دیوانگی و فاز بدتر از آن
منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
لینک دوستان
سرور مجازی ایران" >سرور مجازی ایران

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان گپ دوستانه و آدرس rahjooyan.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آخرین مطالب
دیگر موارد

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:







آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 626
:: کل نظرات : 11

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 84
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 148
:: بازدید ماه : 2740
:: بازدید سال : 8968
:: بازدید کلی : 364098
نویسنده : عبدالرضا جودکی
دو شنبه 7 بهمن 1398


  1- هنوز پیکر مطهر پیامبر اعظم (ص) بر زمین بود که برخی همراهان ناهمدل درباره جانشین الهی او اختلاف به راه انداختند و دل زهرای مرضیه سلام‌الله علیها را به درد آوردند. این جفا در حالی بود که به دفعات، از پیامبر (ص) شنیده بودند «انما فاطمه بضعه منی یؤذینی ما آذاها» و «فاطمه بضعه منی، فمن أغضبها فقد أغضبنی.». فاطمه پاره تن من است، هر کس او را بیازارد و به خشم آورد، مرا آزرده و به خشم آورده است. با وجود این تصریحات، چرا محبوبه خداوند را به خشم آوردند و آزردند؟ مگر امیر مومنان (ع) چه خصوصیاتی داشت که به ولایت الهی او تمکین نکردند و دوگانگی پدید آوردند؟ حضرت فاطمه (س) پاسخ این پرسش را داد، آن هنگام که در بستر بیماری بود و زنان مهاجر و انصار به عیادت آمدند. فرمود «من از دنیای شما سیر شده‌ام؛ از مردان شما کراهت دارم و به دورشان افکنده‌ام، پس از آن‌که آنان را آزمودم. زشت باد کُندی آنها، شکستگی شمشیر، سستی نیزه‌ها و تباهی رأیشان. وَ ما نَقَمُوا مِنْ اَبی الْحَسن؟ آنها چه ایرادى بر اباالحسن (علی علیه‌السلام) داشتند؟ والله آنها بر شمشیر برنده او ایراد گرفتند، و ثبات قدم و بى‌اعتنایی‌اش به مرگ در میدان نبرد، و قدرت او در جنگجویى، و ضربات درهم‌شکننده‌اش بر دشمن. به خدا سوگند هر گاه مردم از جاده حق منحرف مى‌شدند و از پذیرش دلیل روشن سر باز مى‌زدند، آنها را با نرمى و ملایمت به سوى منزل مقصود سیر مى‌داد و به سرچشمه زلال و گوارا وارد مى‌ساخت، و سرانجام، او را در پنهان و آشکار، خیرخواه خود مى‌یافتند».
2- فرض محال که محال نیست. تصور کنید پس از جنایت اردوگاه یزید، آقای ظریف، کاروان اهل بیت (ع) را هنگام عزیمت به کوفه و شام همراهی می‌کرد. هنوز پیکر مطهر شهیدان بر زمین بود و اهل بیت، عزادار. در این میان، یکی از ناظران آن جنایت بزرگ، از آقای ظریف می‌پرسید «آیا شما بعد از این قتل، امکان مذاکره با یزید را منتفی می‌دانید؟» و پاسخ می‌شنید «خیر. من هرگز این احتمال را منتفی نمی‌‌دانم که افراد، رویکرد خود را تغییر دهند و واقعیات را بپذیرند. برای ما فرقی نمی‌‌کند