رفتار دوگانه شبکه های اجتماعی غربی ها
منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
لینک دوستان
سرور مجازی ایران" >سرور مجازی ایران

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان گپ دوستانه و آدرس rahjooyan.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آخرین مطالب
دیگر موارد

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:







آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 626
:: کل نظرات : 11

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 77
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 141
:: بازدید ماه : 2733
:: بازدید سال : 8961
:: بازدید کلی : 364091
نویسنده : عبدالرضا جودکی
جمعه 27 فروردين 1400

تا کنون عملکرد شبکه های مجازی امثال فیس بوک، توئیتر و امثالهم، در ارتباط با ایران از یک سو و کشورهای غربی از سویی دیگر، به وضوع یک رفتار دوگانه ای را می توان از خروجی این شبکه ها مشاهده نمود. این شبکه های اجتماعی با دست آویز قرار دادن شعارهای زیبا و دروغین،مانند حقوق بشر، آزادی بیان، حقوق مدنی، دموکراسی و غیره، مخصوصا در آمریکا که زیر نظر آژانس آمنیت آمریکا هدایت و کنترل می شود، سعی می کنند با دست آویز قراردادن رویدادی در کشورهای هدف مخصوصا ایران آرامش جامعه را هدف قرارداده و نا امنی و اغتشاش و آشوب را به وجود آوردند. در حالیکه در زمان بروز رویداد و حوادث که بر اثر فشار های اقتصادی، اجتماعی و تبعیض نژادی در کشورهای غربی رخ می دهد، سعی در کنترل فضای مجازی، و رساندن آرامش در سطح جامعه هستند، این نماد دوگانگی را می توان در انتخابات سال 88 و جریان بنزین و... به خوبی مشاهده نمود.

در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۸۸ ایران، شبکه اجتماعی توئیتر مورد حمایت جدی دولت دمکرات آن وقت (اوباما و بایدن) قرار گرفت و مدیران این پلتفرم نه تنها محدودیتی را برای این فعالیت‌ها اعمال نکردند، بلکه به دستور مستقیم مقامات وقت آمریکا تعمیرات دوره‌ای خود را به تاخیر انداختند تا کوچکترین اختلالی در آشوب‌های کف خیابان ایجاد نشود.

هیلاری کلینتون وزیر امورخارجه آمریکا در کابینه اول باراک اوباما، در بیست و چهارمین فصل از کتاب «انتخاب‌های سخت» که در ماه مارس سال ۲۰۱۳ منتشر شد، صراحتا به نقش ویژه شبکه اجتماعی توییتر در اغتشاشات ۸۸ اشاره می‌کند و می‌نویسد: «در ژوئن سال ۲۰۰۹، جوانان ایرانی از وب سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی به منظور ارسال پیام‌های خود در جریان اعتراضات پس از انتخابات استفاده کردند... [در این ایام] مقامات وزارت امور خارجه که پیگیر تلاش‌های مخالفان دولت ایران در فضای مجازی بودند، متوجه بروز یک مشکل شدند. توئیتر قصد داشت به منظور انجام تعمیرات دوره‌ای برای مدت زمان کوتاهی خدمات جهانی خود را محدود کند که دقیقا نیمه روز در تهران بود»

و در ادامه به همکاری مشترک وزارت امورخارجه آمریکا و توییتر برای جلوگیری از این اختلال موقت می‌پردازد و می‌نویسد: «برای حل این مسئله یکی از اعضای واحد برنامه ریزی سیاسی وزارت امور خارجه به نام "کوهن" که جوانی ۲۷ ساله بود، انتخاب شد. در آوریل همان سال او با جک دورسی یکی از بنیانگذاران و مدیران توئیتر، ملاقاتی داشت. در نتیجه همین گفتگوها، توییتر برنامه تعمیرات خود را تا نیمه شب بعد به تعویق انداخت».

علاوه بر ایران، انقلاب های توئیتری در سایر کشورهای دیگر مثل کوبا، مولداوی، فیلیپین نیز توسط آژانس امنیت ملی آمریکا پیاده شد که به نقل از گاردین (۲۰۱۴) وجه مشترک وجه مشترک همه این انقلاب ها اغتشاش، خونریزی، ناآرامی و ایجاد شکاف میان جامعه و حاکمیت بوده است.

