زدند. این اعمال جاهلانه باعث  شد تا مردم از دین  زده شوند، وباعث گردید تا روشنفکران غربی از خفقان به سوی  آزادی بروند، یعنی فرار از حاکمیت دین و  رفتن به حاکیمیت عقل. برای رسیدن به سود و لذت افسار گسیخته بدون هیچگونه مانع ای امثال دین. برای رسیدن به این  اهداف، متکی شدند به نظریه ها و تئوریهایی که از اندیشمندان بعد از رهایی از کلیسا تراوش می شد مانند آدام اسمیت، منتسکیو و...،که هرکدام با توجه به بیزاری از دین، اعتقاد شدید به سکولار و اومانیسم داشتند. برای رسیدن به اهداف، یعنی سود و لذت و منفعت راه و روش هایی را ارائه داده اند که فقط با محوریت انسان دور می زنند و بریده از وحی می باشند. سیاستمداران لیبرالیسم تئوریها و نطریه های اندیشمندان سکولار را به عنوان اصول مکتب لیبرالیسم اجرایی کردند. این اصول بریده از وحی آنها را برای رسیدن به اهداف کمک می کند. مثل"هدف وسیله را توجیه می کند" این تز ماکیاولی و . . .دست سیاستمداران لیبرال دموکراسی را باز می کنند تا از نزدیکترین راه به هدف برسند. اگر می بینیم، نیروهای نظامی آمریکا به اسم "منافع ملی" و یا صلح جهانی" در کشورهای اسلامی مانند، افغانستان ، پاکستان، عراق، لبنان، فلسطین، ایران، سودان، کوزوو و سوریه، ملیونها زن و بچه، پیر و جوان را به خاک و خون می کشند، نشات گرفته از تفکر لیبرالیسم است،که حاصل  عقل و تجربه بشری است. لیبرال دموکراسی از دو  کلمه لیبرال و دموکراسی تشکیل شده است. لیبرال به آزادی فرد در جامعه می اندیشد و دموکراسی به حضور مردم در جامعه توجه دارد. نظام لیبرال دموکراسی غربی، بر عقل ابزاری و عقل فردی و تجربه بشری تکیه می کند و اعتقاد و توجهی به منابع وحیانی ندارد. معتقد است که با همین ابزار فکری بشر می تواند به  امورات جامعه  پاسخ دهد. مبنای فکری اهالی قانونگذاران نظام لیبرال دموکراسی غربی که دارای زیر بنای فکری سکورالیسم هستند در خلق قوانین از همین آبشخور فکری تغذیه می کنند. بر این اساس تراوشهای فکری که در این حوضچه تغذیه میگردد، مانند: فمونیسم، اومانیسم افراطی، ثبت قوانینی همچون همجنس بازی، آزادیهای افراطی، زائیده همین نظام تهی از وحی است.و دموکراسی، حکومتی که در آن قدرت عالیه منبعث از ملت است و ملت اعمالش را هدایت می کند، حکومت مردم بر مردم.[2]

ب برتری طلبی و هژمونی آمریکا:

آمریکا  دو جنگ جهانی اول و دوم را با حداقل هزینه پشت سر نهاده است و بخاطر موقعیت ژئو پلیتیک خود از صدمات جنگ به دور بود. از طرفی تضعیف کشورهای قدرتمند اروپایی که در گیر این دو جنگ  بودند واز لحاظ انسانی و مالی تلفات زیادی متحمل شده بودند. مخصوصا کشور انگلستان که چپاول و سیطره خود را در کشورها به حد اعلا رسانده بود، خستگی جنگ این استعمار پیر را زمین گیر کرده بود. به همین خاطر هژمونی خود را در سایه بهتر می دید تا در خط مقدم استعمارگری. عوامل موجود باعث شده بود تا موقعیت آمریکا در صحنه های  بین المللی در حوزه های اقتصادی، سیاسی،فرهنگی به قدرتمند ترین کشور تبدیل گردد. به همین خاطر برای خود یک نقش رسالت جهانی قائل گردید و با توجه به این دیدگاه دخالتهای  نظامی، سیاسی خود را  بعد از سالهای 1956 در کشورها افزایش داد. و تنها کشور اتحاد جماهیر شوروی را که پیشرفت فراوانی در حوزه نظامی کرده بود، سد راه خود می دید. برتری طلبی و هژمونی گرایی آمریکا باعث شده بود که اصل مداخله جویانه در کشورهای دیگر را در دستور سیاست خارجی قرار دهد. نوام چامسکی بیان می دارد:«مهمترین اصل اجرایی برای تامین منافع ایالات متحده از طریق مداخله گرایی به انجام رسیده است.» عمده ترین اهداف برتری طلبی ایالات متحده آمریکا حمایت از حاکمان مستبد و دیکتاتور بود و مخالفت جدی با انقلابیونی بودند که بر افشاگری حکمرانان مستبد فعالیت داشتند و به هیج عنوان دولتهای انقلابی را بر نمی تافتند. وبرای سر نگونی آنها تلاش جدی داشته و دارند. این تلاشهای ایالات متحده برای منافع سرشاری بود که از بیت المال مردم توسط رژیمهای استبدادی نصیب آنها می گردید.

ج سلطه گری یک جانبه:

تفکر غرور منشانه سیاستمداران آمریکایی که نشات گرفته از بینش لیبرالیسم دموکراسی آنهاست، برتری طلبی، تکبر، کدخدایی جهان، برگرفته از همان تفکر است. بعد از فرو پاشی شوروی، سروری و آقایی جهان را از آن خود می دانستند، چنانکه برژینسکی آمریکا را تنها قدرت برتر جهان می داند و در کتاب خود سعی می کند این باور خود را ترویج دهد. سیاستمداران آمریکا و تئوریسینهای کاخ سفید مخصوصا نومحافظه کاران با توجه به سیطره تفکر لیبرالیستی با اقتصاد باز سرمایه داری بر این باورند، که کشورهای دنیا با باید وابسته به آمریکا باشند و یا اینکه با مشکل روبرو خواهند شد. از این منظر است که ایالات متحده آمریکا، با توجه به وابسته کردن اقتصاد دنیا به دلار و در اختیار داشتن منابع استراتژیک انرژی خود و (تسلط کامل بر حاکمان مستبد منطقه خاور میانه صاحب انرژی)توسعه توان نظامی و بسط آن در مناطق استراتژیک جهان، سعی در اتخاذ مداخله جویانه در کشورها، به هر بهانه هایی چون:منافع ملی، امنیت جهانی، حقوق بشر، دموکراسی، آزادی و تروریسم را دارند.

ظهور انقلاب اسلامی:

قبل از انقلاب اسلامی تنها کشوری که در جهت عکس تفکر لیبرالیستی حرکت می کرد اتحاد جماهیر شوروی بود. بعد از جنگ دوم جهانی چندین کشور به جرگه کشورهای کمونیستی پیوستند. کمونیستها سرمایه داری و بورژوازی را ضد ایدئولوژی خود می دانستند. یعنی یک تفکر کاملا سرمایه داری با مالکیت خصوصی در مقابل یک تفکر  اشتراکی و ضد سرمایه داری، هر دو تفکر بدون ماهیت دینی و بریده از وحی بودند. با ظهور انقلاب اسلامی، یک بازوی قوی آمریکا قطع شد، ایران برای آمریکا چندین نقش بازی می کرد هم مواظب تحرکات شوروی بود و هم ایفای نقش ژاندارم در منطقه را داشت، بطوریکه برای سرکوب انقلابهای ضد سرمایه داری، آمریکا از قوای نظامی ایران استفاده می کرد. ایران رابطه صمیمیانه با اسرائیل و آفریقای جنوبی دو کشور نژاد پرست در زمان پهلوی داشت. سیاست مداران آمریکایی باور نمی کردند که اولا یک ایدئولوژی دینی بتوان یک کشور را اداره نماید، دوما باور نمی کردند که روزی انقلاب اسلامی ایران بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی که بعد از چند سال با پیش بینی حضرت امام (ره) فروپاشید بزرگترین مانع وسد و افشاکننده چهره کریه ایدئولوژی لیبرالیسم باشد و قبح آنرا در بین کشورهای مسلمان و غیر مسلمان نشان دهد. انقلاب اسلامی با رهبری پیامرگونه جهان را به معنویت و عدالت دعوت می کرد، حضرت امام (ره) و رهبر معظم انقلاب مهمترین اهداف انقلاب اسلامی را عدل و قسط، مبارزه با ظلم، پیاده کردن اسلام ناب، می دانستند.رهبر فرزانه انقلاب می فرماید.«اگر نظام سیاسی کشور بر پایه شریعت اسلامی و تفکر اسلامی نباشد، امکان ندارد که اسلام بتواند با ستم گران عالم، با زورگویان عالم، با زورگویان یک جامعه، مبارزه واقعی و حقیقی بکند؛ لذا امام حراست و صیانت از جمهوری اسلامی را اوجب واجبات می دانست؛ اوجب واجبات؛ نه از اوجب واجبات؛ واجب ترین واجب ها، صیانت ازجمهوری اسلامی است.»[3] در رابطه با استکبار ستیزی، مقام معظم رهبری در این باره فرمود: «شعارها و هدف هایی که این انقلاب ترسیم کرده، با ذات و نیازهای ذاتی انسان، آمیخته است. هدف های این انقلاب، عدالت خواهی، تکریم انسان، مبارزه با ستم گری، دفاع از مظلوم، پر کردن شکاف های طبقاتی است... این شعارها، هرگز کهنه نمی شود»[4]