که چه کسی در کاخ کوفه یا شام (سفید) حضور دارد. آنچه اهمیت دارد، چگونگی رفتار آنهاست. دولت یزید (ترامپ) می‌‌تواند گذشته خود را اصلاح کند، تحریم‌‌ها را بردارد و به میز مذاکره برگردد. ما هنوز در میز مذاکره باقی مانده‌ایم. آنها طرفی هستند که میز مذاکره را ترک کرده‌اند. ما شکیبایی زیادی داریم»! آیا چنین سخنانی، چیزی جز نمک پاشیدن بر داغ جراحت وارده از جانب جنایتکاران محسوب می‌شد؟ و آیا این سخنان را در اردوگاه مقابل، جز به پای رضایت در قبال جنایت می‌نوشتند؟ به‌راستی آیا امام سجاد و زینب کبری -علیهما السلام- نعوذ بالله زبان مذاکره بلد نبودند، که با وجود شدت محاصره و تهدید، یزید و ابن زیاد را محاکمه و رسوا کردند؟
3- هنوز چند هفته از جنایت آمریکا و شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی نگذشته که ابتدا آقای روحانی و سپس آقای ظریف، پالس مذاکره به قاتلان آن شهید می‌فرستند؛ و حال آن‌که پیشاپیش، اعتماد دوباره به شیطان بزرگ را «دیوانگی» خوانده‌اند. بی‌تردید نتیجه این رفتار و گفتار، تشویق جنایتکاران به تحریم و ترور و جنایت بیشتر است. چرا چنین پالس‌های خطرناکی ارسال می‌شود و با توهین طرف مقابل مواجه می‌گردد؟ کدام مشورت مسمومی چنین القا کرده که خط قرمز، «عدم مذاکره» است و باید به هر قیمت بر مذاکره با آمریکا تاکید کرد؟ جرم آمریکا قبلا این بود که توافق را زیر پا گذاشته بود و با این وجود، دولت ما به انجام یکطرفه تعهدات، 20 ماه پس از خیانت آمریکا و اروپا ادامه می‌داد. آن زمان می‌شد گفت آمریکا تحریم‌ها را جبران کند تا بتواند به جمع 1+5 در برجام (و نه مذاکره برای دادن امتیاز جدید از سوی ایران) برگردد. اما اکنون به خیانت آمریکا، جنایتی بی‌سابقه در حد ترور «فرمانده مبارزه بین‌المللی با تروریسم» افزوده شده و دشمن در اقدامی خباثت‌آلود، فرمانده ارشد نیروی دفاعی ما را ترور کرده است. در اینجا آقای ظریف بیجا‌تر از بیجا مرتکب شده و به خبرنگار ‌اشپیگل می‌گوید آمریکا اگر تحریم‌ها را بردارد، ما آماده مذاکره دوباره هستیم! پس تکلیف غیرت و شرافت و عزت چه می‌شود؟ ترامپ و تیمش باید چه استنباطی از این ادبیات بکنند؟
4- قرار است دنیا ترامپ را بشناسد که اهل تعهد و مذاکره نیست؟ اینکه از اردیبهشت پارسال برای دنیا یقینی شده و اکنون همین فرد و تیمش، صراحتا می‌گویند ژنرال سلیمانی را در کشوری که مهمان رسمی‌اش بوده، ترور کرده‌اند. چرا وزارت خارجه یا معاون حقوقی ریاست‌جمهوری -که فقط بلد است سنگ FATF را به سینه بزند- به تعقیب کیفری تروریست‌ها و اقامه دعوا علیه آنها در محاکم بین‌المللی نمی‌پردازد؟ شرم‌آور نیست که برای چندمین بار دیپلماسی التماسی پیشه کنند؟ آقای ظریف را نه فقط به نیویورک (برای شرکت در نشست سازمان ملل)، بلکه به سوئیس (نشست داووس) هم راه ندادند تا خاطره تلخ دریغ کردن از یک باک بنزین در مونیخ آلمان تکرار شود؛ با این وجود چرا اصرار دارند خود را بفریبند؟
