شستشوی مغزی به این معناست که تحت شرایط خاص، فرد ناخودآگاه وادار به تبعیت از اندیشه یا خواستههای افراد دیگر می شود و تغییرات عمدهای در باورها و در نتیجه در رفتارهای او به وجود می آید.
ادگار شاین «ایزوله شدن از دیگران» و «دستبندهای طلایی» را دو ایدهی اصلی شستشوی مغزی میداند. ایزوله شدن از دیگران یعنی اینکه ارتباطات وی را با دیگران کم یا قطع کنیم تا از منابع دیگر ورودی نداشته باشد و دستبندهای طلایی یعنی آن که به نوعی منافعش را گره بزنیم به خودمان که تداوم وضعیت فعلی برایش جذاب باشد.
نشانه های فرآیند شستشوی مغزی چیست؟ در واقع می توان 5 شاه کلید اصلی شستشوگران را به ترتیب زیر برشمرد:
تکرار خستگی ناپذیر: یک ایده اصلی یا جمله محوری مرتب تکرار می شود تا کاملا ملکه ذهن تان شود.
ترس آفرینی از دیگران: ایده ها و دیدگاه های متفاوت با ایده اصلی معمولا به توطئه، خطای فاحش، سو نیت، ساده دلی یا فریب کاری متهم می شوند.
تعمیق بخشی هیجانی: برای محکم کاری و رفتن ذهن شما به مراحل عمیق تر از شستشوهای احساسی و شور انگیز استفاده می شود. به این ترتیب فکر منطقی و بکارگیری ادراک مشکل تر می شود.
قدرت انتخاب توهمی: شستشودهنده، تعدادی انتخاب جلوی شما می گذارد اما در واقع تمام انتخاب ها به یکی ختم می شوند. شستشودهندگان عاشق دادن انتخاب های فراوانی هستند که به یک محصول/ایده یکسان ختم می شوند. ایده اصلی در لباس های متفاوت پیش روی شما گذاشته می شود.
ایزوله سازی و قطع ارتباط: برای اطمینان از اینکه شما در معرض ایده های متفاوت از ایده اصلی قرار نگیرید سعی می شود به ترفندهای مختلف، ارتباط شما با دیگران و دیگر اندیشان قطع شود.
امپراطوریدهای رسانه ای معمولا از این شاه کلیدها به خوبی استفاده می کنند.
چه می توان کرد؟
راهبرد اصلی مبارزه با شستشوی مغزی سه گانه «تنوع، ارتباط و مقایسه» است.
شما باید منابع مختلف داشته باشد. چند روزنامه، چند سایت، چند حزب، چند کانال با دیدگاه های متفاوت داشته باشند.
در شبکه ارتباطی متنوع حضور داشته باشید. ارتباط محدود و در یک فضای بسته شما را به بن بست ذهنی و استبداد فکری می کشاند. گروه های فکری، اقوام متفاوت، تیم های کاری مختلف، پروژه های متنوع باعث می شود اتاق ذهن شما پنجره های متفاوتی داشته باشد. وگرنه اگر اتاق شما فقط یک پنجره در یک زاویه داشته باشد تصاویر شما تکراری خواهند شد.
هر چیزی که به شدت تکرار می شود اما دلیلی برای آن ذکر نمی شود را بگذارید در لیست سیاه. و آن را با ایده های متضاد و متفاوتش مقایسه و بررسی کنید و آن را که بر اساس شواهد و دلایل، عقلانی تر و موجه تر بود تا اطلاع ثانوی بپذیرید.
رسانه های جمعی چگونه در مردم نفوذ می کنند؟
امروز عرصه، عرصه تنازع برای بقا از طریق نفوذ هر چه بیشتر در افکار عمومی است. در این میان صاحبان و مدیران کلان رسانههای جهان بهخوبی دریافتند برای تاثیرگذاری عمیقتر و ماندگارتر بر افکار عمومی باید آنها را در «خواب عدم هوشیاری» نگه دارند؛ یعنی چه؟ یعنی نباید هوشیاری مخاطب را تحریک کنند البته این موضوع در پوستهی ظاهری تلاش برای آگاهسازی انجام میشود.
ملوین دفلور که سالها درباره ارتباطات جمعی و شناخت آن فعالیت کرده است، معتقد است: تأثیرات و نفوذ رسانههای جمعی بر مردم را در سه سطح شناختی، عاطفی و رفتاری باید طبقهبندی کرد. او بر این باور است که در جنگ رسانهای، دو بُعد بینش و گرایش مورد هدف قرار میگیرد اما درنهایت به کنش و رفتار مخاطب ختم میشود.