 استقلال در تمام جوانب،مقام معظم رهبری می فرماید: «دشمنی آمریکا و استکبار با ایران اسلامی، به خاطر این حرکت قدرتمندانه مردمی است؛ چون ایمان مردم، علاقه مردم به استقلال و اطمینان به نفس مردم، به ضرر آنهاست. آنها می خواهند کشور ما را همیشه وابسته نگه دارند. آنها می خواهند از لحاظ فرهنگی، اقتصادی و سیاسی، کشورهای این منطقه را وابسته به خودشان نگه دارند.»[5] درحمایت از مظلومان و ستم دیدگان،امام (ره)فرمود: «ملت اسلام، پیرو مکتبی است که برنامه آن مکتب، خلاصه می شود در دو کلمه لا تظلمون و لا تظلمون؛[6] نه ظلم کنید و نه زیر بار ظلم بروید»[7] شاخص های انقلاب اسلامی که توسط حضرت امام (ره) و رهبر فرزانه انقلاب اسلامی به مردم ایران و سایر ملل جهان ارسال می شد، با اصول فلسفه لیبرالیتی هیج همخوانی دیده نمی شود، بلکه بیشتر اصول مکتب آمریکاییی ها را زیر سئوال می برد به همین خاطر است سیاستمداران آمریکایی برای قلمرو استعماری و هژمونی خود با انقلاب اسلامی به طور فعالانه به ستیز برخواسته اند و از راههای و روشهای گوناگون با برنامه ریزی منسجم و بهره گرفتن از تمام امکانات اعم از وفور اطلاعات، تکنولوژی روز، قدرت نظامی و روزنامه ها و شبکه های مجازی برای رسیدن به مقاصد شوم خود استفاده می کنند. از روشهایی گوناگونی نیز در این سی و هفت سالی که از عمر پر برکت انقلاب اسلامی می گذرد برای از بین بردن آن و یا تغییر حرکت انقلاب کوتاهی نکرده اند. رهبر معظم انقلاب هوشیارانه با آگاهی از تصمیمات شوم امریکایی ها به موقع مردم و مسئولین کشور را آگاه می ساختند در بیانات حضرت آقا در نوروز نود و پنج  در حرم رضوی تحرکات جدید آمریکا یی ها را در دشمنی با انقلاب اسلامی ایران تبیین فرمودند. دولت مردان آمریکایی وقتی از طرق جنگ تحمیلی و فشار اقتصادی و نفوذیهای دلسوخته آمریکا در داخل کشور نا امید شدند، قصد دارند چون روش روباه پیر استعمارگر انگلیس، مزورانه گل مصنوعی آغشته به زهر را به عنوان دوستی با ملت ایران در سر سفره هفت سینی که در کاخ سفید توسط مزدوران فراری چیده بودن  نشان دهند. احمقانه تر از پیشنهاد دهنده این نظریه خود سیاستمداران کاخ سفید است که هنوز ملت بزرگ ایران را نشناخته اند. آنها با این عمل احمقانه به شناخت و شور و شعور این ملت بزرگ اهانت نمودند. ممکن است چند نفر منورالفکر غرب زده که آزادیهای افسارگسیخته سود و لذت لیبرالیسم آنها را کور کرده باشد ولی آهاد ملت بزرگ ایران به هیج وجه داغهایی که سیاستمداران آمریکایی در کودتاه ها، جنگ تحمیلی، ترورهای کور، تحریمها بر دل آنها گذاشته است فراموش نخواهند کرد. به همین منظور رهبر معظم انقلاب می فرماید: «البتّه آنها میگویند که ما دشمن شما نیستیم، ما دوست [شما هستیم]. پیام نوروزی به مردم ما داده‌اند و برای جوانهای ما دلسوزی کرده‌اند؛ یا در کاخ سفید سفره‌ی هفت‌سین پهن میکنند! خب اینها بچّه‌گول‌زنی است؛ کسی اینها را باور نمیکند. از آن‌طرف تحریمها را حفظ میکنند، از آن‌طرف وزارت خزانه‌داری آمریکا با طرقی که خودشان دارند و خودشان اقرار کرده‌اند، جوری عمل میکند که شرکتهای بزرگ، بنگاه‌های بزرگ و بانک‌های بزرگ جرئت نکنند نزدیک بیایند و با جمهوری اسلامی معامله کنند؛ از آن‌طرف این کارها را میکنند -تحریم میکنند و تهدید میکنند- که دشمنی محض است، از آن‌طرف هم در کاخ سفید سفره‌ی هفت‌سین پهن میکنند یا در پیام عید نوروز میگویند ما برای جوانهای ایرانی دنبال اشتغال هستیم! خب، کسی اینها را باور نمیکند»[8] با توجه به نوشته بعضی دل باختگان غربی که در شبکه های مجازی و یا روزنامه ها مطالبی را همسو با جریان تفکرات لیبرالیستی انجام می گیرد و یا متا سفانه از زبان بعضی از دولتمردان جمهوری اسلامی شنیده شده است که راه برون رفت از مشکلات اقتصادی و سایر مشکلات اجتماعی برداشتن تحریمهاست، اینگونه صحبتها در مجامع عمومی به دولتمردان آمریکایی القاء می کند که ایران بر سر دو راهی قرار گرفته است از آنجایی که مشکلات زیادی با توجه به تحریمها دارد ناگزیر باید با آمریکا کنار بیاید. به همین منظور رهبر معظم انقلاب می فرمایند:«در این مقطع زمانی، سیاستهای استکبار و بخصوص و به‌طور خاص سیاستهای آمریکا اقتضا میکند که یک تفکری تزریق بشود در میان ملّت ما؛ اوّل در میان نخبگان جامعه و بعد از آن بتدریج به افکار عمومی منتقل بشود؛ یک تفکر خاصّی تزریق بشود به افکار عمومی. آن سیاستی که مورد نظر آنها است این است که وانمود کنند ملّت ایران بر سر یک دوراهی قرار دارد و چاره‌ای ندارد جز اینکه یکی از این دو راه را انتخاب کند. آن دوراهی عبارت است از اینکه ؛ این چیزی است که آنها میخواهند. [البتّه] کنار آمدن با آمریکا به‌معنای کنار آمدن با هیچ دولت دیگری نیست. چون دولت آمریکا دارای ثروت، دارای دستگاه‌های تبلیغاتی وسیع، دارای سلاحهای خطرناک و دارای امکانات بسیاری است، کنار آمدن با دولت آمریکا ناگزیر، به‌معنای قبول تحمیل‌های آن دولت است. طبیعت توافق با آمریکا همین است»[9] بدون شک قدرت جمهوری اسلامی در زمینه های مختلف ، نظامی، سخت افزاری، نرم افزاری، پزشکی، نانو، هسته ای و ...بعد از سی و هفت سال چندین برابر شده است. و در بعضی حوزه ها جزء ده کشور اول جهان است، با این خصوصیات است که آمریکا در بیشتر مواضع خود با جمهوری اسلامی عقب نشینی کرده است. در ده های اول انقلاب قصد سرنگونی انقلاب اسلامی را داشت در دهه سوم قصد تغییر مسیر جمهوری اسلامی را داشت و اکنون قصد دارد با ایران مذاکره و توافق نماید. منتهی نوع توافق از دیدگاه آمریکایی ها دست برداشتن جمهوری اسلامی ایران از بعضی اصول است، که آن اصول سرچشمه اسلام ناب است. به خاطر همین اصول است که با تفکر لیبرالیسم دموکراسی یک صد و هشتاد درجه در تضاد می باشد. رهبر معظم انقلاب با توجه به نیات سیاست مداران آمریکایی و شناخت کافی از نییتشان مردم را آگاه می سازند که آمریکایی ها فقط با انرژی هسته ای ایران مشکل ندارند آنها با تفکر اسلام ناب و شیعه اثنا عشری مشکل دارند. با توجه به اینکه نظریه پردازان و تئوریسین های کارکشته کاخ سفید به این مطلب رسیده اند که اگر جمهوری اسلامی ایران را به حال خود رها کنند، در زمان نه چندان دور، لیبرالیسم دموکراسی از حیطه جهانی شدن خواهد افتاد و ایدئولوژی قالب اسلام خواهد بود. پس آمریکائیان از جمهوری اسلامی می ترسند و ترس آنها جدی است. درست است که در سخنرانیها و دیگر کنفرانس ها از تکبر استعماری و قلدری شان صحبت می کنند ولی اصل قضیه آن است که آنها حالت تدافعی نسبت به انقلاب اسلامی دارند، قصد دارند با تمام قوا و با بهره گیری از ابزاری مانند لوازم و ابزار تبلیغاتی قوی، ثروت سرشار، قدرت نظامی، نفوذ در نهادهای بین المللی، همراهی دولتها، ومرتجعین وابسته منطقه و ... که در دست دارند آن هژمونی که در پی آن هستند حفظ نمایند. سیاستمداران آمریکایی به خوبی از موقعیت جمهوری اسلامی ایران از نظر ژئوپولیتیکی آگاهی دارند و غربیها امروزه ایران را هارتلند جهان می دانند با این موقعیت استثنایی که بعضی ها ایران را کوریدر شمال و جنوب نیز می دانند، برای استعمارگری چون آمریکا تسلط داشتن بر چنین کشوری با چنان موقعیت سوق الجیشی یک هدف استراتژیک و خیلی مهم می باشد. ترس آنها از طرف دیگر این است که جمهوری اسلامی ایران دارد تبدیل به یک الگو می شود قصد دارند که از حسن این الگو بکاهند.  آمریکایی ها نه پیشرفت ایران را می خواهند و نه تفکر جهانی شدن شیعه را بر می تابند برای همین است که هراز چند گاهی مسئله ای مانند انرژی هسته ای، موشکهای دور برد، حقوق بشر، و... را علم می کنند، و ایران را محکوم می کنند. انرژی هسته ای یک بهانه بود، چرا؟  آیا آنها از بمب اتم می ترسند؟ خیر چون ذخائر آنها پر از بمب اتم و یا بمب هیدروژنی است. امروز انرژی هسته ای را علم می کنند، هنوز به تعهدات برجام عمل نکرده اند که از پیشرفت موشکی ایران می ترسند و فردا از دیگر پیشرفتهای علمی که توسط دانشمندان این مرز و بوم به جهانیان عرضه می گردد.، یک ایران هراسی به راه انداخته اند، تا دیگر کشورهای منطقه را وادار به همراهی خود کنند، به همین خاطر است که رهبر فرزانه می فرماید: «اختلافات زیادی با آمریکا داریم، این اختلافات را باید حل کنیم، این اختلافات بایستی تمام بشود؛ حالا در حلّ این اختلافات، فرض بفرمایید که ملّت ایران مجبور باشد از اصول خود صرف‌نظر کند، از خطّ قرمزهای خود هم صرف‌نظر کند، بکند؛ طرف مقابل از اصول خود و ارزشهای خود تنازل نمیکند لکن اگر لازم شد، ما باید تنازل کنیم تا مشکلات را برطرف کنیم؛ تا در نتیجه کشور بتواند از ظرفیتهای خود استفاده کند و مثلاً به یک اقتصاد برجسته‌ای مبدّل بشود. حرفشان این است. بنابراین در قضیه‌ی هسته‌ای توافق شد و اسم این را گذاشتیم «برجام»؛ برجام دیگری در قضایای منطقه، برجام دیگری در قضایای قانون اساسی کشور؛ برجام ۲ و ۳ و ۴ و الی‌غیرذلک بایستی به‌وجود بیاید تا ما بتوانیم راحت زندگی کنیم. این منطقی است که سعی میکنند این منطق را در بین نخبگان جامعه و از سوی نخبگان جامعه به افکار عمومی جامعه منتقل کنند. معنای این حرف چیست؟ معنای این حرف این است که جمهوری اسلامی از مسائل اساسی‌ای که به حکم اسلام و به حکم برجستگی‌های نظام جمهوری اسلامی پایبند به آنها است، صرفِ‌نظر کند: از مسئله‌ی فلسطین صرف‌نظر کند، از حمایت از مقاومت در منطقه صرفِ‌نظر کند، از مظلومان منطقه -مثل ملّت فلسطین، مثل مردم غزّه، مثل مردم یمن، مثل مردم بحرین- پشتیبانی و حمایت سیاسی نکند، و نظام جمهوری اسلامی با تعدیل خواسته‌های خود، خود را به آنچه طرف مقابل یعنی آمریکا به دنبال تحقّق آن است، نزدیک بکند.»[10]