5- سراب اعتماد و رفاقت با شیطان بزرگ، نه با ترور شهید سلیمانی یا خروج ترامپ از برجام، بلکه در دولت اوباما با تحریم‌های ویزایی، تهدید طرف‌های همکاری ایران و تمهید تحریم‌های کاتسا و آیسا به پایان رسید. اما آقای روحانی و ظریف گویا نمی‌خواهند چشم بگشایند و ببینند سرگرم رویااندیشی در بحبوحه جنگ همه‌جانبه دشمن بوده‌اند. اما چرا؟ آیا آن چند ده میلیون نفری که در تشییع دشمن‌شکن پیکر شهید سلیمانی به خیابان‌ها آمدند، جز عزت و اقتدار و انتقام، مطالبه دیگری از دولتمردان داشتند و آیا سزاوار چنین ملت عظیم‌الشأنی، کاربست زبان ضعف و انفعال است؟ چرا باید درست در زمانی که آمریکا و رژیم صهیونیستی در تدارک رونمایی از خیانت «معامله قرن» هستند، دولت ما به جای مواجهه جدی، پالس مذاکره بفرستد و از شیطان بزرگ دهن‌کجی ببیند؟ این کار، وفاداری به خون شهید سلیمانی و مردم قدردان خدمات اوست، یا خیانت به مرام آن شهید والامقام؟
6- آقای ظریف اخیرا در مجلس گفت «آمریکایی‌‌ها، برنامه انهدام فردو را کشیدند، اما پشت آن نوشتند اگر فردو را خراب کنیم، مردم ایران، منسجم‌‌تر در برابر ما می‌ایستند. به جان کری گفتم به فرض که فردو را خراب کنید، آنگاه چه پاسخی برای ملت دارید؟ گفت برای همین است که نمی‌خواهیم با شما وارد جنگ شویم». اما آمریکایی‌ها تیم آقای ظریف را مجاب کردند فعالیت غنی‌سازی 20 درصد در سایت فردو در عمق نود متری زمین را که قابل انهدام با بمب نبود، با برجام تعطیل کنند و 95درصد سرمایه هسته‌ای کشور را واگذار یا اوراق نمایند! چهار سال بعد و در حالی که هنوز خون حاج قاسم تازه است، کسانی دم از مذاکره با قاتلان او می‌زنند. آنها با ادبیات منفعل که هیچ نسبتی با اقتدار جمهوری اسلامی ندارد، موجب جرأت دشمن برای ارتکاب جنایت اخیر شدند و با این وجود، باز همان ادبیات پر خسارت را ادامه می‌دهند. آیا خدای ناکرده قرار است باز هم از این معبر، آسیب جدیدی به کشور وارد شود؟ در حالی که دست دشمن به خون شهید سلیمانی و همرزمانش آلوده است، چرا خود را با پالس مذاکره تحقیر می‌کنند و تهدید ناشی از جسور کردن دشمن را بر سر کشور می‌کشانند؟ چه کسانی این مشورت‌های مسموم را می‌دهند؟ دنبال کدام متاع مسموم و شوم در غرب می‌گردند؟
7- انصاف و عقلانیت به این بود که آقای ظریف به ‌اشپیگل بگوید در بیست ماه گذشته، ما جز دروغ SPV و INSTEX و فریبکاری و پشت‌هم اندازی‌های فرانسه و آلمان و انگلیس، چیز دیگری ندیدیم و دیگر حاضر نیستیم وقت تلف کنیم یا وعده دروغ به مردم خود بدهیم. ظریف آخرین بار در توییتر نوشت «اروپا شرافت خود را در برجام به آمریکا فروخت و با فروختن شرافت، هرگونه پایه اخلاقی و قانونی را از دست داده است». مذاکره با آمریکا نیز که از سوی روحانی دیوانگی نامیده شده بود. با این وصف، اکنون