طبق بررسی ها شبکه های اجتماعی آمریکا مثل توئیتر، فیس بوک و غیره در زمان انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ ایالات متحده آمریکا، کاملا مدیریت شده عمل کرده و با وضع قوانین سختگیرانه، سیاست آرام کردن فضای عمومی جامعه بعد از انتخابات را به خوبی پیاده سازی کردند. برای نمونه توئیتر با وضع قوانین سختگیرانه برای مدیریت فضای مجازی در انتخابات بیانیه داد: طبق بیانیه توییتر، تنها هفت رسانه «آسوشیتدپرس»، «ای‌بی‌سی نیوز»، «سی‌ان‌ان»، «سی‌بی‌اس نیوز»، «اچ کیو»، «فاکس نیوز»، «دیسیشن دسک اچ‌کیو» اجازه دارند نام برنده انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را به طور رسمی اعلام کنند و اگر خبرنگار یا هر کاربری در توئیتر بدون استناد به یکی از منابع هفتگانه تایید شده، نتیجه انتخابات را توئیت کند، ممکن است توئیت او حذف شود.

همچنین توئیتر حساب کاربری دونالد ترامپ را بارها و بارها به علت انتشار محتوای دروغین و جعلی محدود و حتی برخی پست‌های وی را حذف کرده و هشدار داد که در صورت نقض سیاست‌های توئیتر این کار را باز هم ادامه می‌دهد و سختگیری در این زمینه را بعد از پایان ریاست جمهوری ترامپ تشدید می‌کند.

به گفته شانون مک گریگور دانشیار دانشگاه کارولینای شمالی، در مورد ضرورت محدود کردن حساب کاربری دونالد ترامپ در توئیتر بین دانشگاهیان، روزنامه نگاران و بخش زیادی از افکار عمومی اجماع وجود داشت. در عین حال توئیتر در این زمینه بسیار سختگیرانه تر از فیس‌بوک و یوتیوب عمل کرد و لذا ترامپ نیز در این زمینه در واکنش به توئیتر واکنش‌های تندی نشان داد.

علاوه بر این توییتر برای جلوگیری از هرگونه دودستگی و بی نظمی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اعلام کرد، به توئیت‌های کمپین‌های انتخاباتی، مقامات و حتی ترامپ رئیس جمهور کنونی و جو بایدن نامزد انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا که پیش از اعلام رسمی نتایج مدعی پیروزی شوند، «برچسب‌های هشدار» می‌زند.  مورد دیگر آنکه در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ، دونالد ترامپ که  با انتشار مطالبی در صفحه توئیتری اش رای‌گیری پستی را مصداق بارز تقلب در انتخابات دانسته بود، شبکه اجتماعی توئیتر در اقدامی بی سابقه عکس العمل نشان داد و   برچسبی را با عنوان راستی‌آزمایی به توییت‌های او اضافه کرد.

نتیجه آنکه مقایسه عملکرد رفتارهای دوگانه شبکه های اجتماعی خارج پایه مثل توئیتر و فیس بوک و غیره نشان می دهد حفظ نظم اجتماعی و امنیت داخلی آمریکا، خط‌قرمز جدی شبکه های اجتماعی فعال در این کشور است،  ولی این رسانه ها در کشورهای دیگر به خصوص ایران به دلیل ول بودن فضای مجازی و عدم مدیریت آن، همواره به دنبال سلب آرامش و خدشه دار کردن امنیت ملی با اغتشاش و آشوب خیابانی بوده اند که در انتخابات سال ۱۳۸۸ و حوادث سال ۹۸ و ۹۶ شاهد آن بوده ایم. مسلما طبق تجربه های کشور مختلف مثل روسیه، چین، فرانسه، آلمان و غیره، مهمترین راهکار حفظ امنیت کشور، مدیریت صحیح و اصولی و راه اندازی شبکه ملی اطلاعات و اهمیت دادن به شبکه های اجتماعی و پیامرسان های داخلی است که در قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران بدان تاکید شده است.

با توجه به اینکه عملکرد شبکه های مجازی در تخریب افکار عمومی، و تغییر جهت دادن، افکار و ساختار سیاسی کشور به سمت هدف مورد دلخواه بر کسی پوشیده نیست. جا دارد  برای حفظ امنیت در کشور به این مهم، توجه خاص شود. در حالیکه خود کشورهای غربی برای کنترل شبکه های مجازی قوانین سختی را به اجرا گذاشته اند.