شاخص های بصیرت

اگر مطالعه ای به تاریخ انقلابها داشته باشیم، پی خواهیم برد که به خاطر عدم شناخت دشمن و عدم بصیرت انقلابیون،چالش هایی برای انقلابها بوجود می آوردند، و مسیر حرکت انقلاب را دچار مشکل می کردند،عواملی چون زود باوری،  ساده دلی، ساده لوحی، عدم شناخت دشمن، ظاهر فریبی، ناآگاهی، براحتی می تواند یک مومن، یک حزب الهی، یک دلسوز انقلاب اسلامی را گول بزند دشمن را به خانه و یا دل خود راه دهد. دشمن برای رسیدن به اهداف خود به ترفندهای مختلفی دست می زند که شناخت آن و باور آن به عنوان دشمن مشکل به نظر می رسد. همانطوریکه علوم و تکنولوژی پیچیده شده است سیاست مکارانه و نفوذ به سنگرهای خودی از سوی دشمن نیز پیچیده شده است. در اوایل انقلاب اسلامی دشمن از ترفندهای نقوذ استفاده کرد، آمریکایی ها با طراحی توطئه های پیچیده و مختلف به وسیله خود و یا عناصر سر سپرده داخل کشور مانند گروهکهای ضد انقلاب، منافقین، عناصر باقیمانده رژیم پهلوی، توسط حاکمان وابسته و  منطقه دسیسه ها و نقشه های شوم خود را به تنه انقلاب جوان و نوپا وارد می کرد. آمریکا با ترفندهای مختلف، از عوامل نفوذی خود که در ارکان دولت،ونهادها داشت با عوام فریبی مزورانه سعی داشت که از حرکت پر شور انقلاب جلوگیری نماید و انقلاب را زمین گیر کند،هوشیاری و تیزبینی حضرت امام(ره)با همراهی مردم حزب الهی، نقشه ها و توطئه های آنها را خنثی می کرد. این رفتار خصمانه را می توان در دولت موقت و بنی صدر به خوبی حس کرد. به همین خاطر است که رهبر معظم انقلاب در قسمتی از بیانات نوروزنود و پنج در حرم رضوی جوانان را فصل الخطاب قرارداده است. مخصوصا جوانان نسل دوم و سوم انقلاب، شناخت و هوشیاری و کسب بصیرت جوانان مومن ایران اسلامی می تواند بسیاری از توطئه ها ی استکبار جهانی را خنثی نماید.حضرت آقا می فرمایند:«لازم است من به جوانهای عزیز که رژیم طاغوت را درک نکرده‌اند و دوران طاغوت را ندیده‌اند و نمیدانند که چه اتّفاقی با پیروزی انقلاب در این کشور افتاد، چند جمله‌ای را عرض بکنم. ببینید؛ در این منطقه‌ای که ما زندگی میکنیم -منطقه‌ی غرب آسیا- کشور عزیز شما ایران، گُل منطقه است؛ از لحاظ جایگاه راهبردی و به تعبیر رایجْ موقعیت استراتژیکی، یک کشور بی‌نظیر است؛ از لحاظ منابع فراوان نفت و گاز در همه‌ی این منطقه و با یک نگاه از همه‌ی دنیا امتیاز دارد؛ غیر از نفت و گاز، منابع فراوان دیگری هم هست. کشوری است بزرگ، با جمعیتی مستعد و مردمی بااستعداد، با تاریخی غنی. اینجا گُل منطقه است؛ این گُل منطقه یک روزی یکجا و به‌طور کامل در قبضه‌ی آمریکا بوده است و هر کاری آمریکایی‌ها میخواستند نسبت به این کشور و در این کشور انجام بدهند میکردند: غارت میکردند، ثروتهایش را میبردند؛ همه‌ی کارهایی که یک دولت استعمارگر و یک دولت مستکبر با یک کشور ضعیف انجام میدهد، اینها در این کشور انجام میدادند و اینجا را در قبضه‌ی خودشان و در پنجه‌ی اقتدار خودشان داشتند، انقلاب آمده است این کشور را از پنجه‌ی آنها بیرون کشیده، [لذا] کینه‌ی انقلاب از دل سیاست آمریکا خارج نمیشود. آن‌وقتی دشمنی اینها تمام میشود که بتوانند همان سلطه را بار دیگر در این کشور تجدید کنند؛ هدف این است و دنبال این هستند. البتّه سیاستمدارند، دیپلماتند، کار سیاسی را بلدند و میدانند هر هدفی و مقصودی یک راهی دارد و باید بتدریج حرکت کرد و از راهش وارد شد؛ دارند این کار را میکنند. ما باید چشممان باز باشد، ما باید حواسمان جمع باشد»[11]