با این تعریف باید گفت «ایجاد ابهام در مخاطب»، «برخورد اطلاعات متناقض»، «برجستهسازی اخبار»، «شکلدهی به نگرشها» و ... تاثیرات بینشی یا شناختی هستند. «ایجاد انفعال در افراد»، «افزایش نفوذپذیری»، «افزایش حس نگرانی»، «افزایش عدم امنیت اجتماعی» و... از تاثیرات گرایشی بوده و «ایجاد نگرشهای جدید»، «مبهم جلوه دادن شرایط»، «منفعل ساختن مخاطب» و... نیز از تاثیرات کنشی یا رفتاری قلمداد میشوند.
امروز رسانهها با بزرگنمایی، کوچکسازی، تکرار و تعمیم و... هم به مخاطبان میگویند چگونه فکر کنند و هم میگویند به چه چیزی با چه عمقی و از چه زاویهای فکر کنند. رسانه این توان را دارد که ذهن شما را به دورترین نقطه از واقعیت برده یا یک فریب را پیش چشم واقعی جلوه دهد و شما توان انکار آن را نداشته باشید.
از سوی دیگر امروز این جمله را نباید فراموش کرد که مخاطبان دیگر سرکوب نمیشوند بلکه سرگرم میشوند. پس سرگرمی یکی دیگر از روشهای رسانهها برای نفوذ در افکار عمومی برای انتقال معناست که با تصویرسازی رخ میدهد. تصاویر از آن جهت مهم هستند که مردم آنچه میبینند را باور میکنند پس تصاویر دستکاری شده یا صحنهسازی شده یا دارای جهت مشخص بر فکر مردم اثر میگذارد.
امروز نزاع میان رسانهها بر سر مهندسی توجه، تصاحب افکار و جهتدهی به ترجیحات و سلایق مردم جوامع برای تربیت شهروندانی یکدست و بیدردسر است. شهروندانی که رسانه و کارکرد آن را میشناسند و در عین حال دانش و مهارت مواجه با آن را (سواد رسانهای) کسب کردهاند، پیروزان واقعی این عرصه هستند. آنها فراگرفتهاند رسانه را مدیریت کنند و نه رسانه آنها را.
اغتشاش اطلاعاتی
بیشتر اطلاعاتی که منتشر میشوند اطلاعات واقعی هستند که «خارج از موضوع ِخود»، مورد استفاده قرار میگیرند؛ دروغهای مبتنی بر هسته حقیقت، بسیار باورپذیرتر هستند. تمام اخبار جعلی و اطلاعات غلط از مصادیق این اغتشاش هستند.
ارتباط ساختگی
ارتباط ساختگی (False connection) یکی از مدلهای اغتشاش اطلاعاتی است. ارتباط ساختگی شیوهای از ارائه اطلاعات است که در آن متن و محتوای خبر با تیتر منطبق نیست. متخصصان پروپاگاندا در اغوا کردن دیگران با استفاده از تیترها و عناوین تسلط دارند.
محتوای فریبنده
محتوای فریبنده (Imposter Content) نوعی دیگر از انواع اغتشاش اطلاعاتی است که از نام (مارک، آدرس سایت، لوگو) یک منبع معتبر برای اعتباربخشی به اخبار دروغ استفاده میشود.
منابع خبری جعلی که به طور خاص در اتفاقات و بحرانها خود را بهعنوان مطلع، نیروی میدانی یا منابع اصیل خبر جا میزنند و باعث گمراهی رسانههای رسمی و شبکههای اجتماعی میشوند، جزو این دسته قرار میگیرند.
تکنیک رسانه ای برای پرت سازی حواس مخاطب
ه این جمله دقت کنید« پهنای باند یعنی آزادی مردم در کسبوکار الکترونیک، یعنی از ثبت سفارش گرفته تا بانک مرکزی و گمرک و ورود کالا به انبارها همه را مردم ببینند. پهنای باند یعنی مبارزه با فساد و کسی نمیتواند با مبارزه با فساد مخالف باشد. اگر میخواهید کسی را برای مبارزه با فساد احضار کنید باید من را احضار کنید نه اینکه وزیر من را احضار کنید..»
در این استدلال از تکنیک شاهماهی سرخ استفاده شده است. شاهماهی سرخ یک استدلال مغلطهآمیز است که سازوکارش بر اساس پرت سازی حواس متکی است. در این تکنیک مرکز توجه منحرف و توجه افراد به موضوعات نامرتبط کشانده میشود.
