لبیک را از مردم بیاموزید
منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
لینک دوستان
سرور مجازی ایران" >سرور مجازی ایران

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان گپ دوستانه و آدرس rahjooyan.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آخرین مطالب
دیگر موارد

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:







آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 616
:: کل نظرات : 11

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 83
:: باردید دیروز : 17
:: بازدید هفته : 251
:: بازدید ماه : 2103
:: بازدید سال : 6210
:: بازدید کلی : 361340
نویسنده : عبدالرضا جودکی
دو شنبه 18 اسفند 1393

انقلاب، سی و ششمین سال خود را پشت سر گذاشت. برای صدمین بار مردم با همه مشکلاتی که دارند و با همه فشاری که بر دوش آنها ست، به خیابانها آمدند، تا بگویند. و فریاد بزنند که ای رهبر! ما وفا داریم به عهدی که سی و شش سال پیش با امام (ره) بسته بودیم، و به شهدا بگویند، ما هنوز ایثار و فداکاری شما را فراموش نکرده ایم. به دشمنان دیرینه این آب و خاک بگویند  مطمئنا، لوح عشق و علاقه بین ولایت و امت که با کلمات قرآن و با رهنمودهای ائمه (ع)، با رنگ سرخ نوشته و هزار و اندی سال است که بر تار و پودهای قلبمان حک شده است، با هیچ درد شکمی فراموش نخواهد شد. چه ساختاری وجود دارد که مسئولین برعکس دیگرکشورها باید جلوتر از مردم حرکت نکنند. همین مردم چه خون دلهایی، از دایه های دروغین که نخورده اند. دایه هایی که هر بار درلباسهای مختلف ظاهر می شوند. هر کس خواست به نوایی برسد، به سراغ مردم آمدند، از روشنفکران دیروزی بگیر تا ولایت مداران دروغین امروز، وهمه به ظاهر دلسوز سینه چاک مردم اند. برای رسیدن به اهداف شخصی خود با تفسیر به رای مفاهیمی چون مصلحت، وحدت، حقوق مردم، و... شبهه بوجود می آورند،  اگر حساب ولایت مداران حقیقی را که شب و روز زحمت می کشند، و درتیتر هیچ روزنامه و مجله ای پیدا نمی شوند کنار بگذاریم، و به عملکرد دائیان دروغین بپر دازیم، نباید حرمت، عزت، کرامت  مردم این باشد، مردم غیر از وضع و حال خودشان، بیشتر سربلندی و عزت و کرامت کشورشان را می خواهند. سر رشته کارها ی این مملکت را مدیرانی  بر عهده دارند که در لایه های مختلف مدیریتی جا خشک کرده اند و مانند اختاپوس به هم وصلند تا در مواقع بحرانی همدیگر را حامی باشند.  چرا باید شاهد مسائلی، مانند اختلاس، هویت فرهنگی، اعتیاد،و... در مملکت باشیم که این مردم فداکار باید جریمه اش را بپردازند، هر مدیر وقتی سخنرانی می کند . راه حل مشکلاتی را بیان می کند که خود مسئولییتش را بر عهده دارد، وخود اقدامی نمی کند.  انگار انتظار دارد کسی از خارج بیاید و آن مشکل مدیر را حل کند.  نمی دانم به چه دردی مبتلا شده اند، که هیچ غمی ندارند نان گران شود، ویا قشر عظیمی از جوانان این مرز و بوم که اسرائیل و امریکا از آنها هراس دارند بیکار شوند و برای نیازهای اولیه شان در مانده اند. آقای مدیر!  اگر می توانی لخت شو و دست بکار شو، البته اگر حالی داشته باشی و اگر نمی توانی تورا بخدا و به آنکه بیشتر دوستش می داری کنار برو و بگذار کسی دیگر بیاید. مردم سخنران نمی خواهند مردم ایثار می خواند، مدیری می خواهند از جنس خودشان، میگی نمی توانند! تو کنار برو و ببین چه کار می کنند همان کاری که در انرژی هسته ای و سلولهای بنیادین و ...  کردند. .بسم الله

 

 




:: بازدید از این مطلب : 3977
|
امتیاز مطلب : 527
|
تعداد امتیازدهندگان : 118
|
مجموع امتیاز : 118
مطالب مرتبط با این پست

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
به وبلاگ من خوش آمدید
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب پربازدید