انقلاب اسلامی سد راه استکبار می شود

با ظهور انقلاب اسلامی ایران یک تغییرات بنیادی در موقعیت و وضعیت استکبار جهانی  در جهان و منطقه بوجود آمد. آمریکای مستکبر تازه از جنگ سرد با کشور کمونیستی شوروی رهایی یافته بود، که انقلاب اسلامی ایران با شعارهای اصیل اسلامی اصول لیبرالیستی را به چالش می کشید. این اختلاف ایدئولوژیکی از حوزه نظری به حوزه عملی کشانده شد. امام راحل در بیاناتشان مکررا به جهان شمول بودن انقلاب اسلامی اشاره می کردند. در حالیکه استعمارگران بخصوص آمریکایی ها سعی می نمودند برای مقابله با روشنگری حضرت امام (ره) و برای مقابله با اسلام ناب از توانمندیهای خود مانند روزنامه ها، شبکه های اجتماعی سعی می کردند جوش و خروش جوانان در سراسر جهان خنثی نمایند و اینطور القاء می کردند که اسلام در دنیا قدرت جوابگویی به مسائل دنیوی را ندارد. اسلام نمی تواند در دنیای مدرن و جدید تداوم پیدا نماید. سعی می نمودند که اسلام امام راحل را مانند اسلام دیگر کشورهای وابسته به استکبار که تنها از اسلام نامش را یدک می کشند، به جوانان انتقال دهند و اسلام  را مانند مسیحیت فقط منحصر به امور عبادی فردی نشان دهند تا بتوانند این مانع بزرگ را از سر راه خود بردارند. امام راحل می فرمایند: « من به صراحت اعلام می کنم که جمهوری اسلامی ایران با تمام وجود برای احیای هویت اسلامی مسلمانان در سراسر جهان سرمایه گذاری می کند و دلیلی هم ندارد که مسلمانان جهان را به پیروی از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جالوی جاه طلبی و فزون طلبی صاحبان قدرت و پول و فریب را نگیرد.»[12] غرب هم از حوزه نظری وهم در حوزه عملی از انقلاب اسلامی سیلی می خورد و سخنان امام (ره) تمام تا و پود های چندین ساله غرب را پاره می کرد.بعضی از پیامدهای ظهور انقلاب اسلامی برای آمریکایی ها در منطقه عبارتند از:

1 - از دست رفتن پایگاه های استراق سمع و مراکز جاسوسی آمریکا در منطقه؛

2 - کاهش حجم صادرات نفت ایران؛

3 - کاهش صادرات کالاهای نظامی و غیر نظامی به ایران؛

4 - امکان صدور انقلاب اسلامی به سایر کشورهای منطقه؛

5 - به خطر افتادن موقعیت دولت های سلطه گر در منطقه؛

6 - به خطر افتادن تنگه هرمز از نظر مطامع استکبار آمریکا؛

7 - بی اعتبار شدن موقعیت استکبار در منطقه و ایجاد جو عدم اعتماد در وابستگانش؛

8 - ازدست رفتن(ژاندارم منطقه) و شکست سیاست غرب در منطقه،

9- به هم ریختن معادلات تنظیم شده توسط قدرت های بیگانه برای منطقه؛[13]

عوامل فوق در حوزه های مختلف برای آمریکای جهانخوار ضربه سختی را وارد کرده بود. آمریکایی که برای خاور میانه و جهان نقشه کشیده بود و قرار بود دهکده جهانی تشکیل دهد و کدخدای دهکده جهانی را صاحب شود و یا در منطقه خاور میانه بزرگ درست کند و اسرائیل را بر این خاور میانه مسلط نماید. و هیج کشوری در خاور میانه نتواند اظهار وجود نماید.از طرف دیگر سیاستمداران آمریکایی از ناتوانی خوددربرابر انقلاب اسلامی کلافه شده بودند. بطوریکه یکی از سیاست مداران کاخ سفید بیا ن می دارد، ولایت فقیه مانند خاری در گلویمان گیر کرده است.

رهبر فرزانه انقلاب می فرماید:«جمهوری اسلامی نه‌فقط ایران را از دست اینها خارج کرد بلکه با روحیه‌ی مقاومتی که نشان داد و دلیری‌ای که نشان داد -که حالا بعد عرض خواهم کرد- موجب تشویق کشورهای دیگر هم شد. امروز شما ببینید در کشورهای متعدّدی دراین منطقه و حتّی فراتر از این منطقه«مرگ بر آمریکا»میگویند، پرچم آمریکا را آتش میزنند. ملّت ایران نشان داد که میتواند مقاومت بکند، ملّتهای دیگر [هم] یاد گرفتند و سررشته از دست آمریکا خارج شده است. آمریکایی‌ها اعلان کردند که میخواهند خاورمیانه‌ی بزرگ درست کنند -یک‌وقت گفتند خاورمیانه‌ی نوین، یک‌وقت گفتند خاورمیانه‌ی بزرگ- مقصود این بود که در این منطقه‌ی غرب آسیا و در قلب کشورهای اسلامی، دولت جعلی رژیم صهیونیستی را بر همه‌ی امور این منطقه از لحاظ اقتصادی و سیاسی و فرهنگی مسلّط کنند؛ هدفشان این بود. الان شما نگاه کنید ببینید همانهایی که شعار خاورمیانه‌ی بزرگ میدادند، در قضیه‌ی سوریه درمانده‌اند، در قضیه‌ی یمن درمانده‌اند، در قضیه‌ی عراق درمانده‌اند، در قضیه‌ی فلسطین درمانده‌اند و اینها همه را از چشم ایران می‌بینند، از چشم جمهوری اسلامی می‌بینند. دشمنی آنها با جمهوری اسلامی این‌جوری است؛ اختلاف آنها با جمهوری اسلامی سرِ یک‌ذرّه و دوذرّه نیست؛مسئله، مسئله‌ی اساسی است؛ دارند حرکت میکنند بیایند به این سمت که بلکه بتوانند آن سلطه‌ی قدیمی خودشان را برقرار کنند.»[14]

تخریب سنگرها ظاهری و باطنی طاغوت توسط انقلاب اسلامی

با اینکه معنی انقلاب  با دگرگونی و با تغییر همراه است، و تغییر ممکن در نظام، اقتصاد یا فرهنگ و یا عوامل تشکیل دهنده یک حکومت باشد، در بعضی موارد تغییر در دگرگونی ایدئولوژیها نیز صورت گرفته است. انقلاب اسلامی بر علیه غاصبان قیام کرد، که به زور کسب کرده بودند. ملت مسلمان ایران تنها کشور شیعی در جهان افتخار زعامت اهل بیت (ع) را دارد. ایدئولوژی اسلام ناب محمدی(ص) با نام ایران در کره زمین می درخشد. مردم زیر فرمان رهبری الهی ایران را از چنگ متجاوزان که به ناحق کشور را غصب کرده بودند قیام کردند و تمام سنگرها و مظاهر آنها را یکی پس از دیگری نابود کردند. حضرت آقا می فرماید: «مهم‌ترین سنگر رژیم‌های مستکبر -یعنی اوّل انگلیس، بعد آمریکا- در کشور ما عبارت بود از خود رژیم دست‌نشانده‌ی طاغوت.رژیم دست‌نشانده‌ی طاغوت، سنگر اینها بود؛به‌وسیله‌ی او بود که اینها هر کاری میخواستند در این کشور میکردند؛ هر فعّالیت اقتصادی، هر فعّالیت فرهنگی، هر فعّالیت سیاسی، هر جابه‌جایی، هر موضع‌گیری؛ هرجوری که مایل بودند، این کشور را و دولت این کشور را به این‌طرف و آن‌طرف میکشاندند؛ یعنی خود رژیم طاغوت مهم‌ترین سنگر آمریکا و انگلیس در این کشور بوده است.»[15]