هنگام اقدامات متقابل و خروج کامل از برجام است و نه دور خود چرخیدن و سرگرمی ساختن. به اقتضای اصل بدیهی مدیریت، دولت و وزارت خارجه نه اکنون، بلکه از همان هنگام انعقاد برجام، می‌بایست نقشه جایگزین (پلن «B») را پیش‌بینی می‌کردند تا دشمن تصور نکند مرتکب هر خباثتی شود، طرف مقابلش به میز مذاکره چسبیده است. بماند که از همان ابتدا هم متوقف کردن رونق اقتصاد به مذاکرات و توافق، خلاف عزت و حکمت و مصلحت بود. در واقع به اذعان هفت سال قبل همین تیم، حداکثر ده تا سی درصد مشکلات اقتصادی به تحریم‌های خارجی بر می‌گشت و 70 تا 90 درصد آن به سوءمدیریت دولت مربوط می‌شد. دولتمردان به جای معطلی بیشتر، باید سراغ صاحب‌نظران و انبوه ظرفیت نخبگانی کشور بروند و مسیر به بن‌بست رسیده را تغییر دهند. نباید بیش از این، کشور و ظرفیت‌های آن را معطل غرب نگه داشت.
8- بر خلاف نگاه ظاهربینانه که مقاومت و مجاهدت را پر هزینه و کوتاه آمدن مقابل دشمن را کم هزینه می‌بیند، مقاومت و مجاهدت خوش‌عاقبت است اما کوتاه آمدن مقابل دشمن، خسارت‌های غیر قابل جبران به همراه دارد. ظاهر جهاد، هزینه و خسارت است اما حقیقت آن، بازدارندگی و امنیت و اقتدار است. امیرمومنان(ع) درباره سرانجام این دو رویکرد در خطبه 27 نهج‌البلاغه فرمود «همانا جهاد، دري از درهاي بهشت است كه خداوند به روي دوستان برگزیده خود گشوده است و آن، لباس پرهيزگاري، و زره محکم الهي، و سپر استوار خداوندی است. پس هر کس به اختیار، جهاد را واگذارد، خداوند لباس ذلّت بر او پوشاند، و در طوفان فتنه و بلا سقوط كند، و در زير پا خرد و زبون شود، و عقل خود را از دست بدهد، و به كيفر این رویگردانی، حق از او رو گرداند، و سختي و مشقّت بر او فرود آيد، و عدالت از او روي بر تابد». ما و ملت‌های منطقه آخرین بار، حقانیت مسیر مقاومت را در برکات حاصل از مجاهدات سردار سلیمانی و همسنگرانش دیدیم؛ او که در وسط میدان جنگ، از دیپلماسی میدانی در بغداد و دمشق و بیروت و مسکو و اربیل هم دریغ نداشت. داغ حاج قاسم هر روز برای ما تازه‌تر می‌شود. اما در عین حال، بن‌بست‌هایی که خون پاک او می‌شکند، حیرت انگیز است. قیام و قیامتی که شهید سلیمانی و ابومهدی المهندس با بذل خون پاک خویش به راه انداختند، فتنه پیچیده آمریکا و انگلیس و اسرائیل در ایران و عراق را وارونه ساخت و اسباب ضربت مردمی بی‌سابقه به دشمن شد. این معجزه واقعی، یک الگو و پشتوانه کامل برای دولت و وزارت خارجه است، اگر که جنود جهل را پس بزنند. «و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین». سلیمانی به ما آموخت که می‌شود مرعوب آمریکا نشد و تمام نقشه‌های هفت هزار میلیارد دلاری‌اش را به هزیمت کشاند. «فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلَالُ». اگر کسی با وجود ستاره‌های درخشان مقاومت و مجاهدت، راه را گم کرد، حجتش برای گمراهی چیست؟

