انقلاب و غرب زده ها
منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
لینک دوستان
سرور مجازی ایران" >سرور مجازی ایران

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان گپ دوستانه و آدرس rahjooyan.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آخرین مطالب
دیگر موارد

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:







آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 626
:: کل نظرات : 11

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 85
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 149
:: بازدید ماه : 2741
:: بازدید سال : 8969
:: بازدید کلی : 364099
نویسنده : عبدالرضا جودکی
شنبه 4 بهمن 1399

وقتی  نوشته های آقایان سعید حجاریان، تاجزاده، زیبا کلام و دیگر اعضای اصلاح طلب را مطالعه می کنیم. به نکته های بر می خوریم که شعار نه شرقی و نه غربی امام (ره) به خوبی برای اشخاصی مثل من که بصیرتم نسبت به شناخت افراد و گروه ها و احزاب کم است، به خوبی قابل درک و به راحتی به دل می نشیند. این آقایان یا در کشورهای غربی تحصیل نموده اند و یا کتاب های اندیشمندان غربی امثال: جان لاک، توماس هابز، نیکلو ماکیاولی، و...  که خروجی این اندیشمندان بعد از افول روحانیت کلیسا یک نوع ایدئو لوژی به نام لیبرالیسم دموکراسی است(اگر لیبرالیسم را به عنوان ایدئولوژی تعریف کنیم.) را مطالعه کرده اند. آن اندیشمندان و نظریه پردازانی که لیبرالیسم دموکراسی را غایت اصول فرد مداری است که اندیشه بشری آنرا خلق نموده و به بشریت هدیه شده است. از آنجایی که طی چندین صده از حاکمیت کلیسا در غرب به واپسگرایی، تحجر و خفقان انجامید، تمام این اندیشمندان به خاطر انحراف روحانیت مسیحی از مسیر جضرت عیسی مسیح علیه السلام و غرق شدن در تجملات و مال اندوزی، خرافه گرایی، منزجر و بیزار از دین شدند بودند. در مکتب اندیشمندان غربی، جستجوی، آزادی بی حد و بی حساب و دستابی به سود و لذت برای فرد بودند، بطوریکه هیچگونه خط قرمزی را برای رسیدن به این آزادی را بر نمی تافتند از جمله دین. 

در مکاتب آنها رسیدن به هدف به هر شکل، یک تئوری شناخته شده و قابل قبول است. در مکتب این اندیشمندان غربی، اخلاص، ایثار، هویت، استقامت، جهاد، انصاف، عدل، وحی، از خود گذشتگی،فداکاری، مجاهدت، مراقبت و... معنی و مفهومی ندارد.  

 حالا این شاگردان وطنی آن اندیشمندان غربی که در ایران به آنها بعد از انقلاب مشروطیت غربگرا یا طرفدار غرب می گویند. اگر اصول اساسی یک تفکر شیعی را همین آقایان مسخره می کنند، باید سر نخ ذهن و فکر اکثر  اصلاح طلبان را در باتلاق لیبرال دموکراسی غربی جستجو کرد. اگر می بینیم در نوشته های آنها، جامعه مدنی و دموکراسی را به شکل غربی ها تعریف می کنند، اگر می بینیم در نوشته های آنها تا کنون به رژیم اشغالگر صهیو نیستی، لفظ اسرائیل را به کار می برند، اگر حق مردم را بالاتر از حق خدا می دانند، اگر می گویند بر علیه خدا می توان تظاهرات کرد، اگر به طرفداری از دشمنان این مردم می پردازند و بر علیه حاکمیت، همانند دشمنان حرف می زنند و می نویسند، بدون هیچ ترس از وجدان و واخلاق به تحریف واقعیات می پردازند، بر خلاف حتی اصول لیبرالیسم به آراء و رای 98 درصدی مردم اعتنا نمی کنند. ریشه در تفکری دارد که از آن ارتزاق کرده اند.

ای کاش  مرام لیبرالیسم دموکراسی غربی را داشتند.  آنها وقتی پای حاکمیت کشورشان به میان می آید، سرسختانه به دفاع می پردازند ولی این آقایان در اغتشاشات گذشته و اخیر نشان دادند که بر علیه جاکمیت و مردم کشور خود مثل بیگانه رفتار نموده اند. وقتی زیبا کلام باخت قهرمانان ایران را می بیند خوشحال می شود. آیا برای ترور ناجوانمردانه سردار دلها حاج قاسم سلیمانی خوشحال نمی شود؟

آنان با وضعیتی که مهد دموکراسی یعنی آمریکا به بار آورد، و چهره واقعی لیبرال دموکراسی را به جهانیان نشان داد، و این گروه وطنی حاظرند با خون هزاران شهید انقلاب اسلامی فرش قرمزی به بافند و زیر پای لیبرال دموکراسی غربی پهن کنند. واقعا عذادارند. 




:: بازدید از این مطلب : 599
|
امتیاز مطلب : 29
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
مطالب مرتبط با این پست

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
به وبلاگ من خوش آمدید
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب پربازدید