در پنجاه و اندی سال که پدر و پسر پهلوی توانستند زیر لوای پرچم  انگلیس و بعد آمریکا بر ایران اسلامی حکومت کنند، توسط روشنفکران در باری و روزنامه های وابسته به رژیم شاه و وسایل ارتباط جمعی طوری به مردم القاء نمایند که ابتدا قدرت انگلیس و بعد آمریکا را فوق قدرتها نمایش دهند. با بزرگ نمایی هیبت و قدرت آمریکا در دل مردم رعب و وحشت ایجاد می کردند.رهبر معظم انقلاب در باره سنگر ترس می فرمایند:«یکی ترس بود، سنگر ترس؛ ترس از قدرتها. در کشور کاری کرده بودند که ترس از قدرت آمریکا بر همه‌ی دلها حاکم بود؛ عرض کردیم که در این دهه‌های آخر از آمریکا، قبلش هم ترس از انگلیس؛ هر حادثه‌ای در کشور اتّفاق می‌افتاد میگفتند کار انگلیس‌ها است؛ یعنی انگلیس‌ها را قدرت مطلق میدانستند. این ترس، مخصوص مردم نبود؛ خود سردمداران رژیم هم میترسیدند از آمریکا. این خاطراتی که عوامل رژیم نوشته‌اند و بعدها -بعد از انقلاب- این خاطرات منتشر شده است، نشان میدهد که در مواردی خود محمّدرضا و عوامل نزدیک به او از آمریکایی‌ها عصبانی بودند به‌خاطر تحقیری که میکردند، به‌خاطر بی‌اعتنایی‌ای که میکردند، امّا چاره‌ای نداشتند و مجبور بودند انقیاد بکنند؛ مجبور بودند از ترس اطاعت کنند؛ میترسیدند. انقلاب اسلامی آمد و این سنگر ترس را منهدم کرد.»[16]

بی کفایتی شاهان قاجار در امورات کشور داری بخصوص فرهنگ اجتماعی، و بعد از آنها، در دوران ستم شاهی مخصوصا بعد از اشغال ایران بعد از پایان جنگ جهانی دوم، یک افسار گسیختگی فرهنگی در ایران حکفرما بود. تفکرات التقاطی، شیفتگان تمدن غرب، به حاشیه راندن روحانیون روشنگر، باعث شد که «مشتریان ایرانی، اعم از روشنفکران فراماسونر،یا به طور ساده متمایل به اروپای غربی و آمریکا یا مارکسیست، این غذاهای رنگین را، بدون توجه به جهات مضر آن، بلعیدند و دیگران را به بلیدنشان تشویق نمودند.»[17]بعضی از این روشنفکران غرب گرا میرزا ملکم خان ، میرزا فتحعلی آخوندوف، ، سید حسن تقی زاده و احمد کسروی و ... بودند که فرهنگ غربی را در ایران ترویج می کردند. به خاطر همین دلفروختگان غربی است که حضرت آقا در باره آنها می فرمایند:« یکی از سنگرهای دشمن برای تسلّط بر کشور ما، عبارت بود از تزریق بی‌اعتقادی به خود، بی‌اعتمادی به خود، نداشتن اعتمادبه‌نفس ملّی؛در مقابل چشمشان زرق‌وبرق کشورهای غربی را مشاهده میکردند، پیشرفتهای علمی و پیشرفتهای فنّاوری و زرق‌وبرق تمدّنی مادّی آنها را میدیدند و در [کشور] خودشان اینها نبود، در کشور این چیزها نبود، عقب‌ماندگی بود، لذا احساس بی‌اعتمادی به خود میکردند، احساس ناباوری به خود میکردند. آن روز در دوران پهلوی، یکی از ارکان دولت گفت که ایرانی باید برود لولهنگ بسازد! شماها نمیدانید لولهنگ چیست؛ لولهنگ آفتابه‌ی گِلی [است]، آن هم نه آفتابه‌ی از جنس فلز. آن قدیمِ قدیم معمول بود که از جنس گِل آفتابه درست میکردند. میگفت ایرانی لیاقتش همین است که برود لولهنگ بسازد؛ ایرانی را چه به اختراعات! آن روز این‌جوری میگفتند. یک نفر دیگر از برجستگان آن دوران میگفت که ایرانی اگر بخواهد پیش برود، بایستی از فرق سر تا پا بشود غربی و اروپایی؛ باید همه‌چیزِ خودش را شبیه آنها بکند، شاید بتواند جلو برود؛ یعنی به خودشان باور نداشتند. خب، انقلاب آمد این ناباوری را بکلّی تبدیل کرد به باور به خود، اعتمادبه‌نفس ملّی؛ امروز جوان ایرانی میگوید ما میتوانیم. در بسیاری از موارد در پیشرفتهای علمی -غیر از آنچه حالا امروز بحمدالله در دسترس قرار گرفته است و پیشرفتهایی که تحقّق پیدا کرده است»[18]

اقدام و عمل برای انجام کارها

برای رسیدن به اهداف انقلاب اسلامی در حوزه های مختلف، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی نیاز به تجهیز و به کارگیری کلیه منابع و امکانات موجود در کشور را دارد. تجهیز منابع، مادی و معنوی برای تحقق اهداف زمانی می تواند در بستر مناسب قرار گیرد، موانعی در حرکت به سوی توسعه به وجود نیاید. با توجه به اینکه انقلاب اسلامی ضربه سختی به شیطان بزرگ در زمینه های مختلف وارد کرد، لبه تیز حمله استکبار جهانی درست بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به سمت انقلاب نوپا نشانه رفته است. و در این سی و هفت سال به عناوین مختلف برای سقوط و یا انحراف انقلاب اسلامی لحظه ای بیکار ننشسته است. استکبار از تمام زمینه های ابزاری، نهادهای بین المللی، حمله نظامی، تهاجم فرهنگی، روزنامه ها و وسایل ارتباط جمعی، انگ تروریسم، نفوذ، آشوب ها، درگیریهای داخلی، محاصره اقتصادی،و وابستگان داخلی، مانع تراشی کردند، متاسفانه آنطور که باید و شاید و لیاقت مردم ایران و شان انقلاب اسلامی باشد، حاکمیت نتوانسته است به خاطر همین مانع تراشی های استکبار، به طور کامل از امکانات خود در جهت پیشبرد اهداف استفاده نماید. برای الگو شدن به رتبه های بالا در توسعه نیاز هشت. با توجه به اینکه در زمینه های مختلف علمی، و صدور انقلاب پیشرفتهای چشم گیری انقلاب به دست آورده است. در بعضی از حوزه های علمی و تکنولوژی و پزشکی و هسته ای و نانو جزء ده کشور دنیا می باشد. ولی کارشکنی های شیطان بزرگ نگذاشت بطور بهینه از تمام امکانات و منابع استفاده شود،  و درصد زیادی از انژری که می بایست صرف توسعه و پیشرفت کشور باشد صرف دفاع و کنار زدن موانعی بود که به شیوه های مختلف استکبار سد راه انقلاب اسلامی قرار داده است.  به همین خاطر رهبر فرزانه انقلاب در بیانات نوروز سال 95 در حرم شریف رضوی به نکاتی اشاره می نمایند تا مردم و مسئولین بتوانند با اقدام و عمل در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی راه روشنی را طی نمایند. اولین رهنمود ایشان به مدیران عالی کشور است، می فرمایند«اوّل مسئولین محترم دولتی باید فعّالیتها و زنجیره‌های اقتصادی مزیت‌دار کشور را شناسایی کنند و بر آنها متمرکز بشوند؛ بعضی از فعّالیتهای اقتصادی در کشور اولویت دارد، اهمّیت دارد، مثل مادر میماند و از آن، بابهای متعدّد اقتصادی و تولیدی گشوده میشود؛ روی آنها بایست تمرکز کنند؛ آنها را باید شناسایی کنند و نقشه‌ی راه را مشخّص کنند و تکلیف همه را معلوم بکنند.»[19]

اقتصاد مانند دیگر مولفه های استراتژیکی یکی از مهمترین عواملی است که می تواند ضریب امنیت ملی و قدرت کارایی سیاسی کشورها را بالا ببرد. رهبر فرزانه حدود هفت سال است که از اقتصاد صحبت می نمایند، و اقتصاد مقاومتی را گزینه ای عالی در برابر موج تنش ها و تحولات سریع اقتصادی پیشنهادمی نمایند.