                                                                           *                       *                               *

«محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه- ۵ بهمن ۹۸- در مصاحبه با روزنامه آلمانی اشپیگل در پاسخ به این سوال که «آیا احتمال مذاکره با آمریکا پس از ترور سردار سلیمانی کمرنگ شده است؟» گفت:«خیر، من هرگز این احتمال را رد نمی‌کنم که افراد، رویکردهای خود را تغییر دهند و حقایق را درک کنند. برای ما مهم نیست که چه کسی در کاخ سفید نشسته باشد. آنچه مهم است، نوع رفتار آنها است. دولت ترامپ می‌تواند، گذشته خود را اصلاح کند، تحریم‌ها را لغو کند و به میز مذاکره بازگردد. ما همچنان در میز مذاکره هستیم. آنها میز مذاکره را ترک کردند».

ین اظهارنظر عجیب و تأمل برانگیز ظریف در حالی است که وی- بهمن ۹۷- با اشاره به تصمیم آمریکا برای خروج از پیمان منع موشک‌های میان‌برد (INF)در توئیتی نوشت:«توافق با آمریکا حتی به اندازه جوهر روی کاغذ هم ارزش ندارد؛ حتی پیمان‌هایی که به تصویب کنگره رسیده‌اند».

**مذاکره درباره چه چیزی؟!

آقای ظریف تاکید کرده است که احتمال مذاکره با آمریکا را رد نمی کند. حال سوال اینجاست؛ مذاکره درباره چه چیزی؟!

مقامات اروپایی در هفته های اخیر به صراحت موضوع مذاکره را عنوان کرده اند. به این موارد دقت کنید:

«امانوئل ماکرون» رئیس جمهور فرانسه- ۲ بهمن ۹۸- در سفر به فلسطین اشغالی  در نشست خبری با «رووین ریولین» رئیس رژیم صهیونیستی، در اظهارنظری گستاخانه گفت:«ما می‌خواهیم توافق [هسته‌ای] با ایران را به برنامه موشکی بالستیک آن گسترش دهیم»!

«آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان نیز- ۳ بهمن ۹۸- در نشست اقتصادی «داووس» گفت:«باید پیش از کنار گذاشتن برجام جایگزینی برای آن تهیه شود».

همچنین «بوریس جانسون» نخست وزیر انگلیس- ۲۴ دی ۹۸- در مصاحبه با شبکه بی بی سی گفته بود:«بهتر است "توافق با ترامپ" را جایگزین "برجام" کنیم».

در ۲۳ دی ۹۸ نیز سران انگلیس، فرانسه و آلمان در بیانیه ای ضدایرانی، صنعت هسته ای و توان موشکی و قدرت موشکی ایران را مورد حمله قرار دادند.

ر بخشی از این بیانیه گستاخانه آمده بود:«حوادث اخیر نقش بی‌ثبات‌کننده ایران در منطقه از جمله از طریق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی قدس را پررنگ‌تر کرد. تعهدات ما به امنیت متحدان و شرکا در منطقه خلل ناپذیر است. ما باید از طریق دیپلماسی و به شیوه‌ای معنادار نگرانی‌ها درباره فعالیت‌های منطقه‌ای بی‌ثبات‌کننده از جمله آنهایی که مربوط به برنامه موشکی این کشور است را به‌اشتراک بگذاریم. ما آمادگی خود برای ادامه تعامل برای کاهش تنش‌ها و ثبات در منطقه را ابراز می‌داریم».

پس از اظهارات و بیانیه های مقامات تروئیکای اروپایی، «مایک پمپئو» وزیر خارجه آمریکا- ۵ بهمن ۹۸- در مصاحبه با «ان پی آر» مدعی شد:«علیه برنامه موشکی ایران ائتلاف کردیم».

**اشک تمساح جنایتکاران

تروئیکای اروپایی در هفته های اخیر در اقدامی مسبوق به سابقه، به صنعت موشکی و قدرت منطقه ای ایران حمله کرده و برای ثبات و آرامش در منطقه، اشک تمساح ریختند.