در ممالکت غربی نیز در این زمینه اقدامات بسیطی در جهت کنترل فضای مجازی صورت گرفته تا از خطرات پردامنه این فضا در امان بمانند. فی‌المثال فرانسه، سختگیرانه‌ترین نظارت‌های حکومتی را بر فضای مجازی خود اعمال می‌کند؛ مطابق قوانین‌هادویی و لوپسی که در سال ۲۰۰۹ به تصویب رسید، کاربرانی که قوانین حاکم بر اینترنت را زیر پا می‌گذارند، از دسترسی به آن محروم می‌شوند؛ مضاف بر این فهرست بلندی از تارنماهای غیراخلاقی یا ایدئولوژیک مسدود شده نیز وجود دارد که شهروندان حق جست‌وجو برخی از عبارات را در آن ندارند. در آلمان نیز، محدودسازی اینترنتی بر اساس قانون فدرال و رأی دادگاه‌ها صورت می‌گیرد. در سال ۲۰۰۹ میلادی مجلس آلمان، قانونی را به تصویب رساند که در آن دسترسی به اینترنت دچار محدودیت‌های زیادی می‌شود این محدودسازی در زمینه نفی هولوکاست، نژادپرستی و نفرت‌پراکنی است که برای کاربران اعمال می‌شود.

پس از حوادث یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی، دولت آمریکا، در ۲۴ اکتبر ۲۰۰۱، قانونی با عنوان «لایحه میهن‌پرستی» را در قالب مبارزه با ‌تروریسم تصویب کرد که به موجب آن، کنترل و نظارت بر اطلاعات اینترنتی کاربران حالت قانونی به خود گرفت؛ این قانون با شدت بیشتری در سال ۲۰۰۳ توسط دیوان عالی ایالات متحده به تصویب رسید. «اف.بی.آی» موظف است همه اطلاعات مربوط به کاربران اینترنتی را حتی برای تحقیقات غیررسمی ، جمع‌آوری کند. حتی باراک اوباما نیز به‌رغم شعارهای آزادی‌خواهانه و گرایش‌های نولیبرالی خود در نهایت قانون کنترل اینترنت را امضا کرد.

کنترل فضای اینترنتی زمانی اهمیت خود را بیشتر نشان می‌دهد که ما بخواهیم به شکل مستند تأثیر شبکه‌های اجتماعی را بر فضای سیاسی یک کشور ارزیابی کنیم. طی سال‌های اخیر نقش مهم شبکه‌های اجتماعی و موتورهای جست‌وجوگر اینترنتی در تعیین نتیجه انتخابات آمریکا بیش‌تر مورد بررسی قرار گرفته است که البته تحقیقات در این‌ زمینه بسیار مایه نگرانی است؛ زیرا نقش چنین فناوری‌های جدیدی به راحتی در افکار عمومی قابل ‌تشخیص نیست و در نتیجه می‌توانند به راحتی نتیجه یک انتخابات را تغییر دهند، بدون آن‌که کسی متوجه شود.

برخی آمار نشان می‌دهد نقش شبکه‌های اجتماعی در تبلیغات انتخاباتی سال ۲۰۱۶ در آمریکا بیش از هر زمان دیگری پررنگ بوده است؛ به‌طوری که بیش از نیمی ‌از یک میلیارد دلار هزینه‌های تبلیغاتی در این دوره از انتخابات، به شبکه‌های اجتماعی اختصاص داده شده بود.

در جریان کارزار انتخاباتی ریاست‌جمهوری در آمریکا در سال ۲۰۱۶ میلادی، نهایتاً پیش‌بینی‌ها اشتباه از آب درآمد و ‌ترامپ موفق به شکست «هیلاری کلینتون» شد. در این میان یک سؤال اساسی وجود دارد: چرا اکثر پیش‌بینی‌ها کلینتون را برنده انتخابات سال ۲۰۱۶ می‌دانستند اما در نهایت ‌ترامپ وارد کاخ سفید شد؟ جواب این است که هیچ فردی از تسلط بی‌نظیر کمپین ‌ترامپ در شبکه‌های اجتماعی به‌ویژه بر فیسبوک خبر نداشت. دونالد ‌ترامپ به‌رغم استفاده گسترده از توییتر، از قدرت شبکه‌های اجتماعی اطلاع چندانی نداشت؛ اما مدیر کمپین انتخاباتی وی، «برد پارسکیل» و تیم او از کارکرد تأثیرگذار فیس‌بوک آگاهی داشته و از آن در عمل به‌خوبی بهره بردند.