دومین رهنمود مقام معظم رهبری در راستای اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل، به تولید داخل اشاره دارد، مسئولین برای سر و سامان دادن به تولید داخل از منتقدین نیز استفاده نمایند، دولت می تواند با راهکارهای مناسب وبا حمایتهای حساب شده به رونق تولیدات داخلی کمک نماید، حمایتهای دولت می تواند از لحاظ واردات، استاندارد، سرمایه در گردش، و صادرات صورت گیرد و از آنطرف با گرفتن مالیات به اقتصاد کمک نماید.                                                                                                        مقام معظم رهبری می فرماید:« دوّمین مسئله در این «اقدام و عمل» ای که ما گفتیم باید مورد توجّه قرار بگیرد، زنده کردن تولید داخلی است. آن‌طوری که به من گزارش کرده‌اند، امروز حدود شصت درصد از امکانات تولید ما معطّل است، تعطیل است؛ بعضی‌ها به کمتر از ظرفیت کار میکند، بعضی‌ها کار نمیکند؛ بایستی ما تولید را زنده کنیم، تولید را احیاء کنیم. [البتّه این]، راه دارد؛ این راه را خیلی از اقتصاددان‌های متعهّد بلدند. من به مسئولین محترم دولتی مکرّر گفته‌ام این منتقدینی را که هستند بخواهید، حرفهایشان را بشنوید؛ گاهی پیشنهادهای خوبی دارند؛ میتوان تولید را احیاء کرد و در کشور به حرکت درآورد.»[20]

راهکار سومی که مقام عظمای ولایت به دولتمردان انقلاب اسلامی پیشنهاد می کند. در خرید و وارد کردن ماشین آلات از خارج دقت کافی به عمل آید. زیرا ممکن است واردات ماشین آلات به تولید داخل صدمه وارد نماید و باعث عدم کارآفرینی شود و به جذب نیروی کار داخل صدمه وارد شود. در بیشتر واردات اگر به واردات تکنولوژی توجه شود و بجای اینکه ماشین آلات وارد نماییم تکنولوژی وارد نماییم قطعا در کشور به تولید داخل و جذب نیروی کار کمک کرده ایم در غیر اینصورت واردات ماشین آلات می تواند رونق اقتصاد داخلی را با بحران مواجه نماید.رهبر معظم انقلاب در این باره می فرماید:«ا سوّم اینکه ما بالاخره تجارت خارجی داریم، واردات داریم، به یک چیزهایی احتیاج داریم که از خارج وارد کنیم، مجبوریم اینها را بخریم، اشکالی هم ندارد، لکن توجّه کنیم که این خریدهای ما، قدرت تولید داخلی ما را تضعیف نکند. فرض بفرمایید ما میخواهیم مثلاً هواپیما وارد بکنیم یا خریداری بکنیم؛ به ما گفته میشود -خود مسئولین دولتی میگویند- که اگر چنانچه فلان درصد از این قیمت را ما در صنایع داخلی هواپیما سرمایه‌گذاری کنیم، بیشتر از آنکه از خارج بخریم استفاده خواهیم کرد و تولید داخلی هم رشد پیدا میکند. اینکه ما همه‌چیز را از خارج وارد کنیم و نگاه نکنیم که این خرید ما، این واردات ما چه بلایی سر تولید داخلی می‌آورد خطا است؛ پس بنابراین در خریدها کاری کنیم که تولید داخلی تضعیف نشود.»[21]

رهنمود چهارم رهبر فرزانه انقلاب به دولتمردان جمهوری اسلامی، اشاره به مواظبت مالی در اقتصاد مقاومتی دارد. پی ریزی اقتصاد مقاومتی بر طبق ضوابط اسلامی می تواند رفاه جامعه و رفع فقر در سطوح پایین جامعه و برطرف ساختن هرنوع محرومیت در زمینه‏های مختلف را همراه داشته باشد.در ایران در یک کشور مسلمان با وجود رهنمودهای قرآن و احادیث فراوان، هنوز اسراف و ولخرجی را در رفتار مدیرا عالی دولتی می توان دید. دولتها اصولا نه تجار خوبی هستند و نه کاسب خوب، زیرا مدیرا ن دست در کیسه خزانه دولت دارند، و سود و زیان در حسابهای مالی خودشان تاثیری ندارند به خاطر همین است که دولت اگر تصدی های خود را به بخش خصوصی بسپارند و فقط نظارت عالیه داشته باشند، به نفع بیت المال است، در ایران سابقه ندارد مدیری را در مورد اسراف و ولخرجی و یا سوء مدیریت باز و خواست نمایند. در آمدی که نصیب کشور می شود، دولتمردان باید با آن گره های کور اقتصاد را باز نمایند تا به شکوفایی برسد. امام خامنه ای می فرماید:« ما پولهایی داریم در خارج از کشور؛ [مثلاً] نفت فروخته‌ایم، پولش را به ما نداده‌اند. در قضیه‌ی برجام بنا بر این شد که این پولها برگردد -البتّه اکثرش برنگشته، اغلبش برنگشته و دچار مشکل است؛ دست آمریکایی‌ها را انسان مشاهده میکند پشت این [قضیه]؛ البتّه انگیزه‌های دیگری هم وجود دارد، لکن بدجنسی بعضی از دستگاه‌های آمریکایی موجب شده است که این پولها برنگردد؛ لکن بالاخره برخواهد گشت- وقتی‌که این پولهای موجود ما در خارج که حالا هر چند ده میلیاردی که هست برگشت، در مصارفی به کار نرود که این پول هدر بشود. این پولی است که وارد کشور میشود، کشور نیاز دارد و در درجه‌ی اوّل مثلاً تولید است؛ مواظب باشند این پولی که وارد میشود، هدر نرود، از بین نرود، صَرف خریدهای بی‌مورد، صَرف کارهای بی‌جا، صرف اسرافها نشود؛ یعنی مدیریت منابع مالی‌ای که از بانک‌ها و مراکز خارجی به کشور وارد میشود.»[22]

رهنمود پنجم آقا به مدیران ارشد دولت در راستای اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل؛ به تقویت بنگاه های علمی کشور اشاره دارد. جوانان مومن به انقلاب و دلسوز کشور با حمایتهای دولت می تواننددر قسمتهای مختلف  حماسه بیافرینند همچنانکه در مدت کوتاهی توانستند رتیه علمی کشور را به بالاترین درجه جهانی برسانند، دانشمندان جوان و با بصیرت  در زمینه های هسته ای و پزشکی و نانو به پیشرفت شایان توجهی نایل آمده اند اگر دولت بتواند پیوندی محکم بین صنعت و مراکز علمی کشور برقرار نماید، و با حمایتهای بودجه ای نیازهای مراکز علمی را برآورده نماید می توان جهش علمی را در اقتصاد حس کرد، به همین خاطر رهبر فرزانه انقلاب می فرماید:«و بخشهایی در اقتصاد ما وجود دارد که مهم و دارای اهمّیت است؛ مثلاً بخش نفت و گاز یا بخش تولید موتور که برای خودرو، برای هواپیما، برای قطار، برای کشتی مورد استفاده است، این بخشهای حسّاس و مهم، دانش‌بنیان بشود. اینکه ما میگوییم اقتصاد دانش‌بنیان [این است]. جوانهای ما، دانشمندان ما نشان داده‌اند که میتوانند نوآوری کنند، میتوانند ما را از آن سطحی که در فنّاوری داریم بالاتر ببرند. خب، این کار کوچکی است که موشک بُرد بلند را جوری تنظیم کنند که در دوهزار کیلومتری با انحراف دو متر یا پنج متر به هدف بخورد؟ خب آن مغزی که میتواند این کار را بکند، در موارد گوناگون دیگر هم میتواند؛ مثلاً فرض کنید که سطح موتور خودرو را با یک پیشرفتی بالا ببرد که فرض کنیم مصرفش کم بشود، یا موتور قطار را به فلان شکل به‌وجود بیاورد؛ میتوانند. همین الان در کشور ما بنگاه‌های اقتصادی و تولیدی‌ای وجود دارند که کارهایی که آنها انجام میدهند و تولید میکنند، یا از مشابه خارجی‌اش بهتر است یا برابر آنها است؛ همین الان داریم؛ خب اینها را باید تقویت کرد. پس بنابراین دانش‌بنیان شدنِ بخشهای مهمّ اقتصاد داخلی، یکی از کارهایی است که در اقتصاد مقاومتی شرط است و بایستی انجام بگیرد.»[23]