رهبر معظم انقلاب- ۱۴ خرداد ۹۷- در مراسم بیست و نهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله) فرمودند:«ساخت موشکهای گوناگون و اقتدار موشکی، موجب ایجاد امنیّت در کشور است. جوانهای ما یادشان نیست، همین شهر تهران در زیر آتش موشکهای شبانه‌روزیِ دشمن می‌سوخت! خانه‌ها خراب می‌شد، انسانها کشته می‌شدند؛ در شهر تهران! شهرهای جبهه -مثل دزفول، مثل اهواز، مثل شوش و بقیّه‌ شهرها- که جای خود دارد؛ حتّی تا شهرهای دوردست، موشکهای دشمن می‌رسید! ما موشک نداشتیم، وسیله‌ دفاع نداشتیم، مجبور بودیم دستمان را روی هم بگذاریم، تماشا کنیم! امروز جوانان ما توانسته‌اند به قدرت موشکی اوّل منطقه تبدیل بشوند. دشمن می‌داند که اگر یکی بزند، ده تا می‌خورَد. پس موشک، مایه‌ امنیّت و نقطه‌ قوّت است. ببینید؛ دشمن روی مسئله‌ موشکی متمرکز می‌شود».

اشک تمساح آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان در حالی است که این دولتها کارنامه سیاهی در جنایت علیه بشریت در اقصی نقاط جهان دارند.

در منطقه غرب آسیا(خاورمیانه) تجهیز صدام به سلاح های کشتارجمعی و از جمله سلاح شیمیایی در ۸ سال جنگ تحمیلی، ایجاد و تجهیز گروهک های تکفیری تروریستی در عراق و سوریه از جمله داعش و النصره، حمایت از رژیم کودک‌کش اسرائیل در قتل عام مردم مظلوم فلسطین و حمایت از رژیم آل‌سعود در قتل عام مردم مظلوم یمن و حمایت از گروهک تروریستی منافقین تنها بخشی از کارنامه کثیف آمریکا و تروئیکای اروپایی است.

**تحریم،جنگ،مذاکره

به اذعان اندیشکده های آمریکایی، تحریم ها اکنون به سقف خود رسیده است و هر تحریم جدیدی صرفا اقدامی نمادین خواهد بود و اثرگذاری بیشتری نسبت به وضع فعلی نخواهد داشت.

گزینه جنگ علیه ایران نیز به هیچ عنوان روی میز سران آمریکا قرار ندارد. نشان به آن نشان که پس از اقدام تحسین برانگیز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حمله موشکی به پایگاه «عین الاسد»، مقامات آمریکا همچنان در بهت این سیلی سخت هستند و هر روز آمار تلفات این حمله نسبت به روزهای گذشته افزایش می یابد.

تحلیلگران بین المللی صراحتا اعلام کردند که در هفتاد سال اخیر هیچ کشوری در جهان جرأت نکرده بود که به صورت رسمی و علنی، پایگاه آمریکا را هدف حمله قرار دهد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، این سیلی سخت را بر گوش آمریکا نواخت و واشنگتن ابتدا لاف زنی کرد و سپس لال شد.

بنابراین آمریکا در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران و ملت بصیر ایران، تنها یک گزینه دارند؛مذاکره. پس این آمریکاست که به مذاکره با ایران محتاج است، اما مذاکره برای چه؟! آمریکا در مذاکره به دنبال آن است تا نتیجه ای که قرار بود از جنگ و یا تحریم ایران به دست آورد، از این طریق بیابد.

به عبارت دیگر، واشنگتن در مذاکره به دنبال معامله نیست،بلکه صرفا به دنبال گرفتن است.ستاندنِ مولفه های قدرت ساز.

دقیقا همان فرمولی که پیش از این در برجام و در مسئله توان هسته ای ایران اتفاق افتاد.