در حقیقت گوگل و فیس‌بوک به آسانی می‌توانند به کاربران خود القا کنند که به کدام نامزد رأی بدهند، بدون آن‌که کسی از ماجرا بویی ببرد. از یک طرف، گوگل با در دست داشتن اطلاعات خصوصی‌ای که از هر کاربر در اختیار دارد، الگوریتم‌هایی را به کار می‌گیرد تا رأی‌دهندگان مردد را متقاعد کند به یک نامزد خاص رأی دهند. همچنین فیس‌بوک با «دست‌کاری احساسات» کاربران خود، آنها را به رأی دادن به یک نامزد خاص تشویق می‌کند.

نامزدهای انتخابات آمریکا هم با اطلاع از این واقعیت‌ها، تمام تلاش خود را می‌کنند تا نهایت استفاده را از شبکه‌های اجتماعی ببرند. لذا می‌توان این نتیجه را گرفت که شبکه‌های اجتماعی می‌توانند در شکل‌دهی به افکار عمومی رأی‌دهندگان در قبال نامزدها تأثیرگذار باشند. این نفوذ گسترده می‌تواند نه تنها انتخابات در آمریکا، بلکه انتخابات در کشورهای سراسر جهان را تحت تأثیر قرار دهد.

اما سؤال اینجاست که به‌عنوان مثال گوگل چگونه رأی شما را تغییر می‌دهد؟ تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده است نشان می‌دهد که امپراتوری‌های دیجیتال جدید اکنون می‌توانند «قدرت نرم» قرن بیستم را به‌گونه‌ای بسیار مؤثرتر پیاده کنند. این نسخه جدید از قدرت نرم، خود را پشت مفاهیمی ‌مانند «بهینه‌سازی موتور جست‌وجو» پنهان می‌کند. این یعنی اگر امپراتوری‌های سنتی باید برای تغییر نتایج انتخابات در یک کشور، قبل از آن‌که به سراغ گزینه «قدرت سخت» و مداخله نظامی بروند، به سازمان‌های مدنی و سیاسی متوسل می‌شدند، امپراتوری‌های دیجیتال جدید می‌توانند نتایج انتخابات را به‌طور مستقیم و البته مخفیانه تعیین کنند.

«اریک ‌اشمیت» مدیرعامل گوگل می‌گوید که اینترنت «محدود به قوانین زمینی و کشوری نیست» و در نتیجه نه تنها «بزرگ‌ترین فضای مدیریت‌نشده در دنیا»، بلکه «بزرگ‌ترین آزمایش شامل آنارشیسم در تاریخ» است. زمانی که شما عبارتی را در گوگل جست‌وجو می‌کنید، در ظاهر امر این موتور جست‌وجوگر، یک سری نتایج را به شما ارائه می‌دهد که به شکلی شفاف از محتواهای موجود در اینترنت به دست آمده‌اند و شما می‌توانید آزادانه روی هر کدام از آنها که خواستید، کلیک کنید. با این حال، واقعیت این است که گوگل «آگاهانه» یک سری نتایجی را به شما ارائه می‌دهد که اتفاقاً کاملاًً گزینش‌شده هستند. به این ‌ترتیب، کاربران اینترنتی عملاًً مجبور هستند از میان مجموعه‌ای محدود از گزینه‌هایی انتخاب کنند که گوگل قبلاًً برای آنها گزینش کرده است.

از سوی دیگر «جاناتان زیترین» مدیر «مرکز اینترنت و جامعه برکمن»، با بررسی نتایج خطرناک تأثیر فیس‌بوک بر دوره‌های انتخابات‌ آمریکا و «مهندسی اذهان» جامعه، یک سناریوی جنجالی را ارائه داده است: فرض کنید در یکی از انتخابات‌ آتی که رقابت در آن به شدت بالاست، «مارک زاکربرگ» مدیرعامل فیس‌بوک، یکی از نامزدهایی را می‌پسندد که شما تمایلی ندارید که به او رأی بدهید. او طوری برنامه‌ریزی می‌کند تا خوراک خبری خاصی که او تولید کرده، به ده‌ها میلیون کاربر فیس‌بوک مدنظر خود القا می‌کند تا در انتخابات شرکت کنند. با این حال، زاکربرگ که آگاه است «لایک»‌های فیس‌بوک نشانگر دیدگاه‌های سیاسی و وابستگی‌های حزبی کاربران است، صرفاً به کاربرانی اصرار می‌کند در رأی‌گیری شرکت کنند که پیش‌بینی می‌کند به نامزد مدنظر خودش رأی خواهند داد. در نهایت، نتیجه این انتخابات خیالی به راحتی قابل‌تغییر و دست‌کاری است.