رهنمود ششم یکی از نیازهای اساسی چرخه اقتصادی هر کشور تامین انرژی الکترکی است. نیروگاهها تولید انرژی الکتریکی می کنند و همچنین پالایشگاهها و پتروشیمی محصولات پلیمری و مواد شیمیایی تولید می کنند جزء عوامل زیر بنای اقتصاد محسوب می شوند. کشور پهناور ایران با دارا بودن انرژی فسیلی می تواند این دو عامل مهم اقتصادی را بارور نماید. ارقام تولیدات محصولات پتروشیمی در ایران خیلی کمتر از ده ها هزار مشتقاتی است که از نفت و گاز بدست می آورند، در پتروشیمی های ایران می توانند با تکنولوژی پیشرفته  وبا همت و تلاش دانشمندان جوان و مومن ایرانی با حمایت دولت کالاهای بیشتری از پتروشیمی ها بدست بیاورند. تا نیاز نباشد بعضی از آن مشتقات نفت و گازی را که خود در زیر زمین داریم با قیمت گزاف از کشورهای غربی خریداری نمایند. رهبرمعظم انقلاب با درایت والادر این باره می فرمایند.:« ما در گذشته روی بعضی از بخشها سرمایه‌گذاری کرده‌ایم؛ از آنها بهره‌برداری بشود و استفاده بشود. ما در زمینه‌ی نیروگاه‌سازی در کشور سرمایه‌گذاری خوبی کردیم؛ در زمینه‌ی پتروشیمی سرمایه‌گذاری خوبی کردیم. امروز کشور به نیروگاه احتیاج دارد، کشورهای دیگر هم به نیروگاه ارزانی که ما میسازیم احتیاج دارند. ما دیگر نرویم از بیرون نیروگاه بخریم وارد کنیم، یا افرادی بیاوریم برای ما نیروگاه درست کنند. این قسمتهایی که سرمایه‌گذاری شده است، برایش تلاش شده است و زحمت کشیده شده است، احیاء بشود و از آنها استفاده بشود.»[24]

مطلب هفتم؛ هر کالایی که تولید می شود در یک فرآیند تولیدی بدست آمده است که در آن فرآیند تولید، انسانها نقش اول را دارند. چرخه یک اقتصاد موفق را در گروه صحیح همین فرآیند تولیدات باید جستجو کرد. هر کشوری بتواند در قسمت تهیه مواد اولیه و سپس چرخه تولید کالاهای خود را به بازار عرضه نماید، اقتصاد موفق و غیر وابسته ای دارد. وقتی  مواد اولیه نیاز یک کارخانه تولیدی از خارج تهیه شود این کارخانه تولیدی وابسته است و نمی تواند ادعای استقلال در تولید را داشته باشد. به هر عنوان و یا بهانه ای کشور صاحب مواد اولیه می تواند تولید کارخانه را مختل نماید و حتی آنرا تعطیل نماید. هدف و نیت صاحبان مواد  اولیه این است که مونتاژ را به کشور ایران بدهند نه تکنولوژی ساخت را. مونتاژ به نیروی انسانی کمتری نیاز دارد و همیشه نیازمند صاحب تکنولوژی است. کشوری که اقتصادش بر این مبنا بنا نهد در مراودات سیاسی مجبور است کوتاه بیاید. غربیها مخصوصا آمریکا یکی از عوامل کاربردی هژمونی خود را در این روش به کار میبرند، این وضعیت را در تحریم قابل لمس بود. رهبر عظیم الشان انقلاب می فرماید:«.در همه‌ی معاملات خارجی‌ای که ما انجام میدهیم، انتقال فنّاوری را شرط کنیم. البتّه برادران ما در دولت به ما گفتند که ما این کار را کردیم و میکنیم؛ من تأکید میکنم و تکرار میکنم برای اینکه غفلت نشود. فرض کنید [اگر] یک وسیله‌ای را یا یک شی‌ء تولیدی جدیدی را میخواهند بخرند، تولیدشده را نخرند، [بلکه] آن شی‌ء را با فنّاوری مخصوص خودش تهیه کنند و بیاورند؛ فنّاوری را داخل کشور کنند. در قراردادها این را باید بشدّت مورد توجّه قرار بدهند»[25]

مسئله‌ی هشتم؛سیستم اقتصاد زمانی پویا و زنده است که سالم باشد، سلامت سیستم اقتصاد به عواملی بستگی دارد که از کل سیستم دفاع می کند، مانند یک بدن که گلبولهای قرمز مسئولیت دفاعی در مقابل هر تهاجمی که قصد دارد سیتم دفاعی بدن را مختل نماید. قوانین شفاف، نظارت عالی، فرهنگ جامعه، ثبات سیاسی،امنیت، و ایمان جامعه می تواند از یک سیستم اقتصاد پویا محافظت نماید. عواملی که ممکن است آسیبهایی به اقتصاد پویا وارد نماید، ریشه در فرهنگ و عقیده مردم دارد، اگر در نظام فرهنگی و جامعه ضعف وجود داشته باشد، شکل گیری عوامل مخرب در آن جامعه بوقوع می پیوندد و سبب می شود به سیستمهای جامعه صدمه وارد نماید. اگر عقاید مردم، ارزشها، و باورهای یک جامعه متکی به ارزشهای مادی، و اشرافی گری، اسراف و تجمل گرایی سوق پیدا نماید، عوامل تخریب کننده اقتصاد مانند اختلاس، رشوه خواری، ربا، سوء استفاده های مالی، و پول شویی وارد سیستمهای جامعه از جمله اقتصاد می شود. عامل مهم دیگری که به اقتصاد ضربه می زند نابسامانی قوانین است. قوانین باید شفاف باشند، تشابهات و تناقضات در قوانین باعث می شود عوامل مخرب با دور زدن قوانین باعث ضربه زدن به اقتصاد باشند. در همین راستا رهبر فرزانه انقلاب می فرمایند:«با فساد مبارزه‌ی جدّی بشود، با ویژه‌خواری مبارزه‌ی جدّی بشود، با قاچاق مبارزه‌ی جدّی بشود؛ اینها دارد به اقتصاد کشور لطمه میزند و ضررش را مردم میبرند. اگر ما در مقابل آن مجموعه‌ای که فرض بفرمایید با زدوبست‌هایی در زمینه‌ی مسائل اقتصادی ویژه‌خواری میکنند، خودشان را از امتیازات ویژه برخوردار میکنند و یا دچار فساد پولی و مالی و اقتصادی میشوند، سهل‌انگاری کنیم، قطعاً کشور ضرر خواهد کرد؛ نباید سهل‌انگاری بشود. البتّه در مقام بیان و در روزنامه‌ها و جنجال و بخصوص با جهت‌گیری‌های سیاسی، حرفهای قشنگ خوبی زده میشود امّا اینها فایده‌ای ندارد. حالا یک مجرم اقتصادی را مثلاً فرض کنیم دستگیر کردند، روزنامه‌ها درباره‌اش بنویسند و عکس و تفصیلات و کارهایی مانند اینها را با اهداف جناحی و سیاسی بکنند، اینها فایده‌ای ندارد؛ دو صد گفته چون نیم کردار نیست. باید جلوی آن فسادی را که امروز ممکن است پیش بیاید بگیرند و مانع فساد بشوند. قاچاق همین جور است؛ مانع قاچاق [بشوند]. باید با قاچاق، به‌معنای واقعی کلمه مبارزه کنند.»[26]