«وندی شرمن» از اعضای تیم مذاکره‌کننده آمریکا در مذاکرات هسته‌ای- مرداد ۹۷- در مقاله‌ای در فارن افرز نوشت: «حملات هوایی نهایتاً می‌توانست اندکی باعث تأخیر در برنامه هسته‌ای ایران شود نه اینکه باعث پایان پروژه هسته‌ای ایران شود. حتی اصلی‌ترین هواداران حمله نظامی ‌هم فرض می‌کردند چنین اقدامی باعث تأخیر ۳ تا ۵ ساله در برنامه ایران شود...چندین سال از وضع تحریم‌های شدید علیه تهران می‌گذشت؛ اما با وجود همه این تحریم‌ها، ایران تعداد سانتریفیوژهای خود را به ۱۹ هزار رسانده بود. تحریم‌ها ممکن است به اقتصاد ایران آسیب رسانده باشد، اما آنچنان تأثیری در برنامه هسته‌ای این کشور نداشت...برجام یک الگو برای کنار هم قرار دادن تهدید تحریم و استمرار منزوی کردن با مذاکره پیگیرانه بود... تعدادی از مواد برجام بعد ۱۰، ۱۵، ۲۰ و ۲۵ سال منقضی می‌شدند... حقیقت این است که از نظر آمریکا، این توافق به خوبی جواب داده بود».

شرمن در این مقاله تأکید کرد:«کاری که برجام با برنامه هسته‌ای ایران کرد، جنگ هم نمی‌توانست انجام دهد».

**مکانیسم ماشه بهانه است، برجام 2 نشانه است

در روزهای گذشته، تروئیکای اروپایی، مکانیسم حل اختلافات برجام را فعال کردند. اروپایی ها مدعی شدند که اگر این روند به اجرایی شدن مکانیسم ماشه منجر شود، تحریم های سنگینی علیه ایران اعمال خواهد شد.

این ادعا در حالی است که پیش از این، آمریکا و اروپا ماشه را چکانده و تمامی فشنگ های تحریم را شلیک کرده اند.

علیرغم تبلیغات گسترده حامیان برجام، در توافق هسته ای هیچگاه قطعنامه های ضدایرانی لغو نشد، بلکه همگی در قطعنامه ۲۲۳۱ تجمیع شد. حالا طرف اروپایی، با ادعای ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت، در پی باجگیری از کشورمان است.

«باراک اوباما» رئیس جمهور سابق آمریکا پس از امضای توافق هسته ای گفته بود:«اگر برجام نبود، تحریم ها فرو می ریخت».

پس در شرایط فعلی، مکانیسم ماشه صرفا یک ابزار روانی برای باجگیری از ایران، با هدف کلید زدن مذاکرات موشکی است.

**به قول آقای روحانی،دیوانگی است

روحانی پیش از این با اشاره به تجربه برجام گفته بود:«امروز آمریکایی‌ها به بعضی از کشورهای شرق آسیا پیغام مذاکره می‌دهند که با ما مذاکره کن‌؛ مگر دیوانه شدند که با شما مذاکره کنند؛ شما مذاکره دیروز را علنی زیر پا می‌گذارید و به مذاکره امضا شده‌ای که به تأیید شورای امنیت سازمان ملل رسیده بی‌اعتنا هستید».

 «عباس عراقچی» معاون سیاسی وزیر خارجه- آذر ۹۸- گفته بود:« یکی از درس‌هایی که ما از مسئله برجام گرفتیم این است که نتیجه توافق هسته ای و پایبندی به آن، اعمال تحریم‌های جدید بود...دیگر درسی که گرفتیم این است که مقاومت، بیش از تمایل برای همکاری جواب می‌دهد».

جناب آقای ظریف هنوز متوجه نشده‌اند که جنتلمن های پشت میز مذاکره، همان تروریست های فرودگاه بغداد هستند. حضور میلیونی و بی نظیر مردم عزیز ایران در تشییع پیکر مطهر سپهبد شهید «سردار حاج قاسم سلیمانی» و در ادامه حضور میلیونی و بی نظیر مردم عراق در اجتماع ضدآمریکایی، پیام بسیار مهمی داشت. دولت مستکبر و غارتگر و جنایتکار آمریکا، اکنون بیش از هر زمانی دیگری در تنگنا قرار گرفته و مشغول دست و پا زدن است. در این شرایط، صحبت از مذاکره، خطایی بزرگ است.




:: بازدید از این مطلب : 447
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
مطالب مرتبط با این پست

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
به وبلاگ من خوش آمدید
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب پربازدید