از مطالب فوق این‌گونه می‌توان نتیجه گرفت، که فضای مجازی در ایران نیز به‌عنوان کشوری که تحولات سیاسی آن برای غرب و به‌خصوص ایالات متحده بسیار مهم است مطمئنا بسیار مدیریت شده است و بعید هم نیست که شبکه‌های اجتماعی را برای انتخابات پیش‌رو مدیریت کرده باشد تا مردم را در تصمیم‌گیری‌های خود دچار ابهام کند. جای شکی نیست که جریان مدیریت فضای مجازی با سرنوشت انقلاب گره خورده است؛ لیکن قابل مشاهد است که دولت فضای مجازی را به خوبی نشناخته، و تعریف درستی از آن ندارد و یا اینکه می‌خواهد جریان را طور دیگری نشان کند. ول بودن فضای مجازی موضوعی است که باید آن را به‌عنوان مسئله‌ای مهم در امنیت کشورمان بدانیم و برای حل مشکل «ول بودن» فضای مجازی باید کار جهادی کرد. باید افرادی که دل و جرأت این کار را دارند پای کار بیایند و نیروی انسانی سالم با افراد فاسد مبارزه کند. آن چیز که عیان است این است که ارکان قدرت در شورای عالی فضای مجازی عملاًً به دست وزارت ارتباطات می‌باشد. و ضرورت اینکه وزارت ارتباطات به‌عنوان یک وزارتخانه بسیار کلیدی و راهبردی وارد عمل بشود بسیار است؛ زیرا نقش وزارت ارتباطات در کنترل فضای مجازی بسیار پررنگ است و تا این وزارتخانه نخواهد اتفاقی نمی‌افتد. پول، بودجه و قدرت فضای مجازی در اختیار وزارت ارتباطات بوده و قانون نیز، آن را در اختیار وزارت ارتباطات قرار داده؛ لیکن مجلس اقدامی در جهت اصلاح آن انجام نداده است. متأسفانه مجلس در رابطه با پیاده‌سازی مصوبات شورای عالی فضای مجازی هیچ کاری انجام نداده و بعضاً طرح‌های مشکل‌زا نیز در این زمینه ارائه می‌دهد. امروز اگر در این خصوص سازمان‌ها به وظیفه خود عمل نمی‌کنند و حتی زور قوه قضائیه هم به گروهی که در پنهان و نهان بر عدم کنترل فضای مجازی اصرار می‌ورزند نمی‌رسد، چاره کار را باید در جای دیگری جست‌وجو کرد. سؤالی که در ذهن پیش می‌آید این است که آیا عملاًً دولت می‌تواند درخصوص کنترل فضای مجازی اقدامی جدی انجام دهد؟ فراموش نمی‌کنیم که پرتاب موشک ساخت داخل ارتباطی به دولت نداشت؛ احتمالاً اگر این مهم به عهده دولت بود اتفاقی نمی‌افتاد. فرضاً اگر مقامات کشورمان همچون مقامات کشورترکیه از موضع قدرت عمل کرده بودند می‌توانستند در مذاکراتشان با مسئولان گوگل، توئیتر و اینستاگرام پرتوان‌تر و موفق‌تر عمل کنند؛ لیکن تصمیمی ‌در این‌باره گرفته نشد. برای اینکه یک فضای مجازی مطمئنی که در آن امنیت ملی کشورمان زیر سؤال نرود داشته باشیم، باید رئیس شورای عالی فضای مجازی، دبیر شورا و وزیر ارتباطات در یک مسیر به مدیریت و کنترل آن اقدام نمایند. انتخابات ۱۴۰۰ در راه است و امیدواریم که این اتحاد برای مراقبت و صیانت از افکار عمومی در فضای مجازی در برابر اخبار دروغین، تخریب‌ها، یأس‌پراکنی‌ها، شایعات و... سریع‌تر اتفاق بیفتد تا در آینده پشیمان از تعلل در این زمینه نباشیم.

 




:: بازدید از این مطلب : 1084
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
مطالب مرتبط با این پست

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
به وبلاگ من خوش آمدید
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب پربازدید