مسئله نهم، رهبر فرزانه انقلاب در نهمین رهنمود خود، مسئولین را به الویت بندی کارهای مهم تشویق می نماید، بعضی پروژه ها ممکن است برای مملکت سود آوری آنچنانی نداشته باشند باید سراغ پروژه هایی مانند انرژی رفت که برای مملکت از سود بیشتری برخوردار است.می فرمایند: «من یک‌وقتی هم اینجا در یکی از همین سخنرانی‌های اوّل سال، چند سال قبل از این، این را گفتم که ادّعا میشود و گفته میشود که اگر ما بتوانیم بهره‌وری انرژی را ارتقا بدهیم، بالا ببریم و صرفه‌جویی کنیم، صد میلیارد دلار صرفه‌جویی خواهد شد؛ مبلغ کمی نیست، مبلغ زیادی است؛ این را جدّی بگیرند. این همه کارهای گوناگون دارد در این مملکت انجام میگیرد، بعضی‌هایش غیر لازم، بعضی‌هایش مضر؛ خب کار را در این‌جور بخشها متمرکز کنند. این شد «اقدام و عمل»؛ اقدام یعنی این چیزها -البتّه شنیدم این، مصوّبه‌ی مجلس هم هست؛ ارتقای بهره‌برداری از انرژی، مصوّبه‌ی مجلس شورای اسلامی است- واقعاً بررسی کنند که اگرچنانچه یک چنین چیزی وجود دارد، باید روی این متمرکز بشوند و کار کنند.»[27]

مسئلهدهم، توجه ویژه به کارخانجات متوسط و کوچک است، صنایع متوسط وکوچک از ایجاد اشتغالزایی بالایی برخورداراست، متاسفانه به خاطر واردات بعضی محصولات و کمبود نقدینگی برای سرمایه در گردش تعداد زیادی از این کارخانه ها تعطیل و یا نیمه تعطیل می باشند که با برنامه ریزی خاص می توان آنها را نجات داد رهبر فرزانه می فرمایند:؛ «به صنایع متوسّط و کوچک نگاه ویژه بکنند. الان چندین هزار کارگاه و کارخانه‌ی متوسّط و کوچک در کشور هست؛ اگرچنانچه این آماری که به من داده‌اند و بنده گفتم که شصت درصد از اینها الان دچار بیکاری و تعطیل هستند درست باشد، خسارت است.آن چیزی که در متن جامعه اشتغال ایجاد میکند، تحرّک ایجاد میکند و طبقات پایین را بهره‌مند میکند، همین صنایع کوچک و متوسّط است؛ اینها را تقویت کنند و پیش ببرند.»[28]

نتیجه:

آنچه که ما اکنون در سطح بین الملل شاهد جنگ سرد و بعضا اعمال و حرکات عملی و کاربردی در تصمیمات خصمانه استکبارجهانی با ایران هستیم، باعث تعجب نیست. باعث تعجب زمانی است که در برابر زیاده خواهی های آمریکا نسبت به انقلاب اسلامی ایران و جهان اسلام، ایران اسلامی کوتاه بیاید. بعد از بازیهای سیاسی آمریکا در مسئله فرجام، شاهد هستیم که سیاستمداران آمریکایی دست از شیطنت بر نمی دارند و به انحاء مختلف از توافقات و تفاهم نامه های امضاء شده در قضیه هسته ای سر پیچی می کنند و هر روز در راستای اهداف استکباری اش در مسیر حرکت انقلاب اسلامی سنگ اندازی می نماید. پس جای هیج شکی نیست که دشمنی شیطان بزرگ مستمر است. زیرا در مسیر خط "سرمایه داری" و در جهت "نظم نوین "و دلخواه خود با دنیا مراوده می نماید. در این خصوص انقلاب اسلامی به هیج عنوان از اصول مترقی خود عقب نشینی نخواهد کرد. پس دو تفکر در جهان معاصر رودر روی هم قرار دارند، یکی آمریکای مستکبر با تمام صفات شیطانی، و یکی انقلاب اسلامی تحت حکومت جمهوری اسلامی ایران با اهداف وحیانی. اولی از خوی استکباری در جهان استفاده می کند، و برای سلطه گری خود از هیج اقدامی کوتاهی نمی کند زیرا برای آنها "هدف وسیله را توجیه می کند" کشتار درافغانستان، در عراق، در یمن و یا سوریه را زیر عنوان منافع ملی و یا صلح جهانی توجیه می نماید. دومی روبه میل عدالت، رفع ظلم، کرامت انسان حرکت می کند. جمهوری اسلامی ایران با چنین قدرت و تفکری در جهان روبروست که یکصد و هشتاد درجه با آرمانهای رهبر کبیر آن و رهبر معظم انقلاب اسلامی مانند: اصل ظلم ستیزی، استکبار ستیزی، اصل عدالتخواهی و معنویت گرایی، صدور انقلاب و جهانی شدن حکومت حضرت مهدی(عج) تفاوت دارد. مقام معظم رهبری در این باره فرمود: «در ایران هر کسی که به انقلاب اسلامی و به اسلام و به پایه های اسلامی این انقلاب اعتقاد دارد، لاجرم به مبارزه همیشگی با پرچمداران قدرت استکباری دنیا که امروز در رأس آنها آمریکاست نیز اعتقاد دارد».[29]

با توجه به این نکات جمهوری اسلامی اسلامی ایران با چونان رسالتی در برابر چنین قدرتی، باید با جهانی شدن شعار "مرگ برآمریکا،" هیبت و ترس این جهانخوار مستکبر را در بین ملل دنیا از بین ببرد و چون این شعار از مرکز اسلام ناب محمدی بر پهنه گیتی ارسال شد، و اکنون اثر این شعار جوانه های شوکوفایی بیداری اسلامی را کلیک زده است. ایران اسلامی به عنوان یک الگو  باید دارای فاکتورهای قوی در حوزه های اقتصاد، فرهنگ، چالش های اجتماعی، سیاست خاجی، امنیت ملی باشد. تا بتواند به عنوان پرچمدار نهضت شریعت انقلاب را جهانی کند و تحویل صاحب اصلی آن امام مهدی، امام زمان، حجت بن الحسن (عج)دهند. نزدیکی این پیوند  بستگی به مردم و مدیران ارشد نظام دارند که رهنمودهای رهبر فرزانه را نصب العین خود قراردهند. هم به اصلاحات اقتصادی تحت عنوان اقتصاد مقاومتی توجه ویژه شود و به اصلاح و تحکیم ساختار قوی در تمام امور داخلی همت گمارند. و من الله توفیق

 

 

مراجع:

[1] دانشنامه سیاسی، داریوش آشوری، 280

[2]  فرهنگ معین، 504

[3]از سخنان مقام معظم رهبری در نماز جمعه تهران، 14/3/89

[4]از سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با جمعی از دانش آموزان و دانشجویان طرح ولایت، 17/5/81   

[5] از سخنان مقام معظم رهبری، در اجتماع مردم رفسنجان، 18/2/ 84

[6] سوره آل عمران آیه 120

[7] صحیفه نور جلد14 صفحه 66

[8] از سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با مردم در حرم رضوی 1/1/95

[9] از سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با مردم در حرم رضوی 1/1/95

[10] از سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با مردم در حرم رضوی 1/1/95

[11] از سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با مردم در حرم رضوی 1/1/95

[12] صحیفه نور،جلد بیست، ص 238

[13]  نشریه هدایت، سال پانزدهم،شماره 159

[14]  از سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با مردم در حرم رضوی 1/1/95

[15] از سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با مردم در حرم رضوی 1/1/95

[16] از سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با مردم در حرم رضوی 1/1/95

[17] آورندگان اندیشه خطا، احسان طبری، ص 20  

[18]  از سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با مردم در حرم رضوی 1/1/95

[19] از سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با مردم در حرم رضوی 1/1/95

[20] از سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با مردم در حرم رضوی 1/1/95

[21] از سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با مردم در حرم رضوی 1/1/95

[22] از سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با مردم در حرم رضوی 1/1/95

[23] از سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با مردم در حرم رضوی 1/1/95

[24] از سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با مردم در حرم رضوی 1/1/95

[25] از سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با مردم در حرم رضوی 1/1/95

[26] از سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با مردم در حرم رضوی 1/1/95

[27] از سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با مردم در حرم رضوی 1/1/95

 [29] ]. از سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با جمعی از دانش آموزان و دانشجویان، 10/8/68.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 




:: بازدید از این مطلب : 2335
|
امتیاز مطلب : 80
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16
مطالب مرتبط با این پست

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
به وبلاگ من خوش آمدید
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب پربازدید