در این تکنیک یک موضوع بیربط اما جذاب وارد استدلال میشود تا توجه از موضوع اصلی منحرف شود. در این حالت مخاطبان ممکن است مسیر غلطی را دنبال کنند. اصطلاح نعل وارونه در زبان فارسی نیز به این شگردی برای رد گم کردن اشاره دارد. نعل را که بهصورت وارونه بهپای اسب بزنید، اثری که بر روی جاده میگذارد، جهتی خلاف جهت واقعی حرکت را نشان میدهد.
شاهماهی سرخ زمانی بیشترین تاثیر را میگذارد که موضوع دوم، موضوعی بسیار جذاب مانند (مبارزه با فساد، عدالت ـ آزادی و..) یا بسیار حساس مانند (رسوایی جنسی ـ دزدی و..) باشد.
پس براساس این تکنیک، مخاطبان همواره باید حواسشان به اظهارات احساسات برانگیز باشد. هدف گوینده و نسبت اظهاراتش با اصل مساله را بررسی کنیم. به موارد زیر خوب دقت کنید.
بیانات آقای روحانی پس از پیروزی بر اتنخابات
-عتدال همان مشی و شیوهای است که چه در زمینه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی از تندروی افراطگرایی و شعارزدگی، خودمحوری و خودشیفتگی دوری کنیم.
- عقلانیت و اعتدال مبتنی بر خرد جمعی و مشورت است. خرد جمعی در برآورد هزینهها و طی کردن مسیر قانونی است.
- اولین قفل باز شد. اولین مسئله سرمایه اجتماعی بود که بحمدالله با حضور مردم محقق شد و ارتقا پیدا کرد چون یکی از مهمترین سرمایهها محسوب میشود.
- دولت یازدهم با کلید و نه با داس در این انتخابات با رأی مردم پیروز شد.
- دولت آینده کارآمدی و شایسته سالاری را مبنای کار خود قرار خواهد داد و در این رابطه از همه کسانی که در این هشت سال شایسته کار کردند، استفاده خواهد کرد. البته اگر کسی اتوبوسی و بدون بلیت وارد دولت شده باشد، کسی مسئول نیست.
- خدا را شکر میکنم که بار دیگر خورشید عقلانیت و اعتدال را بر ایران تاباند.
- این پیروزی، پیروزی خرد، پیروزی اعتدال، پیروزی رشد و آگاهی و پیروزی تعهد و تدین بر افراط و بداخلاقی است که از هر گوشهٔ ایران سربلند در همه روستاها و شهرها سر برآورد و ایران و ایرانیان را یک بار دیگر در همه جای جهان سرفراز کرد.
- مردم ایران به اعتدالگرایی و دوری از افراط و تفریط رأی مثبت دادهاند.
- اعتدالگرایی بر اجماع ملی، قانونگرایی و بردباری در تعاملات سیاسی تاکید دارد و بنیان این موضوع را فاصله گرفتن از تخیل، توهم، تمرکز و تفکر، برنامه، شفافیت و استفاده از تخصصها میداند.
- در این انتخابات صدای مردمی که از دروغها و تهمتها نالیدند و در برابر مسیرهای فریبکارانه ایستادگی کردند، شنیده شد.
- مردم به همه آنها که ما را به بازگشت به گذشته و یا توقف در شرایط فعلی میخواندند "نه" گفتند و زمانه را به جلو راندند.
- مردمی که دارای مشکلات اقتصادی هستند و در روستاها با مشکلات زندگی میکنند، به پول" نه" گفتند و به خوبی اعلام کردند که ما میفهمیم آب شور عطش را کم نمیکند. مردمی که به فکر اقتصاد بزرگتر هستند به درآمد ملی ۲.۵ برابری تخیلی" نه" گفتند.
- "نه" مردم به فریبکاران مهمترین بخش انتخابات ۲۹ اردیبهشتماه بود. دروغها کارگر نیفتاد، مردم به تخریب و سخنان غیردقیق "نه" و به وحدت، اتحاد، تعادل، تعامل، اعتدال و عقلانیت "آری" گفتند.
- برخی تلاش کردند به مردم بگویند دین آنان در خطر است و سند ۲۰۳۰ که ریشهاش مربوط به سال ۱۹۹۰ بازمیگردد علیه دین مردم است سندی که نه ما بلکه هیچ کشوری آن را امضا نکرده و صرفاً یک توصیه است و دولت یازدهم نیز به صراحت نوشته است ما آن نکاتی را که با دین، فرهنگ و اخلاق ما سازگار نیست، نمیپذیریم.
- مفهوم پهنای باند در شبکه
پهنای باند بیانگر این می باشد که به طور هم زمان چند بیت میتواند از کنار هم رد شوند. برای ارتباطات شبکه ای پهنای باند به حداکثر میزان انتقال اطلاعات که می تواند در لحظه بر روی رسانه ارتباطی منتقل شود اشاره می کند.